معادل انگلیسی فولاد روکش شده

زمين شناسی

فولاد روکش شده

clad steel

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فولاد روکش شده

پوشش ، رو کار ، روکاری

cladding

کلاد
(دیرین شناسی): شاخه ای در انتهای آکتین یک اسکلت ابریدیام که ممکن است/ می تواند آکتین های مجاور را به هم متصل کند
نیز ببینید: proclade/ opisthoclade/ mesoclade
(تکامل): یک گروه از آرایه های زیستی یا گونه ها که دارای خصوصیات مشترک به ارث رسیده از یک نیای مشترک هستند ، کلاد (دیرین شناسی): شاخه ای در انتهای آکتین یک اسکلت ابریدیام که ممکن است/ می تواند آکتین های مجاور را به هم متصل کند نیز ببینید: proclade/ opisthoclade/ mesoclade (تکامل): یک گروه از آرایه های زیستی یا گونه ها که دارای خصوصیات مشترک به ارث رسیده از یک نیای مشترک هستند

clade

کلادی
جمع Cladus ، شاخه ای از یک اسپیکول پرشاخه ، کلادی جمع Cladus

cladi

هم نیایی ، شاخه بندی
روشی در آرایه شناسی یا علم رده بندی جانوران که در آن روابط نواده ـ نیاکان (تارزایی یا تکاملی) در میان آرایه ها بطور دقیق ، بر پایه توزیع خصوصیات اشتراکی مشتق شده ، تحلیل می شود و در نتیجه دودمان شناسی تنها ملاک توصیف یا توضیح تاکسون ها می باشد
مترادف: رده بندی جانوران بر حسب شاخه ، phylogenetic systematic ، شاخه بندی روشی در آرایه شناسی یا علم رده بندی جانوران که در آن روابط نواده ـ نیاکان (تارزایی یا تکاملی) در میان آرایه ها بطور دقیق ، تحلیل می شود و در نتیجه دودمان شناسی تنها ملاک توصیف یا توضیح تاکسون ها می باشد مترادف: رده بندی جانوران بر حسب شاخه

cladism

شاخه بندی ، هم نیایی ، کلادیسم
به کارگیری مورفولوژی (ریخت شناسی) برای رسیدن به فیلوژنی منطقی برای گروههای بیولوژیکی واحد پایه در این عمل clade است که گونه پیشین محسوب می شود ، کلادیسم - به کارگیری مورفولوژی (ریخت شناسی) برای رسیدن به فیلوژنی منطقی برای گروههای بیولوژیکی واحد پایه در این عمل clade است که گونه پیشین محسوب می شود

cladistics

کلادوسران
به هم نیایی هر سخت پوست متعلق به راسته کلادوسرا گفته می شود که بوسیله یک لاک تک کفه ای ، که در امتداد پشت خم شده و یک ظاهر دو کفه ای را نشان می دهند ، تشخیص داده می شود کلادوسرانها معمولاً در رسوبات قبل از یخچالی آبهای شیرین تا لب شور یافت می شوند گستردگی زمانی: اولیگوسن تا عهد حاضر ، کلادوسران به هم نیایی هر سخت پوست متعلق به راسته کلادوسرا گفته می شود که بوسیله یک لاک تک کفه ای

cladoceran

هم نیازایی
الف) جدایش یا شاخه بندی بتارزایی ـ گونه زایی ب) تخصصی شدن یا ویژه کار شدن تکامل پیش رونده ، هم نیازایی الف) جدایش یا شاخه بندی بتارزایی ـ گونه زایی ب) تخصصی شدن یا ویژه کار شدن تکامل پیش رونده

cladogenesis

زیست نمودار ، نمودار نمایشگر نحوه تکامل و اجداد یک گروه ویژه از جانوران
الف) یک نمودار درختی می باشد که روابط طبقه بندی بین یک گروه از موجودات یا ارگانیسم ها را بیان می کند مانند آنچه بر پایه روابط تکاملی یا بتارزایی نتیجه گیری شده ، استوار است
مترادف: درخت بتارزایی
ب) در هم نیایی یک نمودار درختی که نشان دهنده روابط بتارزایی در میان تاکسونها ، از نظر تجزیه یا نوئی نیاکان مشترک ، است هویت/ همانندی/ همانی گره ها (پناگان) مشخص نیست و خطوط متصل بهم معمولاً نشان دهنده خصوصیات اشتراکی مشتق شده است و تمام تاکسون ها پایانی در این موقعیت می باشند
مقایسه شود با: درخت بتارزایی ، نمودار نمایشگر نحوه تکامل و اجداد یک گروه ویژه از جانوران - الف) یک نمودار درختی می باشد که روابط طبقه بندی بین یک گروه از موجودات یا ارگانیسم ها را بیان می کند مانند آنچه بر پایه روابط تکاملی یا بتارزایی نتیجه گیری شده ، استوار است - مترادف: درخت بتارزایی - ب) در هم نیایی یک نمودار درختی که نشان دهنده روابط بتارزایی در میان تاکسونها ، است هویت/ همانندی/ همانی گره ها (پناگان) مشخص نیست و خطوط متصل بهم معمولاً نشان دهنده خصوصیات اشتراکی مشتق شده است و تمام تاکسون ها پایانی در این موقعیت می باشند - مقایسه شود با: درخت بتارزایی

cladogram

کلادوم
گروه شعاع های مشابه سوزنه اسفنج triaene- cliaene یا tetraene ، کلادوم گروه شعاع های مشابه سوزنه اسفنج triaene- cliaene یا tetraene

cladome

کلانودیا گونه گلسنگی که باعث تثبیت شن شده وخاک های بسیار دانه ریز را تولید می کند

cladonia

کلادوسیلاچی
یک راسته از ماهی های پره غضروفی دریایی با بدن دوک مانند ، باله هایی با قائده پهن و دارای دهان انتهایی ، که ابتدایی ترین کوسه های حقیقی می باشند گستردگی چینه شناسی دوونین میانی تا می سی سی پین ، کلادوسیلاچی یک راسته از ماهی های پره غضروفی دریایی با بدن دوک مانند

cladoselachi

کلادوس
یکی از رشته از یک کلادوم ـ شاخه ای از یک سوزنه پرشاخه این اصطلاح معمولاً بصورت جمع بکار برده می شود: cladi ـ مترادف: clad ، کلادوس یکی از رشته از یک کلادوم ـ شاخه ای از یک سوزنه پرشاخه این اصطلاح معمولاً بصورت جمع بکار برده می شود: cladi ـ مترادف: clad

cladus

آرماتور بتن

concrete steel

لوله حفاری اغلب به شکل میله فولادی بامقطع شش ضلعی وبه ابعادمعین ساختهمی شود درمحورمته ازابتداتاانتهاسوراخی سرتاسری وجوددارد ازطریق این سوراخ سیال عبورکرده به ته چال میرسدوته چال علاوه برخنک کردن سرمته ریزه های حفاری راازفضای بین دیواره چال ومیله مته به بیرون چال میراند مترادف : drill steel

drill pipe|drill steel|drill steel

مته چندتکه
رای حفرچالهای عمیق به کارمیرود ازقسمتهایی مانندته مته ، کوپلینگ ، میله مته وسرمته ساخته شده است اتلاف انرژی درچالزنی ضربه ای بامته های چندتکه بیشترازحالتی است که ازمته های یکپارچه استفاده شود ، مته چندتکه رای حفرچالهای عمیق به کارمیرود ازقسمتهایی مانندته مته

extension drill steel

سرمته یک پر
رایجترین نوع سرمته درمته های چالزنی است که به سهولت تیز می شود ودرشرایط عادی ازنظراقتصادی مقرون به صرفه است ، سرمته یک پر رایجترین نوع سرمته درمته های چالزنی است که به سهولت تیز می شود ودرشرایط عادی ازنظراقتصادی مقرون به صرفه است

insert drill steel

مته یکپارچه
طول این مته ها از80سانتی متر تا4 متر می باشد در این مته ها سرمته به مته وصل است و از آن قابل جداشدن نیست هرچه مته درازتر باشد قطر سرمته اش کمتر است تا حفر چال به راحتی صورت بگیرد ، مته یکپارچه طول این مته ها از80سانتی متر تا4 متر می باشد در این مته ها سرمته به مته وصل است و از آن قابل جداشدن نیست هرچه مته درازتر باشد قطر سرمته اش کمتر است تا حفر چال به راحتی صورت بگیرد

integral drill steel

فولاد نرم ، فولاد آهنگری

mild steel

سرمته چهارپر
سرمته چهارپربامقاطع صلیبی وضربدری برای چالزنی درسنگهای شکسته شده وکاربادستگاههای مکانیزه کاربرددارد ، سرمته چهارپر سرمته چهارپربامقاطع صلیبی وضربدری برای چالزنی درسنگهای شکسته شده وکاربادستگاههای مکانیزه کاربرددارد

multiple drill steel

پولاد ، آلیاژی از آهن که با 5/0 تا 5/1 درصد کربن همراه باشد

steel

یک نوع سیستم جمع آوری غبار از سنگیا حفاری سقف
استیل مته میان تهی استو در قاعده آن خلامی باشد ، غبار را از میان استیل کشانده و به ظرفی در ماشین منتقل می گردد ، یک نوع سیستم جمع آوری غبار از سنگیا حفاری سقف - استیل مته میان تهی استو در قاعده آن خلامی باشد

through steel

فولاد خود حافظ

weathering steel

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی فولاد روکش شده

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فولاد روکش شده

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما