معادل انگلیسی ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

زمين شناسی

ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که به ترتیب 60 درصد و 10 درصد مواد رد شده در آزمایش دانه‌بندی داشته باشند

coefficient of uniformity

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

ضریب یکنواختی (Cu) - این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که به ترتیب 60 درصد و 10 درصد مواد رد شده در آزمایش دانه‌بندی داشته باشند -

coefficient of uniformity|cu|cu

ضریب ، نسبت تنش های اصلی در نقطه ای از جرم خاک

coefficient

ضریب اسیدتیه ، نسبت اکسیژن

coefficient of acidity

ضریب ناهمسانگردی
ضریب ان ایزوتروپی؛ ریشه مربع نسبت مقاومت حقیقی عرضی به مقاومت حقیقی طول در یک ماده آن ایزوتروپ ، ضریب ناهمسانگردی ضریب ان ایزوتروپی؛ ریشه مربع نسبت مقاومت حقیقی عرضی به مقاومت حقیقی طول در یک ماده آن ایزوتروپ

coefficient of anisotropy

ضریب تراکم

coefficient of compression

ضریب هدایت آبی

coefficient of conductivity

ضریب تحکیم

coefficient of consolidation

ضریب انقباض ، ضریب تقارب ، ضریب فشردگی

coefficient of contraction

ضریب تحکیم

coefficient of curvature

ضریب تناسب رس
نسبت جامدات معلق به آشفتگی یک مقیاس اندازه ذرات که باعث آشفتگی می شوند اندازه ذرات با ضریب تناسب افزایش می یابد ، ضریب تناسب رس نسبت جامدات معلق به آشفتگی یک مقیاس اندازه ذرات که باعث آشفتگی می شوند اندازه ذرات با ضریب تناسب افزایش می یابد

coefficient of earth fitness

ضریب فشار زمین
نسبت تنش اصلی در یک نقطه مشخص در یک خاک ، ضریب فشار زمین نسبت تنش اصلی در یک نقطه مشخص در یک خاک

coefficient of earth pressure

ضریب فشار خاک در حال سکون

coefficient of earth pressure at rest

ضریب انبساط ، ضریب گستردگی
نسبت ازدیاد طول یا سطح یا حجم یک جسم بازاء یک درجه افزایش دما به طول یا سطج و یا حجم اولیه آن ، ضریب گستردگی نسبت ازدیاد طول یا سطح یا حجم یک جسم بازاء یک درجه افزایش دما به طول یا سطج و یا حجم اولیه آن

coefficient of expansion

ضریب دانه بندی

coefficient of gradation

ضریب نفوذپذیری ذاتی

coefficient of intrinsic permeability

ضریب گرانروی سینماتیک

coefficient of kinematic viscosity

ضریب گرانروی سینماتیک

coefficient of kinematic viscosity|viscosity|viscosity

ضریب قابلیت کشش خطی

coefficient of linear extensibility

ضریب فشار خاک غیر عامل

coefficient of passive earth pressure

ضریب نفوذ پذیری

coefficient of permeability

ضریب ارتجاع ، ضریب برگشت ، ضریب برجهندگی

coefficient of restitution

ضریب چولکی

coefficient of skew

ضریب ذخیره

coefficient of storage

ضریب انبساط گرمایی
افزایش نسبی حجم یک سیستم با افزایش درجه حرارت در یک فرآیند هم فشار ، ضریب انبساط گرمایی افزایش نسبی حجم یک سیستم با افزایش درجه حرارت در یک فرآیند هم فشار

coefficient of thermal expansion

ضریب اصطکاک کششی

coefficient of traction

ضریب انتقال ، انتقال (هیدرولیک)

coefficient of transmissibility

ضریب تغییرات ، ضریب پراکندگی
انحراف استاندارد یک گروه داده ها تقسیم بر میانگین حسابی آن مترادف: ضریب دگرگونی ، ضریب پراکندگی - انحراف استاندارد یک گروه داده ها تقسیم بر میانگین حسابی آن مترادف: ضریب دگرگونی

coefficient of variation

ضریب لزجت ، ضریب لزوجت ، ضریب عددی که مقاومت یک مایع را به هنگام جریان یافتن اندازه می گیرد ، ضریب گرانروی
نسبت تنش برشی در یک جسم به آهنگ واتنش برشی گرانروی ، ضریب گرانروی نسبت تنش برشی در یک جسم به آهنگ واتنش برشی گرانروی

coefficient of viscosity

ضریب تغییر حجم

coefficient of volume change

ضریب تراکم پذیری حجم
فشردگی یک واحد سنگی ضخامت اولیه بر هر واحد افزایش فشار

coefficient of volume compressibility

ضریب تراکم پذیری حجم فشردگی یک واحد سنگی ضخامت اولیه بر هر واحد افزایش فشار

coefficient of volume compressibility|compressibility|compressibility|volume compressibility

ضریب تغییرات

coefficientof variation

ناهماهنگی

nonuniformity

یکنواختی

uniformity

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ضریب یکنواختی (Cu)این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ضریب یکنواختی (Cu)این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ضریب یکنواختی (Cu)
این ضریب از تقسیم D60 به D10 به دست می آید که در آنوابعاد دانه‌هایی هستند که