معادل انگلیسی رشته پیرامونی
یک کمان کوهستانی ثانویه که به دور محل تقاطع دو کمان اصلی ، انحنادار می شود مثلا

زمين شناسی
رشته پیرامونی
یک کمان کوهستانی ثانویه که به دور محل تقاطع دو کمان اصلی ، انحنادار می شود مثلاً در یک Capped deflection ، رشته پیرامونی یک کمان کوهستانی ثانویه که به دور محل تقاطع دو کمان اصلی
cap range
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی رشته پیرامونی
یک کمان کوهستانی ثانویه که به دور محل تقاطع دو کمان اصلی ، انحنادار می شود مثلا
اسیر ، ربایش ، گیراندازی ، پدیده تصرف ، تصرف ، جذب
(شیمی): در ساختار یک بلور ، جایگزینی یا جانشینی یک عنصر کمیاب به جای عنصر اصلی با والنس پایین تر ، مثلاً Ba++ به جای K+ عناصر کمیاب تصرف شده معمولاً دارای تمرکز بالاتری نسبت به عناصر اصلی ، در کانی هستند تا در مایعی که کانی از آن متبلور شده است
مقایسه شود با: admittance (شیمی): نهان سازی
(جریان های آب ، رودخانه ها): تغییر مسیر طبیعی سرچشمه یک جریان به کانال یک رود یا جریان آب دیگر که دارای فعالیت فرسایشی بیشتر است و در سطح یا ارتفاع پایین تری جریان دارد خصوصاً تغییر مسیر متاثر از یک جریان که سرچشمه را با آهنگ تندی فرسوده می کند به خاطر اینکه ضربه می زند و شروع می کند آبهای یک جریان دیگر را
نیز ببینید: abstraction (جذب) beheading (بریده شدن) intercision
مترادف: تصرف جریانی/ جذب جریانی/ جذب رودخانه/ آب دزدی ـ آب دزدی جریان/ آب دزدی رودخانه/ سرقت جریانی ، جذب (شیمی): در ساختار یک بلور ، در کانی هستند تا در مایعی که کانی از آن متبلور شده است مقایسه شود با: admittance (شیمی): نهان سازی (جریان های آب ، رودخانه ها): تغییر مسیر طبیعی سرچشمه یک جریان به کانال یک رود یا جریان آب دیگر که دارای فعالیت فرسایشی بیشتر است و در سطح یا ارتفاع پایین تری جریان دارد خصوصاً تغییر مسیر متاثر از یک جریان که سرچشمه را با آهنگ تندی فرسوده می کند به خاطر اینکه ضربه می زند و شروع می کند آبهای یک جریان دیگر را نیز ببینید: abstraction (جذب) beheading (بریده شدن) intercision مترادف: تصرف جریانی/ جذب جریانی/ جذب رودخانه/ آب دزدی ـ آب دزدی جریان/ آب دزدی رودخانه/ سرقت جریانی
گستره ، بازه ، محدوده ، حیطه
در آب شناسی ، یک خط تعیین شده یا واضح یا مسیری را گویند که موقعیت آن مشخص است و در امتداد آن ، گمانه زنی ها در یک پیمایش هیدروگرافی انجام می شود
در چینه شناسی ، محدوده چینه شناسی
در بوم شناسی ، ناحیه جغرافیایی که در آن یک زیستمند یا گروهی از زیستمندان توزیع شده اند در بوم شناسی مترادف: توزیع یا پراکندگی
در زمین شناسی اقتصادی ، ناحیه ای که در آن یک سازند کانی دار برون زد دارد؛ مثلا گستره آهن و گستره مس ناحیه lake Superior یک کمربند کانی را گویند
در زمین ریخت شناسی ، الف) یک رشته کوه همچنین خطی از تپه ها با ارتفاع نسبتا کم ب) اصطلاحی که برخی اوقات در استرالیا برای یک کوه منفرد استفاده می شود ج) یک محدوده یا کشور کوهستانی این اصطلاح معمولا بصورت جمع کاربرد دارد ، حیطه - در آب شناسی ، گمانه زنی ها در یک پیمایش هیدروگرافی انجام می شود - در چینه شناسی ، محدوده چینه شناسی - در بوم شناسی ، ناحیه جغرافیایی که در آن یک زیستمند یا گروهی از زیستمندان توزیع شده اند در بوم شناسی مترادف: توزیع یا پراکندگی - در زمین شناسی اقتصادی ، ناحیه ای که در آن یک سازند کانی دار برون زد دارد؛ مثلا گستره آهن و گستره مس ناحیه lake Superior یک کمربند کانی را گویند - در زمین ریخت شناسی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن