معادل انگلیسی مرحله پگماتیتی
مرحله ای در روند معمول فرآیند تبلور ماگمایی حاوی مواد فرار که در آن سیال باقیمان

زمين شناسی
مرحله پگماتیتی
مرحله ای در روند معمول فرآیند تبلور ماگمایی حاوی مواد فرار که در آن سیال باقیمانده (پس از تبلور بخشی از آن) به گونه ای از مواد فرار ، غنی شده که امکان شکل گیری سنگهای درشت دانه در آن مهیا شده است (به عبارت دیگر پگماتیت) در مورد مقادیر نسبی سیلیکاتها و مواد فرار در سیال ، محدوده دمایی و روابط میان سیالات مزبور با سیالات هیدروترمال در مرحله پگماتیتی شدن ، اختلاف نظرها و مشاجرات متعددی میان دانشمندان وجود دارد
مقایسه شود با: hydrothermal stage
pegmatitic stage
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مرحله پگماتیتی
مرحله ای در روند معمول فرآیند تبلور ماگمایی حاوی مواد فرار که در آن سیال باقیمان
آشکوب(مقیاس چینه شناسی زمانی)
آخرین تقسیمات زمانی چینه شناسی و بعد از دوره قرار دارد
(چینه شناسی)؛ الف) واحد زمان چینه شناسی با گسترش و رتبه ای پایین تر از سری معمولاٌ در تقسیم بندی ها و ارتباطات درون قاره ای بیشترین کاربرد را دارد هرچند که توانایی معرفی و شناخته شدن را در حد جهانی دارد (بند 74 ، NACSN ، 1983) معادل زمانی اشکوب ، عصر است ممکن است که اشکوب به زیر اشکوبهایی تقسیم شود ، اما الزاماً چنین نیست تشخیص اشکوب عموماً بر پایه توالی بیوزونها استوار است بیشتر اسامی اشکوبها بر پایه واحدهای سنگ چینه ای استوار هستند ، با وجود این اشکوب ترجیحاً باید نامی جغرافیایی باشد که پیش از این در نامگذاری چینه شناسی استفاده نشده باشد پایان-وند صفتی برای نام جغرافیایی معمولاً “an” یا “-ian” است ، با وجود این شایسته است که نام جغرافیایی را بدون هیچ پایان-وند خاصی بکار بریم؛ مانند اشکوب کلیبورن
ب) اصطلاح غیررسمی برای نمایش “هر نوع” واحد زمان چینه شناسی با رتبه تقریبی اشکوب استفاده می شود ، آشکوب(مقیاس چینه شناسی زمانی) - آخرین تقسیمات زمانی چینه شناسی و بعد از دوره قرار دارد - (چینه شناسی)؛ الف) واحد زمان چینه شناسی با گسترش و رتبه ای پایین تر از سری معمولاٌ در تقسیم بندی ها و ارتباطات درون قاره ای بیشترین کاربرد را دارد هرچند که توانایی معرفی و شناخته شدن را در حد جهانی دارد (بند 74 ، با وجود این شایسته است که نام جغرافیایی را بدون هیچ پایان-وند خاصی بکار بریم؛ مانند اشکوب کلیبورن - ب) اصطلاح غیررسمی برای نمایش “هر نوع” واحد زمان چینه شناسی با رتبه تقریبی اشکوب استفاده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن