معادل انگلیسی ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

زمين شناسی

ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن از سطح یا پربندی توپوگرافی استفاده می شود

subsurface contour

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

ترازهای تحت الارضی - مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن از سطح یا پربندی توپوگرافی استفاده می شود

subsurface contour|structure contour|structure contour

منحنی تراز بسته
یک خط تراز یا پربندی که یک حلقه بسته را تشکیل می دهد و لبه مساحت/ ناحیه نقشه ای را که بر روی آن کشیده می شود ، قطع/ نصف نمی کند مثلاً خط یا منحنی میزان/ تراز افت که نشان دهنده افت یا فرورفتگی بسته است ، یا یک خط یا منحنی میزان یا تراز نرمال که نشان دهنده یک نوک تپه می باشد ، منحنی تراز بسته یک خط تراز یا پربندی که یک حلقه بسته را تشکیل می دهد و لبه مساحت/ ناحیه نقشه ای را که بر روی آن کشیده می شود

closed contour

هم‌تراز ، تراز ، منحنی ، یک خط فرضی که تمام نقاط روی سطح که ارتفاع برابر دارند را به هم وصل می کند

contour

تراز ایستایی

ground water contour

حداکثر برجستگی ، حداکثر برجستگی و بیرون زدگی یک جسم در یک موقعیت فضایی

height of contour

خط تراز مایل
روش بکار رفته برای ارایه یک تصویر روشن سه بعدی از پستی و بلندی ها این روش بیانگر تقاطعهای سطح صاف با سطوح شیب دار موازی که با جهت نورپردازی فرضی زاویه قایمه تشکیل می دهند ، می باشد

inclined contour

منحنی های میزان تهیه شده از دادههای ارتفاعی با دقت پایین که از سایر منحنیهای میزان به وضوح متمایز می شوند

indefinite contour

منحنی میزان همراه با مقدارش

index contour

منحنی میزان واسطه

intermediate contour

منحنی میزان بدون مقدار

intermediate contour line|intermediate contour|intermediate contour

هم ارز

iso contour

منحنی میزان ارایه شده با نمادهای مخصوص به منظور طراحی مقدار ناحیه محصور اغلب گودالها یا قلل کوهها

isolated contour line|isolated contour|isolated contour

خطوط هم ارزش گرادیان یک تابع فضایی این خطوط درجه و جهت تغییر در پدیدههای نقشهبرداری شده را نشان میدهد
همچنین نگاه کنید بهgradient

orthocontour

زیرسطحی ، زیردریایی

subsurface

زهکشی زیر سطحی

subsurface drainge

سیالات زیر سطحی
سیالاتی مثل انواع آب(آبهای جوی ، آبهای فسیل و ) را گویند که در لابه لای دانه های رسوبات قرار دارد

subsurface fluids

سیالات زیر سطحی - سیالاتی مثل انواع آب(آبهای جوی ، آبهای فسیل و ) را گویند که در لابه لای دانه های رسوبات قرار دارد

subsurface fluids|subsurface fluid|subsurface fluid

زمین شناسی زیرزمینی
زمین شناسی و بررسی همبستگی سازندهای سنگی ، ساختارها و سایر وجوه موجود در زیرزمین یا بستر دریا بر پایه اطلاعات حاصل از حفاری اکتشافی ، عملیات زیرزمینی و روش های ژئوفیزیکی
متضاد: surface geology (زمین شناسی سطحی) ، زمین شناسی زیرزمینی - زمین شناسی و بررسی همبستگی سازندهای سنگی ، عملیات زیرزمینی و روش های ژئوفیزیکی - متضاد: surface geology (زمین شناسی سطحی)

subsurface geology

رواناب زیر پوسته ای

subsurface runoff

شخم زیرسطحی

subsurface tillage

آب زیرسطحی
آب موجود درون لیتوسفر یا سنگ کره (به شکل جامد ، مایع یا گازی) که شامل تمام آبهای زیر سطح زمین و در زیر توده ها یا پیکره های آب سطحی می شود
مترادف: subterranean water (آب تحت الارضی)؛ underground water (آب زیرزمینی)؛ ground water (آب زیرزمینی)

subsurface water

آب زیرسطحی - آب موجود درون لیتوسفر یا سنگ کره (به شکل جامد ، مایع یا گازی) که شامل تمام آبهای زیر سطح زمین و در زیر توده ها یا پیکره های آب سطحی می شود - مترادف: subterranean water (آب تحت الارضی)؛ underground water (آب زیرزمینی)؛ ground water (آب زیرزمینی)

subsurface water|ground water|ground water

هم ایستابی

water table contour

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ترازهای تحت الارضی مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ترازهای تحت الارضی مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ترازهای تحت الارضی
مترادفی برای منحنی تراز ساختاری (structure contour) که برای تمییز دادن آن ا