معادل انگلیسی کوویت
یک سنییت نفلین دار که در آن کانی های مافیک کلینوپیروکسن سدیم دار و آمفیبول وجود دارند ای

زمين شناسی
کوویت
یک سنییت نفلین دار که در آن کانی های مافیک کلینوپیروکسن سدیم دار و آمفیبول وجود دارند این اصطلاح در میان سنگ شناسان روسی و اروپایی استفاده وسیعی دارد این نام داده شده توسط واشنگتن در سال 1901 از روی مگنت کو در آرکانزاس است این استفاده آن توصیه نمی شود ، کوویت یک سنییت نفلین دار که در آن کانی های مافیک کلینوپیروکسن سدیم دار و آمفیبول وجود دارند این اصطلاح در میان سنگ شناسان روسی و اروپایی استفاده وسیعی دارد این نام داده شده توسط واشنگتن در سال 1901 از روی مگنت کو در آرکانزاس است این استفاده آن توصیه نمی شود
covite
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کوویت
یک سنییت نفلین دار که در آن کانی های مافیک کلینوپیروکسن سدیم دار و آمفیبول وجود دارند ای
موسکویت ، میکای سفید رنگ ، موسکویت
ترکیب شیمیایی :KAl2](OH ، F)2|AlSi3O10]
ترکیب شیمیایی پیچیده و متغیر دارد
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: سیلیکات
رخ: عالی ، مطابق با /001/
جلا:صدفی ، شیشه ای ، ابریشمی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، اگرگاتهای فلسی ، دانه ای ، توده ای ، کریپتوکریستالین
ژیزمان : بسیار فراوان ; با بلورهای بزرگ و زیبا در پگماتیتهای نروژ ، سوئد ، روسیه ، آلمان و اطریش ، در هندوستان بلورهای ورقه ای آن تا 5 متر مربع و تا 80 تن یافت شده است
خواص شیمیایی : در اسیدها نامحلول است از کانیهای مشابه آن سایر میکاها هستند
رنگ کانی : سفید ، خاکستری ، سفید نقره ای ، متمایل به قهوه ای ، متمایل به سبز ، سبز ، زرد
رنگ خاکه:سفید
پاراژنز : فلدسپات ، بیوتیت ، کوارتز و غیره
سختی :2 - 2 5
چگالی :2 7 - 2 8
منشا تشکیل : ماگمایی ، پگماتیتی ، هیدروترمال ، دگرگونی
شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشورهای هرمی
کاربرد :در صنایع الکترونیک ، برای ایزولاسیون و سرامیک و غیره نیز استفاده می شود
محل پیدایش: چک و اسلواکی
به صورت فلس های قابل انعطاف و قابل ارتجاع ، از انواع آن هیدروموسکویت ، فنژیت(Phengite) ، ماری پوزیت(Mariposite) وفوشیست (Fuchsite) می باشد که میزان K ، H2O ، Cr2O3 در آنها متغیر است
نام آن از کلمه Moscou گرفته شده است
موسکویت یک کانی مهم سنگ ساز با گسترش وسیع و کانی مشخص گرانیتها و پگماتیتهای گرانیتی است این کانی جزو گروه میکا محسوب می شود
موسکویت در ایران ، در پگماتیتهای تورمالین دار الوند ، همچنین پگماتیتهای تورمالین دار و گرانیتهای نزدیک شهر مشهد (حوالی خواجه مراد) ، و مخصوصا در پگماتیتهای بین اراک و بروجرد دیده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن