معادل انگلیسی تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

زمين شناسی

تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآیندهای بهسازی زمین فراهم می آورد ، تونل راهنما - حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآیندهای بهسازی زمین فراهم می آورد

pilot tunnel

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

تونل دسترسی

access tunnel

تونل انحراف

diversion tunnel

تونل جریان آزاد (آب)

free flow tunnel

تونل آبرسان

headrace tunnel

قنات

infiltration tunnel

تونل گدازه ای مجرا یا تونلی که در زیر سطح مواد مذاب بوجود می آید

lava tunnel

میکرو تونل
تونل هایی که ابعاد آنهابه قدری کوچک است که فقط یک نفر می تواند از آن عبور کند این نوع تونل ها به عنوان یک جایگزین برای کانال های روبازی که لوله ها را در آن قرار می دهند ، بویژه درشهرهای متراکم درآمده است ، میکرو تونل تونل هایی که ابعاد آنهابه قدری کوچک است که فقط یک نفر می تواند از آن عبور کند این نوع تونل ها به عنوان یک جایگزین برای کانال های روبازی که لوله ها را در آن قرار می دهند

micro tunnel

کاربرد آزمایشی‌
کاربردی که برای نشان دادن قابلیت امکان کاربرد وسیع تری ساخته شده است ، کاربرد آزمایشی‌کاربردی که برای نشان دادن قابلیت امکان کاربرد وسیع تری ساخته شده است

pilot application

ناحیه آزمایشی (راهنما)
یک ناحیه جغرافیایی که معرف ناحیه وسیع تری است ، ناحیه آزمایشی (راهنما) - یک ناحیه جغرافیایی که معرف ناحیه وسیع تری است

pilot area

کانال آزمایشی
یکی از مجموعه‌های آب ‌بندها برای تبدیل یک رودخانه پرپیچ‌وخم به یک کانال مستقیم با شیب بیشتر این کانال به اندازه ای بزرگ ساخته میشود که جریان در آن در امتداد شاخه ای جدید هدایت شود زیرا فرسایش صورت گرفته در هنگام سیلاب‌ها ، کانال‌های با ظرفیت کافی ایجاد می کند ، کانال آزمایشی - یکی از مجموعه‌های آب ‌بندها برای تبدیل یک رودخانه پرپیچ‌وخم به یک کانال مستقیم با شیب بیشتر این کانال به اندازه ای بزرگ ساخته میشود که جریان در آن در امتداد شاخه ای جدید هدایت شود زیرا فرسایش صورت گرفته در هنگام سیلاب‌ها

pilot channel

داده آزمایشی
داده ای که نشان دهنده داده هایی است که یک سازمان دارد ، داده آزمایشی - داده ای که نشان دهنده داده هایی است که یک سازمان دارد

pilot data

گمانه هادی ، کمانه راهنما

pilot hole

مدل راهنما ، نمونه راهنما

pilot model

کارگاه نمونه ، واحد تولیدی راهنما

pilot plant

تولید آزمایشی، تولید فرعی، تولید ثانویه

Pilot production

چاه راهنما ، چاه شناسایی

pilot shaft

تصفیه خانه نمونه

pilot treatment plant

تونل قدرت ، آبراهه قدرت ، کانال قدرت
آبراهه ای که به منظور انتقال آب از مخزن سد ویا از بالا دست سد برای تولید انرژی برقابی احداث می شود

power tunnel

آبراهه تحت فشار(آب)

pressure tunnel

تونل
یک مسیر ، ورودی یا راه کشش افقی یا تقریبا افقی زیرزمینی که در دو انتها به سطح باز می شود ، تونل - یک مسیر

tunnel

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی تونل راهنما حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تونل راهنما حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تونل راهنما
حفرتونل راهنما درجلوی تونل اصلی امکان آزمایش زمین رامیسر می سازدوفرصتی برای فرآینده