معادل انگلیسی کانسنگ بلوکی شده
رجوع شود به developed reserves (ذخایر توسعه یافته) ، کانسنگ بلوکی شده رجوع شود

زمين شناسی
کانسنگ بلوکی شده
رجوع شود به developed reserves (ذخایر توسعه یافته) ، کانسنگ بلوکی شده رجوع شود به developed reserves (ذخایر توسعه یافته)
ore blocked out
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کانسنگ بلوکی شده
رجوع شود به developed reserves (ذخایر توسعه یافته) ، کانسنگ بلوکی شده رجوع شود
چکه کردن آب
agout
خاموش شدن چراغ ها ، خاموشی شهر
قطع و خاموشی طولانی و کوتاه مدت فرستنده های رادیویی ومخابراتی وسیستم های راداری پس از انفجار هسته ای در جو زمین ودرناحیه ای وسیع ، در این گونه انفجارها ، طول موج وانتشار فرکانس های بالا بسیار حساس هستند ، خاموشی شهر قطع و خاموشی طولانی و کوتاه مدت فرستنده های رادیویی ومخابراتی وسیستم های راداری پس از انفجار هسته ای در جو زمین ودرناحیه ای وسیع
blackout
جاسازی -َمحفظه تعبیه شده در بتن
block out
ترکیدن در اثر فشار آب
blow out
بادکنده ، بادوزیده ، گودی مدور یا بیضی شکل کم عمق در ماسه یا حاک خشک که توسط فرسایش بادی تشکیل شده است
ترکیدن در اثر فشار
blowout
تلماسه بادوزیده
blowout dune|blowout|blowout
کشمکش ، تقلا ، یکدور مسابقهیا بازی
bout
دوغاب سیمان
cement grout
منافد وسوراخ هائی که در اثر جریان های آبی در اراضی سست ونرم بوجود می آید
chavarout
دریچه بازدید
cleanout
کانال پر کن
یک توده شیل ، سیلت استون یا ماسه سنگ که یک کانال فرسایشی را که به درون یک رگه زغال سنگ حفر شده است ، پر می کند
مقایسه شود با: (زغال سنگ) آب شست (استخراج معدن)
مترادف: horseback (زغال سنگ شناسی) ، کانال پر کن یک توده شیل ، پر می کند مقایسه شود با: (زغال سنگ) آب شست (استخراج معدن) مترادف: horseback (زغال سنگ شناسی)
cut out
نمک خشک ریز
dry fallout
فروریزه
fall out
فرو ریخته ، فروریزش
جایگیری و ته نشینی مواد مخصوصی مانند تفرا و هوامیزهای (aerosol) آتشفشانی از زبانه فورانی بدرون سطح زمین ، فروریزش جایگیری و ته نشینی مواد مخصوصی مانند تفرا و هوامیزهای (aerosol) آتشفشانی از زبانه فورانی بدرون سطح زمین
fallout
گلوگاه
faucet spout
دوغاب ، ملاط رقیق
مخلوطی از آب و یک ماده شیمیایی مثل سیمان که درصد آب آن خیلی زیاد می باشد و حالت مایع دارد ، ملاط رقیقمخلوطی از آب و یک ماده شیمیایی مثل سیمان که درصد آب آن خیلی زیاد می باشد و حالت مایع دارد
grout
فرار جهش
jump sweepout
حفاری جانبی مولفه جانبی بازه یا طول حفر شده در حفاری جهتی
kichout
طرح نقشه ، یک طرح کامل
lay out
صفحه آرایی ، طرح بندی
طرح یا الگوی راهها و کارهای اصلی
طرح اصلی استخراج معدن مسیولیت مدیر است که بوسیله گروه طراح انجام می گیرد ، طرح بندی طرح یا الگوی راهها و کارهای اصلی طرح اصلی استخراج معدن مسیولیت مدیر است که بوسیله گروه طراح انجام می گیرد
layout
پاک کردن از لجن ، تخلیه خاک حفاری
muck out
دوغاب سیمان
neat cement grout
کانه ، سنگ معدن ، کانی فلزی ، کانسنگ
کانه ای که استخراج آن سودآوری کافی داشته باشد ، یا ارزش آن راداشته باشدکه باسودی مناسب استخراج شود ، کانسنگ کانه ای که استخراج آن سودآوری کافی داشته باشد
ore
لایه های کانی ، توده کانی های فلزی که بین لایه های رسوبی قرار گرفته باشند ، لایه کانسنگی
لایه غنی از فلز موجود در یک توالی رسوبی ، لایه کانسنگی لایه غنی از فلز موجود در یک توالی رسوبی
ore beds
توده کانه ، توده مواد معدنی
ore body
شکاف کانه ، فضای موجود بین دیواره های یک سنگ که بوسیله مواد معدنی پر شده باشد ، کانال کانسنگی ، کانال کانسنگ
عنوانی نامتداول برای کانسار یا رگه که شامل هر دو بخش باطله و کانیهای با ارزش آن است نیز ببینید: lode stuff مترادف: lode country ، کانال کانسنگ عنوانی نامتداول برای کانسار یا رگه که شامل هر دو بخش باطله و کانیهای با ارزش آن است نیز ببینید: lode stuff مترادف: lode country
ore channel
دودکش کانسنگی گروهی از کانسارها که با یکدیگر ارتباط زایشی داشته و احتمالاً دارای ریشه یا سنگ منشأ یکسانی هستند ولی از نظر ساختاری و یا دیگر وجوه با هم متفاوت می باشند
ore chimney
کنترل کننده کانسنگ
هر فرآیند یا جنبه تکتونیکی ، سنگ شناسی یا ژئوشیمیایی موثر بر نحوه شکل گیری و تمرکز کانسارها مقایسه شود با: metallotect ، کنترل کننده کانسنگ هر فرآیند یا جنبه تکتونیکی
ore control
کانسار
ore deposit
آماده کردن کانه ، فراهم کردن کانه ، تمیز کردن مواد معدنی بوسیله کم کردن ناخالصی های موجود در آنها ، فرایند تمیز سازی کانه ، برداشتموادباطله و آماده سازی آن برای ذوب
ore dressing
سیال کانسنگ ساز ، شاره کانسنگ ساز
رجوع شود به mineralizer ، شاره کانسنگ ساز رجوع شود به mineralizer
ore forming fluid
راهنمای کانسنگ
هر پارامتر طبیعی مانند محصولات دگرسانی ، تغییرات ژئوشیمیایی ، ساختارهای محلی یا رشد گیاهان خاص که نشان دهنده وجود یک کانسار یا کانی خاص است؛
نیز ببینید: stratigraphic guide ، lithologic guide ، راهنمای کانسنگ هر پارامتر طبیعی مانند محصولات دگرسانی ، ساختارهای محلی یا رشد گیاهان خاص که نشان دهنده وجود یک کانسار یا کانی خاص است؛ نیز ببینید: stratigraphic guide
ore guide
کانسنگ آشکارساز ، کانسنگ قابل دیدن
رجوع شود به developed reserves ، کانسنگ قابل دیدن رجوع شود به developed reserves
ore in sight
ماگمای کانسنگی
عنوان پیشنهاد شده توسط اسپوری برای ماگمایی که متبلور شده و به کانه تبدیل می شود؛ رخساره های سولفیدی ، اکسیدی یا دیگر رخساره های فلزی یک ماگمای متحجر شده ، ماگمای کانسنگی عنوان پیشنهاد شده توسط اسپوری برای ماگمایی که متبلور شده و به کانه تبدیل می شود؛ رخساره های سولفیدی
ore magma
کانه شناسی میکروسکوپی
مطالعه کانیهای کانساری مات در مقاطع صیقلی با استفاده از یک میکروسکوپ نوری انعکاسی
مترادف: mineralography ، mineragraphy ، کانه شناسی میکروسکوپی مطالعه کانیهای کانساری مات در مقاطع صیقلی با استفاده از یک میکروسکوپ نوری انعکاسی مترادف: mineralography
ore microscopy
کانه
بخشی از یک کانسار که معمولاً فلزی بوده و در مقایسه با بخش باطله آن ، ارزشمندتر است ، کانه بخشی از یک کانسار که معمولاً فلزی بوده و در مقایسه با بخش باطله آن
ore mineral
کانسنگ رسوبگذاری
رجوع شود به placer ، کانسنگ رسوبگذاری رجوع شود به placer
ore of sedimentation
مسیر عبور مواد معدنی
فضایی قایم یا نزدیک به قایم که موادخردشده تحت تاثیرثقل درآن جریان می یابند ، مسیر عبور مواد معدنی فضایی قایم یا نزدیک به قایم که موادخردشده تحت تاثیرثقل درآن جریان می یابند
ore pass
طبقه بندی ومحاسبه کمی وکیفی ذخیره های مواد معدنی
ore reserve analysis
ذخیره کانه ، مقدار کانه قابل بهره برداری ، توناژ یک کانه
ore reserves
رول کانسنگ رجوع شود به roll orebody (کان تن غلتان)
ore roll
رول کانسنگ رجوع شود به roll orebody (کان تن غلتان)
ore roll|roll orebody|roll orebody
شاخه کانه ، رگه بزرگ وغنی توده های معدنی ، کانسنگ پرعیار ، بخش پرعیار رگه
توده ای دودکش ، نوار یا تنوره مانند از کانه در یک نهشته (معمولاً یک رگه) که در حقیقت ارزشمندترین بخش نهشته مزبور است ، بخش پرعیار رگه توده ای دودکش
ore shoot
کانسار
orebody
کوهزائی اورگونین
oregonian orogeny
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ni2FeAs2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ni2FeAs2
oregonite
کوه نگاری
رجوع شود به orography ، کوه نگاری رجوع شود به orography
oreography
نازک شدن
نازک شدن تا ازبین‌رفتن
پایان یا انتهای یک طبقه ، رگه یا بخش دیگری از سنگ که به‌شکل پیشرونده در جهت افقی باریک یا نازک می‌شود تا از بین میرود و سنگ‌های جدا از هم ، به هم می رسند به ویژه یک تله چینه‌شناختی حاصل نازک شدگی ماسه سنگ متخلخل یا نفوذ‌پذیر در بین دو لایه شیل نفوذناپذیر ویژگی سنگ‌شناختی طبقه عموماً در لبه نازک‌شده حفظ می‌شود ، نازک شدن - نازک شدن تا ازبین‌رفتن - پایان یا انتهای یک طبقه
pinch out
ذرات رادیو اکتیوی که در اثر انفجار هسته ای در جو ایجاد می گردد در پی انفجار هسته ای در چو ایجاد می گردد در پی انفجار ابری قارچی شکل تشکیل می گردد وبا وزش باد ناحیه وسیع با این ذرات مهلک ، آلوده می گردد
radioactive fallout
کارگر
یک کارگر ساده که برای انجام هر کار غیرحرفه ای در میدان نفت یا پالایشگاه یا اطراف یک معدن استخدام می شود مقایسه شود با: کارگر حفاری ، کارگر - یک کارگر ساده که برای انجام هر کار غیرحرفه ای در میدان نفت یا پالایشگاه یا اطراف یک معدن استخدام می شود مقایسه شود با: کارگر حفاری
roustabout
ناهم محوری ، لنگی
run out
ریزش خشکی
subaerial fallout
ریزش زیر آبی
subaqueous fallout
پهلوگاه ، دوراهی
turnout
فقدان - منطقه ای که در آن زغال یک رگه زغال سنگ مفقود می شود و این حالت به خاطر یک گسل عادی کم زاویه یا یک آب بردگی(شویش) ، فشردگی یا پیچش است - مقایسه شود با: nip ، pinch - مترادف: cutout
want|cutout|cutout
ششتشو دادن
washing out
آب بردگی
از میان رفتن عوارض کنار یک رودخانه(مانند پل و تاسیسات مشابه) بدلیل ریزش باران شدید و طغیان رودخانه ، آب بردگی - از میان رفتن عوارض کنار یک رودخانه(مانند پل و تاسیسات مشابه) بدلیل ریزش باران شدید و طغیان رودخانه
washout
گردباد دریایی-ناودان-گرداب
waterspout
رخنمون شدن سنگ مقاوم
آشکار شدن سنگ مقاوم ، وقتی که سنگ نامقاوم اطرافش توسط هوازدگی از بین می رود ، رخنمون شدن سنگ مقاوم - آشکار شدن سنگ مقاوم
weathering out
نازک شونده
اسم: لبه یا خط بسته شدن یک عدسی یا سازند سنگی بریده ، نازک شونده - اسم: لبه یا خط بسته شدن یک عدسی یا سازند سنگی بریده
wedge-out

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن