معادل انگلیسی کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

زمين شناسی

کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا

sac

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

زائده بالچه مانند یا کیسه مانند گرده - حفره بال مانند (گرده شناسی) اکسین در گرده ها و prepollen پیش گرده های بازدانه ای را گویند - جمع: sacci - مقایسه شود با: psevdosaccus

saccus|sacci|sacci

زائده بالچه مانند یا کیسه مانند گرده
حفره بال مانند (گرده شناسی) اکسین در گرده ها و prepollen پیش گرده های بازدانه ای را گویند
جمع: sacci
مقایسه شود با: psevdosaccus

saccus

سازند تبخیری ساچون (پالئوسن-میوسن پایین) - در پهنه رسوبی ساختاری زاگرس قرار دارد واحدی از نهشته های تبخیری است که در بین سازند تاربور (در زیر) و جهرم (در بالا) قرار گرفته و معرف محیط‌های کنار قاره‌ای ، به ویژه در نواحی شمال خاوری فارس است شامل ژیپس ، دولومیت ، آهک‌های سیلتی و مارن است که رنگ مایل به سُرخ دارد

sachun formation|sachun|sachun

سازند تبخیری ساچون (پالئوسن-میوسن پایین)
در پهنه رسوبی ساختاری زاگرس قرار دارد واحدی از نهشته های تبخیری است که در بین سازند تاربور (در زیر) و جهرم (در بالا) قرار گرفته و معرف محیط‌های کنار قاره‌ای ، به ویژه در نواحی شمال خاوری فارس است شامل ژیپس ، دولومیت ، آهک‌های سیلتی و مارن است که رنگ مایل به سُرخ دارد

sachun formation

ساکوژن
خزش سنگی عمیق که از ایجاد درازگودال رأس پشته ای توسط ته نشینی تدریجی توده قطعه مانند به درون دره مجاور حاصل شده است رأس قطعه ته نشین شده معمولاً با خط ستیغ پشته (خط الرأس پشته) موازی است ، ساکوژن - خزش سنگی عمیق که از ایجاد درازگودال رأس پشته ای توسط ته نشینی تدریجی توده قطعه مانند به درون دره مجاور حاصل شده است رأس قطعه ته نشین شده معمولاً با خط ستیغ پشته (خط الرأس پشته) موازی است

sackungen

کیسه دار ، کیسه مانند - کیسه مانند یا انبان شکل مثلاً کانال گوشته ای کیسه ای یک براکیوپود را گویند که فاقد انشعابات انتهایی است و تا محیط داخلی و جانبی گوشته گسترده نمی شود یا گرده کیسه ای یا کیه دار را گویند که حاوی یا دارای وزیکول هایی است - نیز ببینید: حفره ای(vesiculate)

saccate|vesiculate|vesiculate

کیسه دار ، کیسه مانند
کیسه مانند یا انبان شکل مثلاً کانال گوشته ای کیسه ای یک براکیوپود را گویند که فاقد انشعابات انتهایی است و تا محیط داخلی و جانبی گوشته گسترده نمی شود یا گرده کیسه ای یا کیه دار را گویند که حاوی یا دارای وزیکول هایی است
نیز ببینید: حفره ای(vesiculate)

saccate

نوعی کانی
فرمول شیمیایی:(Na ، Ca ، K)9Si6Al6O24[(OH) ، (SO4) ، (CO3) ، Cl)]4•n(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی:(Na

sacrofanite

کیسه هوایی
یک حفره یا وزیکول (هاگ شناسی/گرده شناسی) در دانه گرده یک ، کیسه هوایی یک حفره یا وزیکول (هاگ شناسی/گرده شناسی) در دانه گرده یک

air sac

ریز کیسه یک کیسه انعطاف پذیر تخت شده درست زیر سپر جلویی در اسکوفوران های cheilostome ( بریوزوآها) که بطور متنوع برای کمک به بیرون زدن لوفوفور ایجاد شده است جمع: asci مترادف: compnesation sac / compensatrix

ascus|compensatrix|compensatrix|compnesation sac

کیسه جبران
کیسه هاگ کیسه یک کیلوستوم ، اسکوفوران مترادف: compensatrix ، کیسه جبران کیسه هاگ کیسه یک کیلوستوم

compensation sac

کیسه غشایی
در نمونه های زنده خزه سانان استنولامیت ، این عنوان برای ممبرانی که اندامهای گوارشی و تولیدمثلی را دربر گرفته است ، بکار می رود ، کیسه غشایی در نمونه های زنده خزه سانان استنولامیت

membranous sac

کیسه گرده
یکی از کیسه‌ها در یک گیاه دانه‌‌دار که دارای گرده است؛به عنوان مثال بساک یک نهاندانه یا گیاه گلدار ، کیسه گرده - یکی از کیسه‌ها در یک گیاه دانه‌‌دار که دارای گرده است؛به عنوان مثال بساک یک نهاندانه یا گیاه گلدار

pollen sac

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی کیسه کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کیسه کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کیسه
کیسه کوچک درون یک جانور یا گیاه را گویند مثلاً یک کیسه گرده ای یا کیسه هوا ، کیسه - کی