معادل انگلیسی زائده شکمی
یک ضخیم شدگی زیاد صدف ثانویه یا فرعی یک براکیوپود که بصوت میانی قرار گرفته و در زیر

زمين شناسی
زائده شکمی
یک ضخیم شدگی زیاد صدف ثانویه یا فرعی یک براکیوپود که بصوت میانی قرار گرفته و در زیر pseudodeltidium واقع شده و بصورت پشتی برای جایگیری بین لب های زائده اصلی بیرون زده است ، زائده شکمی - یک ضخیم شدگی زیاد صدف ثانویه یا فرعی یک براکیوپود که بصوت میانی قرار گرفته و در زیر pseudodeltidium واقع شده و بصورت پشتی برای جایگیری بین لب های زائده اصلی بیرون زده است
ventral process
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی زائده شکمی
یک ضخیم شدگی زیاد صدف ثانویه یا فرعی یک براکیوپود که بصوت میانی قرار گرفته و در زیر
فرآیند لجن فعال
activated sludge process

در کارتوگرافی مخلوط سه رنگ اصلی (قرمز‎ ، سبز ، آبی) به نسبتهای مختلف برای ایجاد یک رنگ دلخواه
additive color process
فرآیند بِکارل
beccarl process
قسمت بر آمده در کفه بازویی پشتی که ماهیچه های diductor به آن متصل می شوند
cardinal process
زائده دمی
در تعداد بخصوصی از استراکودها ، یک درازشدگی (معمولاً تیز) انتهای عقبی لاک ، که معمولاً در/ یا نزدیک میانه ارتفاعی قرار دارد ، زائده دمی در تعداد بخصوصی از استراکودها
caudal process
فرایند کرورال
بخش بیرون زده اندام نگهدارنده کفه بازویی یک بازوپا که بطور مورب به سمت درون و شکمی جهت یافته است ، فرایند کرورال بخش بیرون زده اندام نگهدارنده کفه بازویی یک بازوپا که بطور مورب به سمت درون و شکمی جهت یافته است
crural process
مراحل تعیین
فرآیندی که در آن ، یک رابطه ریاضی دقیق بین متغیر های مستقل و وابسته در سیستم وجود دارد – متضاد : فرآیند کاتوره ای یا استکاستیک ، مراحل تعیین فرآیندی که در آن
determination process
فرآیندهای خارجی
فرآیندهایی از قبیل هوازدگی ، حرکت توده ای مواد یا فرسایش که بوسیله خورشید تشدید می شوند و به تغییر شکل سنگ جامد به رسوب کمک می کنند ، فرآیندهای خارجی فرآیندهایی از قبیل هوازدگی
external process
زمین پردازش
geoprocess
فرایند هیدرو مورف
hydromorphe process
فرآیند ایندور
indore process
فرایند تزریق
injection process
فرایندهای داخلی
یک فرایند از قبیل کوهزایی یا آتشفشان که ناشی از انرژی درونی زمین بوده و سطح زمین را مرتفع می سازد ، فرایندهای داخلی یک فرایند از قبیل کوهزایی یا آتشفشان که ناشی از انرژی درونی زمین بوده و سطح زمین را مرتفع می سازد
internal process
فرآیند تصادفی
random process
فرآیند برگشت پذیر ، فرآیند برگشت پذیر
یک فرآیند ترمودینامیکی که در آن ، یک تغییر بسیار کوچک و جزئی در متغیرهای ویژه حالت سیستم می تواند جهت فرآیند را تغییر دهد ، فرآیند برگشت پذیر - یک فرآیند ترمودینامیکی که در آن
reversible process
فرآیند سبخایی
گردش کم عمق زیرزمینی که ویژگی مشخصه شورابه سبخاهای ساحلی است و به عنوان دلیلی برای حمل و نقل و ته نشینی فلزات در نهشته های چینه ای خاص در نظر گرفته می شود
sabkha process
فرایند تصادفی
stochastic process
دُم فرایند تصادفی
tail of stochastic process
فرایند گذرا
transient process
پیشین ، قدامی ، شکمی ، سطح شکمی مربوط به سطح زیری بدن موجود
ventral
سپر شکمی
یک استخوانچه ای با منشاء ثانویه بر روی طرف دهانی بازوی یک مارسان مقایسه شود با: سپر پشتی ، سپر شکمی - یک استخوانچه ای با منشاء ثانویه بر روی طرف دهانی بازوی یک مارسان مقایسه شود با: سپر پشتی
ventral shield
کفه شکمی
کفه ساقه ای یک براکیوپود ، کفه شکمی - کفه ساقه ای یک براکیوپود
ventral valve
یک فونولیت پلاژیوکلازدار که حاوی فلدسپات پتاسیم دار بیشتری نسبت به پلاژیوکلاز کلسیمی است و دارای نفلین به عنوان فلدسپاتوئید اساسی است این نام (جانسن 1939) از روی ونترالا در مونته ویکوی ایتالیا است ولی جانسن (1938) سنگ را vetrallite (بدون) و محل تیپ را vetralla می نویسد این استفاده توصیه نمی شود
ventrallite
فرآیند ورنویل
روشی که توسط آگوست ورنویل (1913-1856) کانی شناس و شیمیدان فرانسوی برای تولید بلورهای مصنوعی بزرگ کورندوم و اسپنیل بوجود آمد که در آن پودر آلومینایی با ترکیب دلخواه در یک شعله اکسی هیدروژن ذوب می شود و تولید یک سری قطراتی می کند که توده های کوچک و بلورین جواهرات یا سنگ گوهرهای ساخته شده را تشکیل می دهند
verneuil process
فرایند زمان انتظار مجازی
virtual waiting-time process
فرایند ضعیفاً مانا
weakly stationary process
فرایند سایش
wear process
فرایند تجربی موزون
weighted empirical process

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن