معادل انگلیسی آب فسیل شامل آبهای مدفون مانده در بین ذرات تشکیل دهنده رسوبات است که در اصل می تواند همان آبهای جو

زمين شناسی
آب فسیل شامل آبهای مدفون مانده در بین ذرات تشکیل دهنده رسوبات است که در اصل می تواند همان آبهای جوی باشند که دیرزمانی در داخل رسوبات مدفون مانده با کانیهای مشکله سنگها واکنش انجام داده ، ویژگیهای متفاوتی پیدا می نمایند ودر تشکیل ذخایر معدنی از جمله ذخایر تیپ دره می سی سی پی (mvt) ، نقش کارا دارند
fossil water|fossil waters|fossil waters
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی آب فسیل شامل آبهای مدفون مانده در بین ذرات تشکیل دهنده رسوبات است که در اصل می تواند همان آبهای جو
آبهای محدود
configuration water|configuration waters|configuration waters
سنگواره ، فسیل ، بقایای قابل شناسایی جانداران همچون استخوان ها صدفها یا برگها یا شواهد دیگر مثل ردپا ، حفرات ، یا اثرت حیات گذشته بر روی زمین
fossil
سوخت فسیلی ، سوخت فسیلی
واژه ای عمومی برای هر ترکیب هیدروکربنی که ممکن برای سوخت استفاده شود ، بویژه نفت ، گاز طبیعی و زغال ، سوخت فسیلی واژه ای عمومی برای هر ترکیب هیدروکربنی که ممکن برای سوخت استفاده شود
fossil fuel
کاغذ فسیلی
fossil paper
پودر فسیلی
fossil powder
صمغ فسیلی ، رزین سنگواره ای
fossil resin
نمک فسیلی
fossil salt
خاک فسیلی
fossil soil
خاک فسیلی
fossil soil|paleosol|paleosol
توالی فسیلی
موجودات فسیل شده که به ترتیب و در یک رده بندی مشخص و قابل تعیین قرار گرفته اند و هر دوره زمانی با محتوای فسیلی آن قابل شناسایی است
fossil succession
توالی فسیلی موجودات فسیل شده که به ترتیب و در یک رده بندی مشخص و قابل تعیین قرار گرفته اند و هر دوره زمانی با محتوای فسیلی آن قابل شناسایی است
fossil succession|fossil|fossil
آب فسیل
شامل آبهای مدفون مانده در بین ذرات تشکیل دهنده رسوبات است که در اصل می تواند همان آبهای جوی باشند که دیرزمانی در داخل رسوبات مدفون مانده با کانیهای مشکله سنگها واکنش انجام داده ، ویژگیهای متفاوتی پیدا می نمایند ودر تشکیل ذخایر معدنی از جمله ذخایر تیپ دره می سی سی پی (mvt) ، نقش کارا دارند
fossil water
سنگواره ، فسیل ، بقایای قابل شناسایی جانداران همچون استخوان ها صدفها یا برگها یا شواهد دیگر مثل ردپا ، حفرات ، یا اثرت حیات گذشته بر روی زمین
fossil|fossils|fossils
فسیل شدن ، سنگواره شدن ، فسیل شدن
فرآیندهای دفن گیاه یا جانور در رسوبات و در نهایت حفظ و نگهداری تمام ، قسمتی یا اثری از آن ، فسیل شدن فرآیندهای دفن گیاه یا جانور در رسوبات و در نهایت حفظ و نگهداری تمام
fossilization
سنگواره شناسی
fossilogy
آب ثقلی
آب گرانشی: الف) آب آزاد ب) آب وارد شده به کانال ها یا خطوط لوله توسط گرانش و نه توسط پمپاژ ، مثلاً برای آبیاری یا ذخیره آب عمومی
gravity waters
آب زیرزمینی آب موجود در منطقه اشباع بخشی از آب های زیرسطحی که در زون اشباع قرار دارد ، شامل جریانهای زیرزمینی
ground water|groundwater|groundwater|groundwaters|ground waters
آب ماگمایی ماگما ماده روان سنگ ساز که بطریق طبیعی تشکیل شده ، ونفوذ وخروج آن طی عمل سرد شدن سنگهای آذرین را بوجود می آورد می باشد ماگماهای مافیک واولترامافیک از مانتل بالایی منشا می گیرند ولی ماگماهای اسیدی اغلب حاصل ذوب آناتکسی پوسته قاره ای است ومقدار کمی از آن حاصل تفریق ماگمای مافیکی می باشد میزان آزاد شدن آب از یک گداخته ماگمایی که از افقهای ژرف به افقهای بالاتر پوسته راه می یابد برای سنگهای بازالتی وگرانیتی متفاوت است
magmatic water|magmatic waters|magmatic waters
آب دگرگونی هرگاه آبهای محصور بین ذرات رسوبی تحت تاثیر فشار وحرارت ناشی از دگرگونی قرار گیرند ، این فشار وحرارت موجب می شود تا آبها ، فضاهای بین دانه ها را ترک کنند وشروع به حرکت نمایندو این آبها می توانند بعضی از مواد را در خود حل کنند وآنها را در شکستگیها وگسلها بصورت ذخایر رگه ای بر جای می گذراند
metamorphic water|metamorphic waters|metamorphic waters
آبهای جوی
آبهایی که در رسوبات سطح زمین وجود داشته و منشأ آن آب باران یا برف است
meteoric waters
آبهای بدون جزر ومد (دریاچه های بسته) ، آبهای بسته
non tidal water|non tidal waters|non tidal waters
آب منفذی
آبهایی که در لابه لای دانه های رسوبات وجود دارند
pore waters
آبهای ساحلی ، آبهای سرزمینی
بخشی از آبهای ساحلی که بر اساس قوانین بین المللی به سرزمینهای مجاور تعلق داشته باشد ، آبهای سرزمینی - بخشی از آبهای ساحلی که بر اساس قوانین بین المللی به سرزمینهای مجاور تعلق داشته باشد
territorial waters

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن