معادل انگلیسی چین ناهماهنگ چینی که به طور قابل توجهی از نظر شکل نیم رخ در لایه های مختلف که از آن می گذرد ، تغییر

زمين شناسی
چین ناهماهنگ چینی که به طور قابل توجهی از نظر شکل نیم رخ در لایه های مختلف که از آن می گذرد ، تغییر می کند و دچار دگرگونی و تغییر می شود متضاد : چین هماهنگ
disharmonic fold
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی چین ناهماهنگ چینی که به طور قابل توجهی از نظر شکل نیم رخ در لایه های مختلف که از آن می گذرد ، تغییر
چین خوردگی ناهماهنگ چین خوردگی که در آن تغییر ناگهانی در نیم رخ چین هنگام عبور از یک سطح چین خورده یا لایه چین خورده به سطح یا لایه دیگر دیده می شود این حالت چین خوردگی ویژگی لایه های سنگی است که تضاد زیادی از نظر گرانروی با هم دارند ( ونین 1966 صفحه 606 ) ساختار همراه این نوع چین خوردگی ، decollement است متضاد : چین خوردگی هماهنگ
disharmonic folding
چین آمیبی‌ شکل‌ به چینی گفته می شود که هیچ شکل مشخصی ندارد و یک شیب خفیف دارد مثلاً یک Placanticline
amoeboid fold
چین زاویه ای/ زاویه دار چینی شبیه Kink ، ولی با زاویه لولای کمتر
angular fold
چین طاقدیس
anticlinal fold
چین نامتقارن الف) چینی که سطوح محوری آن عمود بر سطح جناغی آن نیست ب)چینی که یال های آن دارای زوایای متفاوت نسبت به سطح محوری باشد متضاد: symmetrical fold
asymmetric fold
محور چین ، خطی را گویند که به موازات لولای چین قرار دارد
axis of a fold
پشته یک چین
backs of a fold
چین زیرین ، چین خوردگی عمقی
bottom fold
چین بلمی یک ناودیس بشدت چین خورده که حالت سطحی آن طویل و باریک است
canoe fold
چین آبشاری یکی از سری چین هایی که بوسیله ریزش وزنی یا جاذبه ای ، در امتدال یال چین های بزرگتر بوجود می آید
cascade fold
چین مرکزگرا
centroclinal fold
چین رخی یک چین برشی که در آن برش در امتداد صفحات برگوارگی ثانویه بروز می کنند مترادف: چین رخ برشی
cleavage fold
چین بسته الف) یک مترادف قدیمی با استفاده نادر برای چین هم شیب ب) چینی با زاویه بین دو یال بین 30 درجه و 70 درجه (فلوتی 1964)
closed fold
چین تراکمی یک نوع چین تقریبا همزمان با رسوبگذاری که در اثر تراکم یا فشردگی تفریقی مواد رسوبی بر روی سنگ مقاوم تر ، یک ساختمان زیر سطحی مانند یک تپه دفن شده یا یک چین یا گسل فعال بوجود می آید
compaction fold
چین پیچیده چینی که دارای یک چین تداخلی می باشد
complex fold
چین مرکب ، چین ترکیبی
composite fold
چین مرکب چینی که بر روی آن چین های کوچکتر با محورهای مشابه بوجود آمده اند مقایسه شود با چین ساده مترادف: چین ترکیبی
compound fold
چین هم مرکز ، چین موازی
concentric fold
چین متحدالمرکز چین شکنجی (kink fold )
concertina fold|kink fold|kink fold
چین متجانس به یک چین فرعی گویند که محور و سطح محوری آن موازی با محور و سطح محوری چین اصلی می باشد ، این چین فرعی با آن مرتبط است
congruent fold
چین مخروطی یک نوع مدل چین که بطور هندسی می تواند توسط چرخش یک خط به دور انتهایش که ثابت می باشد ، تعریف شود مقایسه شود با: چین استوانه ای
conic fold
چین پوششی
covering fold
چین متقاطع چینی که یک چین از قبل موجود را با جهت گیری متقاوت ، قطع می کند ساختمان حاصل ، یک چین پیچیده یا کمپلکس می باشد مترادف: افزوده چینی ، چین عرضی ، Subsequent ، چین بعدی
cross fold
چین غلافی ، چین استوانه ای
cylinder fold
چین استوانه ای یک مدل چین که از نظر هندسی می تواند توسط چرخش یک خط درون فضا موازی با خودش تعریف شود مقایسه شود با: چین مخروطی مترادف: چین استوانه ای
cylindrical fold
چین جدایی
وجود چین خوردگی در چینه هایی که به علت جدایی مستقل از پی سنگ هستند ، چین جدایی وجود چین خوردگی در چینه هایی که به علت جدایی مستقل از پی سنگ هستند
decollement fold
چین راست گرد یک چین نامتقارن که در نیمرخ در مقابل یک چین Z قرار می گیرد ظاهراً یال طویل به سمت راست انحراف دارد مقایسه شود با : چین چپ گرد
dextral fold
چین ناهمساز چینی که محورش به طور مورب نسبت به محور های چین طولی ناحیه قرار گرفته است
discordant fold
کنتاکت ناهمگن ، کنتاکت نا هماهنگ
disharmonic contact
ساخت نا هماهنگ ، ساخت نا موزون ، ساختار ناهماهنگ
disharmonic structure
ساختار ناهماهنگ
disharmonic structure|disharmonic structures|disharmonic structures
چین تفکیکی چینی که درآن ، چینه های شکننده تر شکسته و جدا شده اند و طبقات موم سان تر به خاطر نیروی های تغییر شکل دهنده ، جریان یافته اند
disjunctive fold
چین دو میلی یک چین ، چه تاقدیس و چه ناودیس ، که جهت میل خود را درون ناحیه مشاهده شده ، معکوس می کند ( بیلینگر 1954)
doubly plunging fold
چین کشیده
چینی که هنگام حرکت گسل بدلیل اصطکاک سطح آن شکل می گیرد عدم تقارن چین در طول گسل جهت حرکت گسل را نشان می دهد ، چین کشیده چینی که هنگام حرکت گسل بدلیل اصطکاک سطح آن شکل می گیرد عدم تقارن چین در طول گسل جهت حرکت گسل را نشان می دهد
drag fold
چین تراکمی الف ) یک چین شدیداً نازک یا چین فشارشی ب) چینی که در سنگ های لایه ای توسط حرکت بلوک شکننده زیرین با زاویه های تند یا بزرگ زاویه نسبت به طبقه بندی ، بوجود می آید ( فرید من و همکاران 1976) یک نوع چین رانشی – در این کاربرد ، این اصطلاح شامل چین های بسیار نازک یا چین فشارشی(compaction folds) ، نمی باشد
drape fold
چین نردبانی ، چین پله ای
en echelon fold
چینهای پارازیتی ، چینهای دربرگیرنده
entrainement fold
اپی مِر چین خوردگی جانبی رو به پایین ترژیت های (tergite) سخت پوست مترادف:epimeron؛ pleurite ؛pleuron؛ tergal fold
epimere|epimeron|epimeron|pleurite|pleuron|tergal fold
چین راست
erect fold
چین بادبزنی
fan fold
چین گسل ساختاری که همراه ترکیبی از چین خوردگی و گسلش تقریباً قائم است که در آن ، مواد به نوارهای طویل شده ای شکسته شده اند که تمایل به قرارگیری بر روی نواحی بالاآمدگی مشابه تاقدیس ها و نیز تمایل به استقرار به درون نواحی فروفکند همچون ناودیس ها دارند این ساختار در نواحی از آلمان توصیف شده است (هیلز ، 1963)
fault-fold
چین خمشی یک نام کلی برای چین های جریانی ـ خمشی و چین های لغزشی ـ خمشی مقایسه شود با: چین غیرفعال
flexural fold
چین خمشی-جریانی یک چین خمشی که در آن سازو کار چین‌خوردگی شامل جابجایی موازی با مرزهای لایه ای است و بعضی درون لایه ها جریان می یابد و در نتیجه باعث ضخیم شدن نواحی لولایی و باریک شدن یال ها می‌شود مقایسه شود با: چین لغزشی ـ خمشی
flexure-flow fold
چین خمش - لغزش یک چین خمشی که در آن سازوکار چین‌خوردگی در امتداد سطوح لایه بندی یا در امتداد سطوح برگوارگی ، لغزیده است در اینجا ، هیچ تغییری در ضخامت چینه های منفرد دیده نمی شود و چین های حاصل ، موازی هستند مقایسه شود با: چین جریان ـ خمش
flexure-slip fold
چوب بست آویزان ، داربست آویزان
float scaffold
چین جریانی چینی که از سنگهای نسبتاً پلاستیکی ساخته شده که به سمت خط القعر ناودیسی جریان یافته اند در این نوع تغییر شکل ، هیچ سطح لغزش ظاهری وجود ندارد مترادف: چین سیلانی مقایسه شود با: چین جریان برگشته چین rheid
flow fold
چین سیلانی ، چین جریانی
flowage fold
داربست آویخته
flying scaffold
چین ، چین
خمیدگی در طبقات سنگ بعلت حرکات پوسته زمین
fold
داربست دروازه ای
gantry scaffold
چین هماهنگ چینی با شکل و حالت یکسان و ثابت در تمام لایه یا چینه متضاد dishormonic fold
harmonic fold
چین افقی ، چین بدون پلانژ(nonplunging fold)
horizontal fold|nonplunging fold|nonplunging fold
چین مایل افقی چینی با محور افقی و صفحه محوری شیب دار
horizontal inclined fold
چین افقی نرمال چینی با محور افقی و صفحه محوری قائم
horizontal normal fold
چین مایل ، چین شیبدار
inclined fold
چین برگشته ، چین وارونه
inverted fold
چین خوردگی تیپ (نمونه) ژوراسیک ، نوعی چین خوردگی سطحی
jura-type fold
نوار شکنجی نوعی نوار دگرریختی که در مقیاس میکروسکوپی در کریستال ها و در مقیاس صحرائی در سنگهای ورقه ورقه شده ایجاد می شود که در آن ، جهت و چینش شبکه ساختار اولیه بوسیله لغزش و سرخوردن اجزای آن ، تغییر پیدا می کند نوارهای تغییر شکل مزبور که می توانند ناشی از تغییر شکلهای نرمال و یا عملکرد امواج ضربه ای باشند ، اغلب به صورت سیستمهای درهم آمیخته ، دیده می شوند مقایسه شود با: Canjugatefold system مترادف: Kinck zone ، Kinck band
kink band|kinkband|kinkband|kinck band|kinck zone|canjugatefold
چین شکنجی چینی با یالهای مسطح و لولای بسیار پرشیب
kink fold
چین وزنی ، چین در لایه های زیرین که دراثر فشار یکنواخت طبقات فوقانی بوجود می آید
load fold
چین های کوچک در سنگ های دگرگونی
mesoscopic fold
ریزچین ، چین بسیار کوچک
microfold
چین فرعی
minor fold
چین تک شیب ، چین تکشیب
چینی که یک لبه آن شیب دارتر از لبه دیگر باشد (فقط یک پهلو بشکل آرنج داشته باشد) ، چین تکشیب چینی که یک لبه آن شیب دارتر از لبه دیگر باشد (فقط یک پهلو بشکل آرنج داشته باشد)
monoclinal fold
چین معمولی ، چین متقارن ، چین متقارن (symmetrical fold)
normal fold
چین معمولی ، چین متقارن (symmetrical fold)
normal fold|symmetrical fold|symmetrical fold
چین باز ، نوعی چین که یال های آن با زاویه بزرگی از هم دور می شوند
open fold
چین برگشته
تاقدیس متقارن که تحت تأثیر نیروهای قابل توجهی کاملا تحت فشار یا تاخوردگی قرار گرفته باشد ، چین برگشته تاقدیس متقارن که تحت تأثیر نیروهای قابل توجهی کاملا تحت فشار یا تاخوردگی قرار گرفته باشد
overfold
چین موازی ، چین هم مرکز چینی که در آن ، ضخامت قائم لایه ها ، ثابت است مترادف: concentric fold
parallel fold|concentric fold|concentric fold
چین فرعی چینی که بر روی یال یا لولای یک چین بزرگتر و به صورت موازی با آن شکل گرفته است در این حالت به چین کوچکتر به عنوان چین فرعی یا پارازیتی چین بزرگتر گفته می شود مترادف: subsidiary fold
parasitic fold|subsidiary fold|subsidiary fold
چین دیواری ، چین جداری یک چین یا یک لبه مارپیچی که بر روی منطقه پیرامونی یک شکم پا به وجود آمده و به سمت داخل صدف کشیده شده است
parietal fold
چین نافعال یک مدل چین که در آن ، سنگهای چین خورده ، طی فرآیند چین خوردگی به صورت تقریباً منفعل ، رفتار می کنند
passive fold
چین پلانژدار - چینی که خط لولای آن مایل به افق است
pitching fold|plunging fold|plunging fold
چین دشتگون - ساخت تاقدیسی یا گنبدمانند از پلاتفرم قاره‌ای که فاقد طرح مشخصی می‌باشد وبرای آن ساخت ناودیسی مشابهی وجود ندارد این چین با بالا‌آمدگی های قائم حاصل گسلش نرمال همراه است واژه منطبق باآن در متون روسی فراتاقدیس است
plains-type fold
چینه فرورو
plunging fold
چین خمیده پلانژدار - چین با یک محور مایل و سطح محوری شیب‌دار(ترنر ، ویس ، 1963)
plunging inclined fold
چین قائم پلانژ‌دار - چین با یک محور شیب‌دار و سطح محوری قائم(ترنر ، ویس ، 1963)
plunging normal fold
چین چندشیب - گروهی از چین‌های مجاور که سطوح محوری آنها دارای جهت‌یافتگی‌های مختلف می‌باشد
polyclinal fold
چین ساختار پیشین - نوعی چین‌خوردگی تکراری که در سنگ‌های رسوبی جوان‌تر پوشاننده کمربند چین‌خوردگی مدفون‌شده دیده می شود این واژه کمتر استفاده می‌شود
posthumous fold
چین تیگمایی (ptygma)
ptygmatic fold
داربست مهار شده
putlog scaffold
گنبد ، چین پیراشیبی
در زمین شناسی ساختمانی
quaquaversal fold
چین دولا شده ، چین یک بر - چینی را گویند که پلانج های خط درز آن موازی با جهت شیب سطح محوری است (ترنر و وایس 1963)
reclined fold|recumbent fold|recumbent fold
چین خوابیده
recumbent fold
چین مکرر - یک ساختار پیچیده سه بعدی که توسط تداخل دو یا چند رخداد چین‌خوردگی ، یا رخداد تغییر شکل چرخشی شدید ایجاد می شود
refold
چین خوردگی مجدد
refolding|fold|fold
چین مشابه معکوس - چینی که چینه های آن بر روی یال ها ضخیم شده و بر روی محور نازک شده و در مقابل الگوی یک چین مشابه قرار دارد
reverse similar fold
چین جریانی معکوس - چینی که در آن ، جریان تغییر شکل ، ستیغ های تاقدیسی را ضخیم و گودال های ناودیسی را نازک کرده است و در مقابل الگوی عادی یک چین جریانی قرار می گیرد
reverse-flowage fold
چین شارشی ، چین خمیرگون - چینی که در آن چینه ها ، توسط جریان طوری تغییر شکل می‌دهند که گویا سیال بوده اند - مقایسه شود با: چین جریانی - مترادف: جین بازگداخته
rheid fold
چین استوانه ای چرخشی - یک چین استوانه ای که سطح محوری آن توسط چین متقاطع و ثانویه دچار اعوجاج شده است (واتین 1959)
rotational cylindroidal fold
چین زین اسبی - یک نوع چین که دارای خمش اضافی در نزدیکی ستیغ خود است که زاویه های قائم نسبت به چین والد و شعاع بسیار بزرگتر است
saddle fold
گنبد نمکی - برجستگیهایی که توسط نمک به علت حرکات و بالا آمدن آن ایجاد می گردد مترادف : diapiricfold
salt dom|diapiricfold|diapiricfold
داربست
scaffold
چین‎ بُرشی
shear fold
چین‎ لغزشی
slump fold
چین تداخلی ، چین برنهشتی - مترادفی برای چین متقاطع (cross fold)؛ نوع چین‌های سوپرپوزد
superimposed fold|cross fold|cross fold
چین متقارن
symmetrical fold
چین همزمان با رسوبگذاری - ساختمان چین که بطور همزمان با رسوبگذاری تشکیل می شود چین هم نهشتی عارضه ای همراه زمین ساخت رسوبی است
syndepositional fold
داربست برجی
tower scaffold
چین منقاردار - برجستگی که در امبویی صدف یک پکتینوئید بوجود می آید و بدنه صدف را از گوشک نمایان می کند
umbonal fold
چین مواج - یک چین فرعی که رئوس گرد شده دارد چینی که طبقات آن به فرورفتگی ها و برجستگی هایی خمیده شده است
undulating fold
چین قائم - چینی که دارای یک محور قائم است
vertical fold
چین زیگزاگی - یک چین شکنجی که یال های آن دارای طول های نابرابر هستند - مقایسه شود با: چین جناغی - نیز ببینید: چین زانویی
zigzag fold

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن