معادل انگلیسی منشور
(بلورشناسی):بلوری که دارای سه ، چهار ، شش ، هشت و یا دوازده وجه ، با گوشه های متقاطع موا

زمين شناسی
منشور
(بلورشناسی):بلوری که دارای سه ، چهار ، شش ، هشت و یا دوازده وجه ، با گوشه های متقاطع موازی است و تنها در دوانتهای محور موازی با لبه‌های متقاطع وجوه ، باز است
(رسوب‌شناسی):الف) توده رسوبی بلند ، باریک ، گوه‌ای شکل که نسبت عرض به ضخامت آن بیشتر از 5 به 1 و کمتر از 50 به 1 می باشد(کرینین ، 1948 ، ص146)؛ به عنوان مثال یک مخروط افکنه آبرفتی مجاور یک پرتگاه یا یکی از کنگلومراهای بزرگ در نگاشت زمین‌شناختی این توده ، شاخصه ی رسوبات کوهزایی تشکیل‌شده در طول دوره‌های تغییر شکل شدید پوسته‌ای می باشد ، نظیر آرکوزهای موجود در گودال‌های گسلی ، منشور - (بلورشناسی):بلوری که دارای سه ، باز است - (رسوب‌شناسی):الف) توده رسوبی بلند
prism
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی منشور
(بلورشناسی):بلوری که دارای سه ، چهار ، شش ، هشت و یا دوازده وجه ، با گوشه های متقاطع موا
رخ منشوری
رخ کانی موازی با وجوه یک منشور ، به عنوان مثال رخ (110) آمفیبول ، رخ منشوری - رخ کانی موازی با وجوه یک منشور
prismatic cleavage
رده منشوری - رده بلوری در سیستم منوکلینیک که دارای تقارن 2متر است منشورهای این سیستم دارای چهار وجه هستند که در مقطع عرضی لوزی هستند و دارای محورهای c ، a یا هر ردیف شبکه‌ای موازی با محور b می‌باشند
prismatic class|prismatic|prismatic
رده منشوری
رده بلوری در سیستم منوکلینیک که دارای تقارن 2متر است منشورهای این سیستم دارای چهار وجه هستند که در مقطع عرضی لوزی هستند و دارای محورهای c ، a یا هر ردیف شبکه‌ای موازی با محور b می‌باشند
prismatic class
ساختار منشوری ، درزه بندی ستونی
prismatic structure
ساختمان منشوری خاک
prismatic soil structure
قطب‌نمای منشوری
قطب‌نمای کوچک مغناطیسی که زمان استفاده در دست نگهداشته می شود و مجهز به درجه نشانه‌روی و یک منشور شیشه‌ای تعبیه شده به نحوی است که می‌توان جهت مغناطیسی یا آزیموت یک خط را (ازمیان منشور) از روی مقیاس دایره‌ای مدرج در همان زمانی که خط روی هدف می باشد ، خواند
، قطب‌نمای منشوری - قطب‌نمای کوچک مغناطیسی که زمان استفاده در دست نگهداشته می شود و مجهز به درجه نشانه‌روی و یک منشور شیشه‌ای تعبیه شده به نحوی است که می‌توان جهت مغناطیسی یا آزیموت یک خط را (ازمیان منشور) از روی مقیاس دایره‌ای مدرج در همان زمانی که خط روی هدف می باشد ، خواند -
prismatic compass
لایه منشوری
الف)لایه میانی پوسته نرم‌تن ، اساساً مرکب از منشورهای کربنات کلسیم (کلسیت یا آراگونیت) ب) بخشی از لایه ثانویه در برخی براکیوپودهای آرتیکولیت ، معمولاً حدود 20 تا 30 میکرومتر ضخامت در برخی نمونه‌ها لایه بیرونی به جای منشوری‌ ، رنگی یا فسفاتی می‌باشد ، لایه منشوری - الف)لایه میانی پوسته نرم‌تن
prismatic layer
منشوروار
توده‌ای صلب مشابه یک منشور ، دارای دو انتهای موازی مشابه ولی نامساوی و چند وجهی این یک واژه بافتی است که برای ذرات رسوبی به کار می‌رود ، منشوروار - توده‌ای صلب مشابه یک منشور
prismoid
منشورواری
صفت منشور این واژه در سنگ‌شناسی رسوبی به کار می‌رود و با واژه "prismatic" که یک واژه بلورشناختی است ، نباید اشتباه شود ، منشورواری - صفت منشور این واژه در سنگ‌شناسی رسوبی به کار می‌رود و با واژه "prismatic" که یک واژه بلورشناختی است
prismoidal
منشوری ، منشوری
الف) به ذره رسوبی دارای طول 1/5 تا 3 برابر عرض گفته می‌شود (کرینین ، 1948 ، ص142)
ب) مرتبط با منشور رسوبی
ج) مرتبط با منشور بلورشناختی
د) به بلوری گفته میشود که در یک بعد بسیار طویل تر از دو بعد دیگر است در آن مقدار زیادی دانه‌های منشوری وجود دارد که دارای جهت‌یابی تقریباً موازی بوده ، به نحوی که معمولاً در نمونه دستی یا مقطع نازک ، ظاهر جهتدار را نشان می‌دهند ، منشوری - الف) به ذره رسوبی دارای طول 1/5 تا 3 برابر عرض گفته می‌شود (کرینین ، ص142) - ب) مرتبط با منشور رسوبی - ج) مرتبط با منشور بلورشناختی - د) به بلوری گفته میشود که در یک بعد بسیار طویل تر از دو بعد دیگر است در آن مقدار زیادی دانه‌های منشوری وجود دارد که دارای جهت‌یابی تقریباً موازی بوده
prismatic
نوعی کانی
فرمول شیمیایی:([ ] ، Fe ، Mg)(Mg ، Al ، Fe)5Al4Si2(Si ، Al)2(B ، Si ، Al)(O ، OH ، F)22 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی:([ ]
prismatine
منشور برافزایشی
accretionary prism
منشور آرن
نوعی از منشور پلاریزه ، که دارای 3 برش و بخش های recement شده می باشد شعاع های معمولی نور به اطراف شکسته می شود و شعاع های غیر معمول باعث تشکیل نور پلاریزه می شود
ahren's prism
منشور
شکل n ضلعی با وجوهی ساخته شده در دو n ضلع موازی که بوسیله مثلث 2n ضلعی متساوی الساقین بهم متصل شده اند ، منشور شکل n ضلعی با وجوهی ساخته شده در دو n ضلع موازی که بوسیله مثلث 2n ضلعی متساوی الساقین بهم متصل شده اند
antiprism
منشور پیچیده
در بسیاری از نرم تنان ، به منشوری گفته می شود که از تارچه هایی تشکیل شده که از یک محور منشعب می شوند ، منشور پیچیده در بسیاری از نرم تنان
complex prism
منشور دوشش گوش
یک شکل بلوری 12 وجهی موازی با محور تقارن که در آن ، هر مقطع عرضی عمود بر محور منشور ، دو هگزاگونال می باشد ضریب های این منشور (hko ) با تقارن 2/m 2/m 6/m می باشد
dihexagonal prism
منشور دو چهارگوش
یک شکل بلوری با 8 وجه موازی با محور تقارن که در آن هر مقطع عمود بر محور منشور ، دو تتراگونال است ضریب های آن (hko ) با تقارن 4/m 2/m 2/m می باشند
ditetragonal prism
منشور دو مثلثی
یک شکل بلوری با 6 وجه موازی با محور تقارن که در آن هر مقطع موازی با محور دوتریگونال است – ضریب های این شکل بلوری ((hko یا ( kho ) با تقارن 3m یا 6m2 می باشند
ditrigonal prism
منشور رده اول
یک شکل بلوری: در یک بلور تتراگونال به منشور {110} گویند در یک بلور هگزاگونا ، منشور {1010} و در بلور ارتورومبیک به هر منشور {ok1} گویند و در بلور منوکلینیک ، هر منشور {ok1} است مقایسه شود با: منشور رده دوم منشور رده سوم منشور رده چهارم نیز ببینید: کلینودوم ، براکیدوم ، منشور رده اول یک شکل بلوری: در یک بلور تتراگونال به منشور {110} گویند در یک بلور هگزاگونا
first order prism
منشور شش گوش
فرم بلورین شش وجهی که وجوه آن به صورت موازی با محور تقارن و با زاویه 60 درجه نسبت به یکدیگر شکل گرفته اند شاخصهای چنین فرمی برای کلاس های مختلف هگزاگونال (100) یا (110) و برای تقارن 6/m ، 6 ، 3 ؛ (hko) است ، منشور شش گوش فرم بلورین شش وجهی که وجوه آن به صورت موازی با محور تقارن و با زاویه 60 درجه نسبت به یکدیگر شکل گرفته اند شاخصهای چنین فرمی برای کلاس های مختلف هگزاگونال (100) یا (110) و برای تقارن 6/m
hexagonal prism
منشور نیکل
nicol prism
منشور قطبنده ، منشور نیکل
polarizing prism
منشور ولاستون
در یک سیستم نوری ، یک منشور تصویری مضاعف که از دو منشور کلسیتی قائم الزاویه ساخته شده که دو پرتوی عمود نور پلاریزان صفحه ای را تولید می کند
wollaston prism

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن