معادل انگلیسی فرآیند رقومی کردن دستی که در آن نقاط به طور اتوماتیک در زمان حال یا فواصل معین رقومی می شوند

زمين شناسی

فرآیند رقومی کردن دستی که در آن نقاط به طور اتوماتیک در زمان حال یا فواصل معین رقومی می شوند

stream mode

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرآیند رقومی کردن دستی که در آن نقاط به طور اتوماتیک در زمان حال یا فواصل معین رقومی می شوند

حالت پرواز
قابلیتی که در برخی از گوشی های تلفن همراه وجود دارد و با فعال کردن آن اتصالات رادیویی تلفن همراه با شبکه قطع می شود و امکان استفاده از سایر امکانات گوشی فراهم می شود وجود این قابلیت به این دلیل است که کاربر مجبور است در هنگام پرواز با هواپیما گوشی خود را خاموش کند و دیگر نمی تواند از قابلیتهایی نظیر mp3 player و دوربین و یا دیگر امکانات گوشی استفاده کند ، با فعال کردن این بخش ، کاربر می تواند در محیط هایی این چنینی از امکانات گوشی خود استفاده کند بدون اینکه تداخلی در سیستم رادیویی هواپیما به وجود بیاید ، حالت پرواز قابلیتی که در برخی از گوشی های تلفن همراه وجود دارد و با فعال کردن آن اتصالات رادیویی تلفن همراه با شبکه قطع می شود و امکان استفاده از سایر امکانات گوشی فراهم می شود وجود این قابلیت به این دلیل است که کاربر مجبور است در هنگام پرواز با هواپیما گوشی خود را خاموش کند و دیگر نمی تواند از قابلیتهایی نظیر mp3 player و دوربین و یا دیگر امکانات گوشی استفاده کند

airplane mode

دو حالته
دستگاه گوشی همراهی که دارای این قابلیت می تواند هم در شبکه های رقومی (Digital) و هم در شبکه های قیاسی (Analog) کار کند ، دو حالته دستگاه گوشی همراهی که دارای این قابلیت می تواند هم در شبکه های رقومی (Digital) و هم در شبکه های قیاسی (Analog) کار کند

dual mode

حالت پرواز
قابلیتی که در برخی از گوشی های تلفن همراه وجود دارد و با فعال کردن آن اتصالات رادیویی تلفن همراه با شبکه قطع می شود و امکان استفاده از سایر امکانات گوشی فراهم می شود وجود این قابلیت به این دلیل است که کاربر مجبور است در هنگام پرواز با هواپیما گوشی خود را خاموش کند و دیگر نمی تواند از قابلیتهایی نظیر MP3 Player و دوربین و یا دیگر امکانات گوشی استفاده کند ، با فعال کردن این بخش ، کاربر می تواند در محیط هایی این چنینی از امکانات گوشی خود استفاده کند بدون اینکه تداخلی در سیستم رادیویی هواپیما به وجود بیاید ، حالت پرواز قابلیتی که در برخی از گوشی های تلفن همراه وجود دارد و با فعال کردن آن اتصالات رادیویی تلفن همراه با شبکه قطع می شود و امکان استفاده از سایر امکانات گوشی فراهم می شود وجود این قابلیت به این دلیل است که کاربر مجبور است در هنگام پرواز با هواپیما گوشی خود را خاموش کند و دیگر نمی تواند از قابلیتهایی نظیر MP3 Player و دوربین و یا دیگر امکانات گوشی استفاده کند

flight mode

سبک فعل و انفعالی
وضعیت عملیات سیستم رایانهای که در آن گفتگویی بین کاربر و سیستم به صورت پرسش و پاسخ پی در پی انجام میگیرد ، سبک فعل و انفعالی وضعیت عملیات سیستم رایانهای که در آن گفتگویی بین کاربر و سیستم به صورت پرسش و پاسخ پی در پی انجام میگیرد

interactive mode

روش ، طریقه ، طرز ، مود ، بیشترین فراوانی
(چینه شناسی):داده یا گروهی از داده ها که بیشترین فراوانی را در میان گروه حاوی خود دارا هستند؛ شاخصترین مشاهدات یا مقادیر ،
مقایسه شود با: median ، mean
(سنگ شناسی):ترکیب کانی شناسی واقعی یک سنگ که معمولاً در قالب درصد وزنی یا درصد حجمی بیان می شود صفت: modal ، مقایسه شود با: norm ، بیشترین فراوانی (چینه شناسی):داده یا گروهی از داده ها که بیشترین فراوانی را در میان گروه حاوی خود دارا هستند؛ شاخصترین مشاهدات یا مقادیر ، مقایسه شود با: median ، mean (سنگ شناسی):ترکیب کانی شناسی واقعی یک سنگ که معمولاً در قالب درصد وزنی یا درصد حجمی بیان می شود صفت: modal

mode

حالت فوق سرعت (نامی) ، وضعیت سرعت فزون یافته

overspeed mode

حالت رقومی کردن که طی آن هر نقطه رقومی شده باید توسط کارور رایانه به صورت واضح و آشکار وارد شود

point mode

وضعیت عملکرد چرخش بدون بار ، چرخش بدون بار واحد

rolling operation mode

حالت سرعت فرار ، وضعیت سرعت فرار

runaway speed mode

رودخانه ، رود (آبراهه)
واژه کلی برای جریان آب درون یک مجرای طبیعی بنابراین از جویبار کوچک گرفته تا رودخانه های بزرگ رود محسوب می شوند
، رود (آبراهه) - واژه کلی برای جریان آب درون یک مجرای طبیعی بنابراین از جویبار کوچک گرفته تا رودخانه های بزرگ رود محسوب می شوند -

stream

رسوبگذاری رود ، ته نشینی رود
تجمع ذرات یا قطعات سنگی حمل و نقل شده از هر نوع بر روی بستر یا دشت سیلابی الحاقی رود ، یا بر روی کف حجم آب ساکن که به درون آن رود ، تخلیه می شود ، ته نشینی رود - تجمع ذرات یا قطعات سنگی حمل و نقل شده از هر نوع بر روی بستر یا دشت سیلابی الحاقی رود

stream deposition

اندازه گیری آب رودخانه

stream gauging

خط جریان

stream line

خطوط جریان

stream lines

باررودخانه‌

stream load

ریختشناسی رود ، ریختشناسی جریان
رجوع شود به river morphology (ریخت شناسی رودخانه)

stream morphology

ریختشناسی رود ، ریختشناسی جریان - رجوع شود به river morphology (ریخت شناسی رودخانه)

stream morphology|river morphology|river morphology

مرتبه رودخانه ، درجه بندی آبراهه

stream order

رودگیری ، آب ربایی رود
تغییر مسیرزهکشی یک رودخانه که ناشی از فرسایش بالادست جریان دیگری است ، آب ربایی رود - تغییر مسیرزهکشی یک رودخانه که ناشی از فرسایش بالادست جریان دیگری است

stream piracy

آبدزدی رود ، دزدی رود

stream robbery

روند رود

stream routing

حمل و نقل رودخانه ای - حرکت مواد سنگی هوازده و فرسایش یافته توسط رود ، در قالب محلول شیمیایی ، یا تعلیق متلاطم و یا غلتیدن ، کشیده شدن یا جهش در امتداد بستر رودخانه

stream transportation

جریان آرام

streaming flow

خط جریان

streamline

جریان آرام -جریان یکنواخت-جریان خطی

streamline flow

آبراهه ، کانال رود
الف) جریان رود ب) کانال رود ، کانال رود - الف) جریان رود ب) کانال رود

streamway

یک منطقه که به منظور نهشته های قلع تخریبی (دوباره نهشته شده) بوسیله حفاری کم عمق استفاده می شود

streamworker

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی فرآیند رقومی کردن دستی که در آن نقاط به طور اتوماتیک در زمان حال یا فواصل معین رقومی می شوند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرآیند رقومی کردن دستی که در آن نقاط به طور اتوماتیک در زمان حال یا فواصل معین رقومی می شوند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما