معادل انگلیسی فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

زمين شناسی

فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم)

exposure interval

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

فاصله هم‌تراز

contour interval

نوردهی ، پرتودهی ، نمایش ، ارایه ، رخنمون ، برونزد
آزیموت حداکثر شیب (گردایان) ، در مدل سازی سطحی ، مترادف aspect

الف) ناحیه ای از سازند سنگی یا ساختار زمین شناسی که قابل مشاهده است (قابل چکش زدن) ، چه بصورت طبیعی و یا مصنوعی که توسط خاک ، پوشش گیاهی ، آب یا عملیات انسانی ، پوشیده نیست همچنین شرایط در معرض دید قرار گرفتن در سطح کره زمین را نیز گویند
مقایسه شود با: برونزد
ب) ماهیت و مقدار آشکار بودن یک دامنه در مقابل باد ، نور آفتاب ، هوا و تأثیرات اقیانوسی و … این اصطلاح برخی اوقات به عنوان مترادفی برای جهت یا وجه در نظر گرفته می شود

exposure

نوردهی ، پرتودهی ، نمایش ، ارایه ، رخنمون ، برونزد - آزیموت حداکثر شیب (گردایان) ، در مدل سازی سطحی ، مترادف aspect - - الف) ناحیه ای از سازند سنگی یا ساختار زمین شناسی که قابل مشاهده است (قابل چکش زدن) ، چه بصورت طبیعی و یا مصنوعی که توسط خاک ، پوشش گیاهی ، آب یا عملیات انسانی ، پوشیده نیست همچنین شرایط در معرض دید قرار گرفتن در سطح کره زمین را نیز گویند - مقایسه شود با: برونزد - ب) ماهیت و مقدار آشکار بودن یک دامنه در مقابل باد ، نور آفتاب ، هوا و تأثیرات اقیانوسی و … این اصطلاح برخی اوقات به عنوان مترادفی برای جهت یا وجه در نظر گرفته می شود -

exposure|aspect|aspect

رابطه ظهور- واکنش
در زمین شناسی پزشکی : رابطه بین مقدار زنوبیوتیک موجود در بدن افراد یا حیوانات و تأثیرات حاصل از آن ، رابطه ظهور- واکنش در زمین شناسی پزشکی : رابطه بین مقدار زنوبیوتیک موجود در بدن افراد یا حیوانات و تأثیرات حاصل از آن

exposure-response relationship

فاصله هم شیب رخساره ای

isofacies interval

زمان گم شده ، زمان ثبت نشده

lost interval

دوره تسلسلی ، فاصله رخداد مجدد - الف) بازه زمانی میانگین بین بازگشتهای یک رخداد آبشناختی معین یا بزرگی بیشتر - ب) در یک سری سیلابی سالیانه ، بازه میانگین را گویند که در آن ، یک سیل با اندازه معلوم به عنوان پیشینه سالیانه تکرار می شود ج) در یک سری زمانی بخشی ، بازه میانگین بین سیل های دارای یک اندازه مشخص را بدون توجه به روابط آنها با سال یا هر دوره زمانی می گویند این تمایز حتی برای دوره بازگشت سیل های بزرگ که در هر دو مقیاس مشابه هستند ، وجود دارد (1962 ASCE)

recurrence interval

بازه تحمل

tolerance interval

فاصله قائم
اختلاف ارتفاع قائم بین دو نقطه بر روی سطح زمین بالاخص بازه پربندی مخفف: VI مقایسه شود با: معادل افقی
مترادف: فاصله قائم ، فاصله قائم - اختلاف ارتفاع قائم بین دو نقطه بر روی سطح زمین بالاخص بازه پربندی مخفف: VI مقایسه شود با: معادل افقی - مترادف: فاصله قائم

vertical interval

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی فاصله زمانی نورگیری بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فاصله زمانی نورگیری بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فاصله زمانی نورگیری
بازه زمانی بین گرفتن دو عکس متوالی (پشت سر هم) ، فاصله زمانی نورگیری بازه