معادل انگلیسی ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

زمين شناسی

ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون می آید و ارتفاعی در حدود چند ده کیلومتری از جو را در بر می گیرد

شکل ابتدایی که یک ابر فورانی درزمان انفجار به خود می گیرد بخش پایینی چنین ابری را گویند این شکل بیشتر در نتیجه سرعت خروج اولیه حاصل می شود تا از صعود شناور گازهای داغ ، ستون فراوانی - ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون می آید و ارتفاعی در حدود چند ده کیلومتری از جو را در بر می گیرد - - شکل ابتدایی که یک ابر فورانی درزمان انفجار به خود می گیرد بخش پایینی چنین ابری را گویند این شکل بیشتر در نتیجه سرعت خروج اولیه حاصل می شود تا از صعود شناور گازهای داغ

eruption column

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

تیر- ستون

beam column

ستون دماغه ای
نوعی بلور برف است به شکل یک ستون هگزاگونال (شش گوشه) ، صفحات نازک هگزاگونال یا ستاره هایی در هر انتها ، ستون دماغه ای نوعی بلور برف است به شکل یک ستون هگزاگونال (شش گوشه)

capped column

ستون ، ستونی
نمودی که در غارها یافت می شود و از اتصال استالاکتیت و استالاگمیت به وجود می آید

(غارشناسی) : یک نهشته ستونی که بوسیله همبستگی و یکی شدن یک چکیده با چکنده مکمل اش تشکیل شده است مترداف: پیلار ، استالاکتواستالاگمیت
(دیرین شناسی): الف) یک ساختار استوانه ای که از یک سری صفحات متفاوت که بر روی هم قرار گرفته اند و به انتهای سطح بالایی جام لاله وش ، بلاستویید و بیشتر کیسه تنان متصل شده است ، ساخته شده و احتمالاً برای مهار شدن یا ثابت شدن یا به عنوان وسیله ای برای تکیه گاه استفاده می شود انتهای دیستال در بعضی از انواع به عنوان یک بخش بشدت تعدیل یافته شناخته می شود مترادف: ساقه
ب) دیواره بدنی استوانه ای مسطح پولیپ مرجان Scleracfiniar بین دیسکهای دهانی و قاعده ای
، ستونی - نمودی که در غارها یافت می شود و از اتصال استالاکتیت و استالاگمیت به وجود می آید - - (غارشناسی) : یک نهشته ستونی که بوسیله همبستگی و یکی شدن یک چکیده با چکنده مکمل اش تشکیل شده است مترداف: پیلار ، استالاکتواستالاگمیت - (دیرین شناسی): الف) یک ساختار استوانه ای که از یک سری صفحات متفاوت که بر روی هم قرار گرفته اند و به انتهای سطح بالایی جام لاله وش ، ساخته شده و احتمالاً برای مهار شدن یا ثابت شدن یا به عنوان وسیله ای برای تکیه گاه استفاده می شود انتهای دیستال در بعضی از انواع به عنوان یک بخش بشدت تعدیل یافته شناخته می شود مترادف: ساقه - ب) دیواره بدنی استوانه ای مسطح پولیپ مرجان Scleracfiniar بین دیسکهای دهانی و قاعده ای -

column

فرسایش ستونی یا استوانه ای ، سنگهای ستونی ، سنگهای رگه ای یا ستونی و یا سنگهای شیبدار معادن

erosion column

فوران
بیرون ریختن مواد آتشفشانی(گدازه ، مواد آذرآوری و گازهای آتشفشانی) بر روی سطح زمین چه از یک مجرای مرکزی یا از یک شکاف یا گروهی از شکاف ها مقایسه شود با : فوران مرکزی ، فوران شکافه ای ، فوران بیرون ریختن مواد آتشفشانی(گدازه

eruption

زمان فوران
در پردازش کاتوره ای (احتمالی) داده های آتشفشان شناسی استوار بر نظریه بازسازی ، زمان یا سنی که در آن ، دوره آرامش توسط یک وقوع ناگهانی یا اغتشاش ، پایان می یابد (ویکمن 1966) ، زمان فوران در پردازش کاتوره ای (احتمالی) داده های آتشفشان شناسی استوار بر نظریه بازسازی

eruption-time

ستون زمین شناسی
یک دیاگرام ترکیبی که با ترتیب زمانی ، توالی های مربوط به لایه های شناخته شده را نشان می دهد به نحویکه در آن لایه ها بر اساس فسیل ها و یا سایر شواهد مربوط به سن نسبی یا مطلقشان با هم تطبیق داده شده اند ، ستون زمین شناسی یک دیاگرام ترکیبی که با ترتیب زمانی

geologic column

ستون مشبک با بست چپ وراست

laced column

ستون بست دار

latticed column

ستون جیوه

mercury column

ستون گلی ، ستون گلی
ارتفاع یا عمق گل حفاری موجود در یک چاه که از کف چاه اندازه گیری می شود ، ستون گلی ارتفاع یا عمق گل حفاری موجود در یک چاه که از کف چاه اندازه گیری می شود

mud column

ستون نفت
ستونی با ارتفاع بسیار متغیر در داخل مخزن نفت که دارای نفت می باشد

oil column

ستون مهار نشده- ستون غیربسته

unbraced column

ستون آب ، عمق

water column

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ستون فراوانی ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ستون فراوانی ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ستون فراوانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی ، گازها و هوا است که بصورت عمودی از دهانه آنشفشان بیرون