معادل انگلیسی عملیاتی در gis که برای تعیین نقاطی از مجموعه داده ها که در یک پلی گون معین از مجموعه داده های دیگر

زمين شناسی
عملیاتی در gis که برای تعیین نقاطی از مجموعه داده ها که در یک پلی گون معین از مجموعه داده های دیگر ، قرار دارند ، بکار می رود
point-in-polygon operation
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عملیاتی در gis که برای تعیین نقاطی از مجموعه داده ها که در یک پلی گون معین از مجموعه داده های دیگر
منطقه عملیات
منطقه ای است که در محدوده آن فعالیت های نظامی از هر نوع به وقوع می پیوندد و ممکن است تمامی یا بخش کوچکی از مسئولیت ناحیه ای فرمانده را در بر گیرد ، منطقه عملیات منطقه ای است که در محدوده آن فعالیت های نظامی از هر نوع به وقوع می پیوندد و ممکن است تمامی یا بخش کوچکی از مسئولیت ناحیه ای فرمانده را در بر گیرد
area of operation
تمام فعالیتهای حمایتی در معدنکاری که به طور مستقیم در آن سهیم نیستند
auxiliary operation
عملکرد ریاضی دودویی
یک عملیات حسابی با استفاده از pure binary numerical system
binary arithmetic operation
عمل دودویی
مترادفbinary arithmetic operations
binary operation
عملیات مبتنی بر جبر بولین
boolean operation
عملیات خاک‌ورزی ترکیبی
combined tillage operation
عملیات گام خاکستری
gray scale operations|gray scale operation|gray scale operation
عملیاتی در gis که برای تعیین خطوطی از یک مجموعه داده که درون یک پلی گون خاص از مجموعه داده دیگر قرار گرفته است بکار می رود مانند مشخص کردن جاده هایی که در یک حوزه اداری خاص قرار دارند
line-in-polygon operation
بهره برداری ، کارکرد ، عمل ، عملکرد ، کاراجرایی ، عملیات
operation
جستجوی نقطه در پلی گون
point-in-polygon search
زیست همیاری
protocooperation
فعالیت های نظامی در امتداد رودخانه ها و در زمین مرطوب
riverine operation
هرز گردان ، وضعیت هرز گردان
rolling mode operation
کارکرد بد ، عملکرد نامناسب
rough operation
عملکرد آزمایشی ، کارکرد آزمایشی
test operation
عملیات خاک‌ورزی
tillage operation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن