معادل انگلیسی زوال اقلیمی
اصطلاحی که مشخص کننده تغییر به سوی اقلیم سردتر بوده که به ویژه برای روندهای اقلیمی

زمين شناسی
زوال اقلیمی
اصطلاحی که مشخص کننده تغییر به سوی اقلیم سردتر بوده که به ویژه برای روندهای اقلیمی اولیه و ثانویه عهد حاضر و یخچالی پسین استفاده می شود مانند آنچه توسط فردی در عرض های جغرافیایی بالا مشاهده می شود
مقایسه شود با : Climatic amelioration ، زوال اقلیمی اصطلاحی که مشخص کننده تغییر به سوی اقلیم سردتر بوده که به ویژه برای روندهای اقلیمی اولیه و ثانویه عهد حاضر و یخچالی پسین استفاده می شود مانند آنچه توسط فردی در عرض های جغرافیایی بالا مشاهده می شود مقایسه شود با : Climatic amelioration
climatic deterioration
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زوال اقلیمی
اصطلاحی که مشخص کننده تغییر به سوی اقلیم سردتر بوده که به ویژه برای روندهای اقلیمی
رخداد یا حادثه اقلیمی
انحراف از چرخه عادی فرسایش ، حاصل از تغییرات واضح در آب و هوا ، مثلاً آنهایی که توسط یخچالی شدن یا بوسیله تغییر در خشکی ، مستقل از تغییرات اقلیمی عادی به خاطر کاهش برجستگی از سن جوانی تا پیری ، بوجود می آیند این اصطلاح تقریباً منسوخ شده از زمانی که این اقلیم گرم و مرطوب به عنوان عادی در نظر گرفته شد ، دیگر اعتباری نیافت ( هانک هاوس 1965) ، رخداد یا حادثه اقلیمی انحراف از چرخه عادی فرسایش
climatic accident
شرایط آب و هوایی
climatic conditions
دوره اقلیمی
climatic cycle
شاخص اقلیمی
climatic index
تورب اقلیمی ، توربی که در شرایط اقلیم معتدل مرطوب وبدون وجود سفره فرآتیک تشکیل می گردد
climatic peat
ناحیه اقلیمی ، منطقه آب و هوایی
کره زمین را از نظر آب و هوا به چهار منطقه عمده حاره ، معتدله و قطبی تقسیم می شود ، منطقه آب و هوایی کره زمین را از نظر آب و هوا به چهار منطقه عمده حاره
climatic region
اقلیم خاک ، نوع خاک جدید وجوانی که در حالت نرمال تحت تاثیر اقلیم مشخص قرار دارد
climatic soil
ناحیه اقلیمی
یک اصطلاح کلی برای یک ناحیه عرض جغرافیایی که توسط یک اقلیم نسبتاً همگن تشخیص داده می شود مثلاً هر کدام از نواحی مرزبندی شده بوسیله مدارهای راس السرطان و راس الجدی و دایره های منجمد شمالی و جنوبی ، یا ناحیه یا ایالتی در بعضی از رده بندی های اقلیمی مقایسه شود با temperature zone ، ناحیه اقلیمی یک اصطلاح کلی برای یک ناحیه عرض جغرافیایی که توسط یک اقلیم نسبتاً همگن تشخیص داده می شود مثلاً هر کدام از نواحی مرزبندی شده بوسیله مدارهای راس السرطان و راس الجدی و دایره های منجمد شمالی و جنوبی
climatic zone
اقلیمی ، تقسیم نردبانی به ویژه در طول سال های زندگی مشخص
climatical
فاسد کردن ، بدتر کردن ، رو بزوال گذاشتن ، فرسودگی
deterioration

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن