معادل انگلیسی زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

زمين شناسی

زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ضخامت کمتر از حد لیتوسفری در آلپ شرقی معرفی شد در مورد این ورقه ها این تفکر وجود دارد که زمانی تشکیل شده اند که دو قاره با هم برخورد کرده و ورقه ها از نوک یکی از آنها بردیه شده و بر روی دیگری برای بیش از 100 کیلومتر رانده شده است این اصطلاح همچنین در کالیفرنیا نیز استفاده شده است (پتیس 1981) ، زمینساخت فلسی اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ضخامت کمتر از حد لیتوسفری در آلپ شرقی معرفی شد در مورد این ورقه ها این تفکر وجود دارد که زمانی تشکیل شده اند که دو قاره با هم برخورد کرده و ورقه ها از نوک یکی از آنها بردیه شده و بر روی دیگری برای بیش از 100 کیلومتر رانده شده است این اصطلاح همچنین در کالیفرنیا نیز استفاده شده است (پتیس 1981)

flake tectonics

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

زمین ساخت نوع آلپی رزمین ساخت کمربند های کوهزایی بدون توجه به سن ، که توسط فرآیند های مرزهای صفحات هم گرا (در اصطلاحات قدیم Orthogeosyncline) تولید شده ، و در بخش های درونی خود بوسیله چین خوردگی های پلاستیک و فرایند های آذرین و در بخش های خارجی شان بوسیله روراندگی های جانبی ، تشخیص داده می شوند که باعث تولید Neppe ها ، صفحات رورانده و چین های به شدت زیاد شده است
مقایسه شود با: Germanotypetectonic
مترادف: Orthotectonics
زمین ساخت کمربند های کوهزایی بدون توجه به سن ، صفحات رورانده و چین های به شدت زیاد شده است
مقایسه شود با: Germanotypetectonic مترادف: Ort

alpinotype tectonics

ورقه ، پوسته ، فلس ، صفحات ترک های گلی در حالت مسطح

flake

گرافیت ورقه ای
در زمین شناسی اقتصادی ، گرافیت پخش شده در سنگ دگرگونی به شکل ورقه های باریک و مرئی که از سنگ بوسیله لوازم مکانیکی قابل جدا شدن می باشد مترادف: ورقه بلورین ، گرافیت ورقه ای در زمین شناسی اقتصادی

flake graphite

ورقه ، پوسته ، فلس ، صفحات ترک های گلی در حالت مسطح

flake|flakes|flakes

ریخت زمین ساخت
تفسیر جوانب توپوگرافیک یا ریخت شناسی سطح زمین طی چنین تفاسیری بجای بررسی منشأ فرآیندهای سطحی و رسوبگذاریها ، به تکتونیک آنها و روابط ساختاری میان آنها ، پرداخته می شود
مقایسه شود با: orogeny ، ریخت زمین ساخت تفسیر جوانب توپوگرافیک یا ریخت شناسی سطح زمین طی چنین تفاسیری بجای بررسی منشأ فرآیندهای سطحی و رسوبگذاریها ، پرداخته می شود مقایسه شود با: orogeny

morphotectonics

نوزمین ساخت ، فعالیت زمین ساختی در کواترنر

neotectonic|neotectonics|neotectonics

زمین ساخت آلپی
مترادفی برای تکتونیک آلپینوتایپ (alpinotype) یا نوع آلپی؛ این واژه توسط Dewey (1969) برای کمربندهای کوهزایی نوع آندین ، به کار رفته است ، زمین ساخت آلپی مترادفی برای تکتونیک آلپینوتایپ (alpinotype) یا نوع آلپی؛ این واژه توسط Dewey (1969) برای کمربندهای کوهزایی نوع آندین

orthotectonics

زمین ساخت کراتونها
زمین ساخت نوع آلمانی (Germahotype tectonics)

paratectonics

زمین ساخت ورقه ای ، تکونیک صفحه ای - نظریه ای است که طی آن مجموعه فرآیندهایی صفحات اصلی لیتوسفر را به صورت افقی در سراسر سطح زمین حرکت می دهند و از حرکات و فعل و انفعالاتشان زمین لرزه ، آتشفشان ، کوهزایی و دیگر فرایندهای زمین شناسی بوجود می آید

plate tectonic|plate tectonics|plate tectonics

زمینساخت صفحه ای

plate tectonics

زمین‌ساخت تپشی
فرضیه زمین‌ساخت شامل فوران چرخشی زبانه‌های مواد داغ گوشته از پایین‌ترین بخش گوشته (شریدان ، 1983) ، زمین‌ساخت تپشی - فرضیه زمین‌ساخت شامل فوران چرخشی زبانه‌های مواد داغ گوشته از پایین‌ترین بخش گوشته (شریدان

pulsation tectonics

تکتونیک ، دانش زمین ساختی- زمین ساختی

tectonics

زمین ساخت قائم
زمین ساخت ایزوستازی نوع پرات ، که در آن حرکات قائم واحدهای پوسته ای با وزن مخصوصهای مختلف ، باعث ایجاد برجستگی توپوگرافی می شود ، زمین ساخت قائم - زمین ساخت ایزوستازی نوع پرات

vertical tectonics

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی زمینساخت فلسی اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زمینساخت فلسی اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زمینساخت فلسی
اصطلاحی که بوسیله اکس برگ (1972) برای اشاره به حرکت توده های عظیم ورقه مانند با ض