معادل انگلیسی نقاطی روش نقشه با مکانهای معلوم و شناخته شده که برای تعریف تغییر شکل مختصات نقشه از یک سیستم به سیس

زمين شناسی

نقاطی روش نقشه با مکانهای معلوم و شناخته شده که برای تعریف تغییر شکل مختصات نقشه از یک سیستم به سیستم دیگر استفاده می شوند tics

tics

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نقاطی روش نقشه با مکانهای معلوم و شناخته شده که برای تعریف تغییر شکل مختصات نقشه از یک سیستم به سیس

tics|tic|tic

انجمن ملی که هدفش کاربرد پیشرفته علم ژیوماتیک در کانادا می باشد این سازمان شامل نقشه برداران ، هیدرولوژیست ها ، فتوگرامتریها ، متخصصین سنجش از دور ، متخصصین gis/lis ، کارتوگرافها ، فروشندگان ، تهیه کنندگان و سایر گروههای ذیربط می شود (cig)

canadian institute of geomatics

شاخه بندی ، هم نیایی ، کلادیسم
به کارگیری مورفولوژی (ریخت شناسی) برای رسیدن به فیلوژنی منطقی برای گروههای بیولوژیکی واحد پایه در این عمل clade است که گونه پیشین محسوب می شود ، کلادیسم - به کارگیری مورفولوژی (ریخت شناسی) برای رسیدن به فیلوژنی منطقی برای گروههای بیولوژیکی واحد پایه در این عمل clade است که گونه پیشین محسوب می شود

cladistics

سنگهای سرگردان

erratics

علم رده بندی تکاملی
بنگرید به : stratophenetics

evolutionary systematics

علم رده بندی تکاملی بنگرید به : stratophenetics

evolutionary systematics|stratophenetics|stratophenetics

ژیوماتیک ، مجموعه علوم نقشه برداری
اصطلاحی که در کانادا برای توصیف زمینه فعالیتهایی بکار می رود که تمام ابزارهای مورد استفاده در رابطه با اخذ و مدیریت داده های فضایی برای امور علمی ، اداری ، قانونی عملیات فنی مربوط به فرایند تولید و مدیریت داده های فضایی را ترکیب می نماید

geomatics

ژیوپولتیک ، جغرافیای سیاسی ، بررسی تاثیر عوامل جغرافیایی بر سیاست یا بررسی رابطه بین جغرافیا و سیاست

geopolitics

زمین آمار

geostatistics

علم‌ جنبش‌ آبگونه‌ ها
بخشی از هیدرومکانیک که به نیروهای موثر در حرکت می‌پردازد
مقایسه شود با:hydrostatics hydrodynamics

hydrokinetics

هیدرواستاتیکس
حالتی از تنش که در آن تنش های اصلی وارده به هر صفحه‌ای ، با هم برابرند و تنش برشی آن برابر با صفر می باشد ، هیدرواستاتیکس حالتی از تنش که در آن تنش های اصلی وارده به هر صفحه‌ای

hydrostatics

سینماتیک

kinematics

ریاضیات

mathematics

علم مطالعه نور

optics

مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج در دندانپزشکی
شاخه ای از علم دندانپزشکی که به بحث در زمینه رشد صورت ، رویش دندانها و اصلاح ناهنجاریهای دندانی و فکی می پردازد ، مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج در دندانپزشکیشاخه ای از علم دندانپزشکی که به بحث در زمینه رشد صورت

orthodontics

دیرینه شخانه شناسی
مطالعه و بررسی روند تغییرات در قطعات فرازمینی یا شهابسنگها به عنوان تابعی از زمان ، با استفاده از شواهد ثبت شده در آثار زمین شناسی خصوصاً در رسوبات عمیق و احتمالاً در سنگهای رسوبی برای بازه های زمانی جدیدتر ، می توان ، آثار مزبور را بر روی یخها دنبال کرد ، دیرینه شخانه شناسی مطالعه و بررسی روند تغییرات در قطعات فرازمینی یا شهابسنگها به عنوان تابعی از زمان

paleometeoritics

فوران آب ماگمایی فوران آتشفشان انفجاری در اثر برهم کنش ماگما با سطح زمین یا آبهای زیر سطحی می باشد

phreatomagmatic eruption|phreatomagmatic|phreatomagmatic|phreatomagmatics

سسیستماتیک شاخه زادی
الف)مطالعه سیستماتیک با هدف نهایی پی‌بردن به شاخه زایی جانوران مورد بررسی
ب)در کاربرد محدودتر ، مطالعه سیستماتیک به وسیله روش‌های کلادیسم ، این کاربرد حاصل کار هنینگ می‌باشد و بدین ترتیب به عنوان سیستماتیک هنینگین نامیده می‌شود ، سسیستماتیک شاخه زادی الف)مطالعه سیستماتیک با هدف نهایی پی‌بردن به شاخه زایی جانوران مورد بررسی ب)در کاربرد محدودتر

phylogenetic systematics

آذرآوار

pyroclastics

مشخصات خاک

soil characteristics

آمار

statistics

آمار در زبانشناسی

statistics in linguistics

آماره های خلاصه

summary statistics

شرایط زمین سطحی

terrain characteristics

آمار حیاتی

vital statistics

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نقاطی روش نقشه با مکانهای معلوم و شناخته شده که برای تعریف تغییر شکل مختصات نقشه از یک سیستم به سیس

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نقاطی روش نقشه با مکانهای معلوم و شناخته شده که برای تعریف تغییر شکل مختصات نقشه از یک سیستم به سیس

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما