معادل انگلیسی ورودی
فرآیند فیزیکی ورود دادهها به داخل رایانه
دادههایی که قرار است به رایانه وارد شوند ،

زمين شناسی
ورودی
فرآیند فیزیکی ورود دادهها به داخل رایانه
دادههایی که قرار است به رایانه وارد شوند ، ورودی فرآیند فیزیکی ورود دادهها به داخل رایانه دادههایی که قرار است به رایانه وارد شوند
input
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ورودی
فرآیند فیزیکی ورود دادهها به داخل رایانه
دادههایی که قرار است به رایانه وارد شوند ،

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن