معادل انگلیسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفا

زمين شناسی

ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفاعی نزدیک به زمین در حرکت است و حدود 600 تا 1500 کیلومتر از سطح زمین فاصله دارد اصطلاح همزمانی با خورشید نیز برای توصیف چنین ماهواره هایی که همیشه خط استوا را در یک زمان دقیق قطع می کنند ، بکار می رود مثال این نوع ماهواره ها لندست و اسپات است ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند - این ماهواره در ارتفاعی نزدیک به زمین در حرکت است و حدود 600 تا 1500 کیلومتر از سطح زمین فاصله دارد اصطلاح همزمانی با خورشید نیز برای توصیف چنین ماهواره هایی که همیشه خط استوا را در یک زمان دقیق قطع می کنند

polar-orbiting satellite

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفا

ماهواره ارتباطی

communication satellite

ماهواره هواشناسی زمین ساکن (GMS)

geostationary meteorological satellite

ماهواره زیست محیطی عملیاتی زمین ساکن (GEOS)
(سنجش از دور) سری ماهواره های NOAA که توسط ناسا توسعه پیدا کردند و کارهای زیر را انجام می دهند:
1-مشاهدات آب و هوایی روز و شب بطور پیوسته
2-نشان دادن رویدادهای آب و هوایی شدید مانند: تندبادها ، طوفانهای تندری و سیلابها
3-تقویت داده های زیست محیطی که توسط پلاتفورمها از سطح جمع آوری شده اند برای مرکز پردازش کننده
4-نشان دادن میدان مغناطیسی زمین ، ذرات انرژی که در نزدیک ماهواره ها در حال گذر هستند و تشعشعات اشعه X که از خورشید ساتع می شود
5-تشخیص سیگنالهای ضعیفی که از هواپیما ها و کشتیها ارسال می شود

geostationary operational environmental satellite

ماهواره های زمین آهنگ
ماهواره ای که زمین را در یک مدار 360 هزار کیلومتری در بالای خط استوا دور می زند و جهت حرکتش مشابه جهت حرکت زمین است و به دلیل برابری سرعت آن با سرعت حرکت زمین موقعیت آن در هر مکان از نظر زمانی مشابه می باشد از جمله این ماهواره ها metoeosat و goes شرقی و غربی است ، ماهواره های زمین آهنگ ماهواره ای که زمین را در یک مدار 360 هزار کیلومتری در بالای خط استوا دور می زند و جهت حرکتش مشابه جهت حرکت زمین است و به دلیل برابری سرعت آن با سرعت حرکت زمین موقعیت آن در هر مکان از نظر زمانی مشابه می باشد از جمله این ماهواره ها metoeosat و goes شرقی و غربی است

geostationary satellite

ماهواره گلوناس (روسی)

glonass satellite

ماهواره عملیاتی TIROSاصلاح شده (ITOS)
(سنجش از دور) نسل دوم ماهواره های زیست محیطی قطبی مدار که به قابلیت های ماهواره های مشاهداتی آب و هوای جهانی NOAA اضافه شده است ITOS از سال 1970 تا 1976 در مدار زمین قرار داشته و بوسیله نسل سوم ماهواره های زیست محیطی قطبی مدار TIROS-N جایگزین شده است

improved tiros operational satellite

ماهواره نزدیک مدار قطبی

near polar orbit satellite

ماهواره مدار قطبی

polar orbit satellite

ماهواره
جرم کوچکی که به گرد یک سیاره گردش نماید این جرم معمولاً مصنوعی بوده و به آن قمر مصنوعی نیز گفته می شود ، ماهواره - جرم کوچکی که به گرد یک سیاره گردش نماید این جرم معمولاً مصنوعی بوده و به آن قمر مصنوعی نیز گفته می شود

satellite

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند این ماهواره در ارتفا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند این ماهواره در ارتفا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ماهواره ای که مدار گردش آن به دور زمین ، از قطبهای شمال وجنوب عبور می کند
این ماهواره در ارتفا