معادل انگلیسی ماگما
ماده مذاب و متحرک سیلیسی که حاوی بلورهای معلق و گازهای حل شده است سنگهای آذرین ، از طی ف

زمين شناسی
ماگما
ماده مذاب و متحرک سیلیسی که حاوی بلورهای معلق و گازهای حل شده است سنگهای آذرین ، از طی فرآیند انجماد و فرآیندهای وابسته دیگر ، از ماگما به وجود آمده اند
سنگ ذوب شده زیر زمین (اغلب شامل بلورها و گازهای محلول) سنگ ذوب شده ای که در زیرزمین ساکن است ماگما نامیده می شود اما زمانی که به سطح می رسد لاوا نامیده می شود ، ماگما ماده مذاب و متحرک سیلیسی که حاوی بلورهای معلق و گازهای حل شده است سنگهای آذرین ، از ماگما به وجود آمده اند سنگ ذوب شده زیر زمین (اغلب شامل بلورها و گازهای محلول) سنگ ذوب شده ای که در زیرزمین ساکن است ماگما نامیده می شود اما زمانی که به سطح می رسد لاوا نامیده می شود
magma
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ماگما
ماده مذاب و متحرک سیلیسی که حاوی بلورهای معلق و گازهای حل شده است سنگهای آذرین ، از طی ف
آب ماگمایی ماگما ماده روان سنگ ساز که بطریق طبیعی تشکیل شده ، ونفوذ وخروج آن طی عمل سرد شدن سنگهای آذرین را بوجود می آورد می باشد ماگماهای مافیک واولترامافیک از مانتل بالایی منشا می گیرند ولی ماگماهای اسیدی اغلب حاصل ذوب آناتکسی پوسته قاره ای است ومقدار کمی از آن حاصل تفریق ماگمای مافیکی می باشد میزان آزاد شدن آب از یک گداخته ماگمایی که از افقهای ژرف به افقهای بالاتر پوسته راه می یابد برای سنگهای بازالتی وگرانیتی متفاوت است
magmatic water|magmatic waters|magmatic waters
آب ماگمایی
ماگما ماده روان سنگ ساز که بطریق طبیعی تشکیل شده ، ونفوذ وخروج آن طی عمل سرد شدن سنگهای آذرین را بوجود می آورد می باشد ماگماهای مافیک واولترامافیک از مانتل بالایی منشا می گیرند ولی ماگماهای اسیدی اغلب حاصل ذوب آناتکسی پوسته قاره ای است ومقدار کمی از آن حاصل تفریق ماگمای مافیکی می باشد میزان آزاد شدن آب از یک گداخته ماگمایی که از افقهای ژرف به افقهای بالاتر پوسته راه می یابد برای سنگهای بازالتی وگرانیتی متفاوت است
magmatic water
اتاقک ماگما ، حجره ماگمایی
حجره زیرزمینی که حاوی مایع ماگمایی غنی از گاز بوده و آتشفشان ها را تغذیه میکند وقتی این حجره سرد شده و منجمد گردد به آن توده آذرین می گویند ، حجره ماگمایی حجره زیرزمینی که حاوی مایع ماگمایی غنی از گاز بوده و آتشفشان ها را تغذیه میکند وقتی این حجره سرد شده و منجمد گردد به آن توده آذرین می گویند
magma chamber
اختلاط ماگمایی
فرایند تغییر ترکیب یک ماگما در اثر اختلاط مواد باقی مانده از یک ماگمای دیگربا آن
اختلاط ماگماها حاصل دو فرآیند می باشد :
الف_ نگاه کنید به magma mingling
ب _ نگاه کنید به magma blending
magma mixing
اختلاط ماگمایی فرایند تغییر ترکیب یک ماگما در اثر اختلاط مواد باقی مانده از یک ماگمای دیگربا آن اختلاط ماگماها حاصل دو فرآیند می باشد : الف_ نگاه کنید به magma mingling ب _ نگاه کنید به magma blending
magma mixing|magma blending|magma blending|magma mingling
امتزاج ماگمای
امتزاج دوماگمای غیرمتجانس تولید مخلوطی هتروژن می کندکه شامل بخش هایی مجزا بوده و دارای عضوهای انتهایی (end-member) مثل ریولیت و بازالت می کند این امر منجربه ایجاد مخلوطی ناقص از ماگماهای مختلف می شود سنگ آذرین حاصل ، ترکیبی حدواسط از دو ماگمای مادر (اولیه) دارد ماگماهایی که تحت تاثیر فرآیند اختلاط ماگمایی قرار می گیرند ، معمولا ماگماهای هیبریدی خوانده می شوند نگاه کنید به magma blending ، امتزاج ماگمای امتزاج دوماگمای غیرمتجانس تولید مخلوطی هتروژن می کندکه شامل بخش هایی مجزا بوده و دارای عضوهای انتهایی (end-member) مثل ریولیت و بازالت می کند این امر منجربه ایجاد مخلوطی ناقص از ماگماهای مختلف می شود سنگ آذرین حاصل
magma mingling
آمیزش ماگمایی
شامل اختلاط دو یا تعداد بیشتری ماگما باترکیب متفاوت است که مخلوطی هموژن ازنقطه نظر فیزیکی و شیمیایی تشکیل می دهند و ترکیبی حدواسط دارا می باشد
magma blending
آمیزش ماگمایی شامل اختلاط دو یا تعداد بیشتری ماگما باترکیب متفاوت است که مخلوطی هموژن ازنقطه نظر فیزیکی و شیمیایی تشکیل می دهند و ترکیبی حدواسط دارا می باشد
magma blending|magma mixing|magma mixing
تفریق ماگمایی
فرایند تولید بیش از یک نوع سنگ از یک ماگمای واحد ، تفریق ماگمایی فرایند تولید بیش از یک نوع سنگ از یک ماگمای واحد
magmatic differentiation
ذخایرجدایش ماگمایی کانسارهای جدایش ماگمایی Magmatic ore deposits
magmatic segregation deposits|magmatic ore deposit|magmatic ore deposit|magmatic ore deposits|magmatic segregation
ذخایرجدایش ماگمایی
کانسارهای جدایش ماگمایی Magmatic ore deposits
magmatic segregation deposits
قوس ماگمایی
کمان ماگمایی ، قوس آتشفشانی Volcanic arc ، قوس ماگمایی کمان ماگمایی
magmatic arc
کانسارهای ماگمایی
کانسارهایی که در اثر انجماد ماگما و مستقیما از آن بوجود می آیند
magmatic deposits
کانسارهای ماگمایی کانسارهایی که در اثر انجماد ماگما و مستقیما از آن بوجود می آیند
magmatic deposits|magmatic deposit|magmatic deposit
ماگماگرا
طرفدار نظریه ماگماتیسم ، ماگماگرا طرفدار نظریه ماگماتیسم
magmatist
ماگمایی ، وابسته به ماگما (مواد مذاب زیر پوسته کره زمین)
magmatic
ماگمایی شدن
تبدیل شدن سنگها به ماگما ، خصوصاً شکل گیری بر جای ماگمای گرانیتی ، ماگمایی شدن تبدیل شدن سنگها به ماگما
magmation
مخزن ماگما اتاقک ماگمایی ، آشیانه ماگمایی ، مخزن ماگمایی Magma chamber
magma reservoir|magma chamber|magma chamber
مخزن ماگما
اتاقک ماگمایی ، آشیانه ماگمایی ، مخزن ماگمایی Magma chamber
magma reservoir
مواد برون رانده ماگمایی
ترکیبی از گازها و مایعات حاصل از یک ماگما به صورت سیالات آبدار ، پگماتیتی یا گرمابی و
مقایسه شود با: minerolicer ، مواد برون رانده ماگمایی ترکیبی از گازها و مایعات حاصل از یک ماگما به صورت سیالات آبدار ، پگماتیتی یا گرمابی و مقایسه شود با: minerolicer
magmatic emanation
هضم ماگمایی نفوذماگمایی ، عنوانی که توسط دالی برای فرآیند جایگیری یا نفوذ ماگمایی که طی آن بخشهایی ازسنگ درون گیر جدا شده و یا در ماگما غوطه ور می شوند ، ارائه شده است مواد غوطه ور شده به زیر ماگما فرو رفته و یا در آن هضم می شوند در این مورد به معنای واژه piecemeal stop و ring fracture stoping مراجعه نمایید
magmatic stoping|magmatic|magmatic
هضم ماگمایی
نفوذماگمایی ، عنوانی که توسط دالی برای فرآیند جایگیری یا نفوذ ماگمایی که طی آن بخشهایی ازسنگ درون گیر جدا شده و یا در ماگما غوطه ور می شوند ، ارائه شده است
مواد غوطه ور شده به زیر ماگما فرو رفته و یا در آن هضم می شوند در این مورد به معنای واژه piecemeal stop و ring fracture stoping مراجعه نمایید
magmatic stoping
هضم ماگمایی
نیز بنگرید: هضم (Assimilation)
magmatic assimilation
هضم ماگمایی نیز بنگرید: هضم (Assimilation)
magmatic assimilation|assimilation|assimilation|magmatic
ماگمای بازگداختی ، تفتال ذوب درجا
ماگمای بوجود آمده در اثر عمل آناتکسی
anatectic magma
ژرف ماگما
گدازه نسبتاً غیر متحرک ، ثابت و ویسکوزی که در اعماق و در زیر یک آتشفشان سپری تولید شده ، سپس به صورت تحت اشباع از گازها درآمده و باعث شکل گیری فعالیت آتشفشانی می‌شود
مقایسه شود با pgromama ، epimagma ، ژرف ماگما گدازه نسبتاً غیر متحرک ، سپس به صورت تحت اشباع از گازها درآمده و باعث شکل گیری فعالیت آتشفشانی می‌شود مقایسه شود با pgromama
hypomagma
ماگمای نوزاد ، نئوماگما
neomagma
ماگمای کانسنگی
عنوان پیشنهاد شده توسط اسپوری برای ماگمایی که متبلور شده و به کانه تبدیل می شود؛ رخساره های سولفیدی ، اکسیدی یا دیگر رخساره های فلزی یک ماگمای متحجر شده ، ماگمای کانسنگی عنوان پیشنهاد شده توسط اسپوری برای ماگمایی که متبلور شده و به کانه تبدیل می شود؛ رخساره های سولفیدی
ore magma
ماگمای مادر
ماگمایی که یک سنگ آذرین مشخص از آن متبلور شده و یا ماگمایی دیگر از آن مشتق شده است برخی مواقع از چنین ماگمایی با عنوان ، ماگمای اولیه ، یاد می شود ، ماگمای مادر ماگمایی که یک سنگ آذرین مشخص از آن متبلور شده و یا ماگمایی دیگر از آن مشتق شده است برخی مواقع از چنین ماگمایی با عنوان
parental magma
ماگمای اولیه
ماگمایی که از زیر پوسته زمین منشأ می گیرد این واژه گاهی به صورت مترادف با ماگمای مادر به کار می رود ، ماگمای اولیه - ماگمایی که از زیر پوسته زمین منشأ می گیرد این واژه گاهی به صورت مترادف با ماگمای مادر به کار می رود
primary magma
مایع باقیمانده - رجوع شود به residual liquid
residual liquor|rest magma|rest magma
ماگمای باقیمانده
رجوع شود به residual liquid
residual magma
ماگمای ساکن
رجوع شود به residual liquid
rest magma
تکتنوماگما
tectonomagma

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن