معادل انگلیسی یک اصطلاح گروهی که توسط فاش (1895) برای فسیل شاخصی استفاده شد که از اثرات کرمی فرضی تشکیل شده که بر

زمين شناسی
یک اصطلاح گروهی که توسط فاش (1895) برای فسیل شاخصی استفاده شد که از اثرات کرمی فرضی تشکیل شده که بر روی طرف زیرین طبقات فلیشی (اکثراً ماسه سنگی) ، به شکل برجستگی نخ مانند ، بدون شاخه و نامنظم ظاهر می شود که تشکیل چند میلی متر پهنا با یک مسیر مستقیم یا با چرخش های متنوع ، می باشد
مقایسه شود با: rhabdogyph ، graphoglypt ، می باشد - مقایسه شود با: rhabdogyph
vermiglyph

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن