معادل انگلیسی ناودیس حلقوی ، گودال حلقوی - ببینید : ring depression

زمين شناسی

ناودیس حلقوی ، گودال حلقوی - ببینید : ring depression

ring syncline|ring depression|ring depression

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ناودیس حلقوی ، گودال حلقوی - ببینید : ring depression

چاله بسته فرورفتگی بسته ، قسمتی از زمینی که از هر سو بوسیله ، زمین های بلند محدود شده است

close depression

گودال یا فرورفتگی بسته
یک منطقه از زمین فرورفته یا کم ارتفاع تر یا پائین تر که بر روی یک نقشه توپوگرافی بوسیله خط پربندی هاشورزده گودال یا افت نشان داده می شود که تشکیل یک حلقه بسته را می دهد مثلاً یک افت یا نشست گسلی یا گودالی در زیر سطح عمومی زمین یا خشکی ، بدون هیچ راه خروجی سطحی مترادف: افت توپوگرافی ، گودال یا فرورفتگی بسته یک منطقه از زمین فرورفته یا کم ارتفاع تر یا پائین تر که بر روی یک نقشه توپوگرافی بوسیله خط پربندی هاشورزده گودال یا افت نشان داده می شود که تشکیل یک حلقه بسته را می دهد مثلاً یک افت یا نشست گسلی یا گودالی در زیر سطح عمومی زمین یا خشکی

closed depression

گودال یا فرونشست رمبشی
گودال یا فرونشست ریزشی؛ یک گودال بیضی شکل تا دراز در سطح یک جریان گدازه که در نتیجه ریزش بخشی یا کامل سقف یک تونل ماگمای بلند یا چندین تونل کوتاه بوجود آمده است بلوک هایی از سقف ممکن است بر روی کف یا قائده گودال رمبشی قرار بگیرند و آب و یا آبرفت بلوک ها را بپوشانند (نیکولز 1946-ص1064) نباید با یک kipuka اشتباه گرفته شود ، گودال یا فرونشست رمبشی گودال یا فرونشست ریزشی؛ یک گودال بیضی شکل تا دراز در سطح یک جریان گدازه که در نتیجه ریزش بخشی یا کامل سقف یک تونل ماگمای بلند یا چندین تونل کوتاه بوجود آمده است بلوک هایی از سقف ممکن است بر روی کف یا قائده گودال رمبشی قرار بگیرند و آب و یا آبرفت بلوک ها را بپوشانند (نیکولز 1946-ص1064) نباید با یک kipuka اشتباه گرفته شود

collapse depression

مخروط فرونشینی
گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید
مخروط افت:
افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد
مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی) ، مخروط تخلیه ، مخروط فرونشینی گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید مخروط افت:افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی)

cone of depression

فروافتادگی ناپیدا
یک حوضه دریاچه ای که کف آن پایین تر از سطح دریا قرار گرفته است (با وجود اینکه سطح آب ممکن است بالای سطح دریا باشد) ، فروافتادگی ناپیدا یک حوضه دریاچه ای که کف آن پایین تر از سطح دریا قرار گرفته است (با وجود اینکه سطح آب ممکن است بالای سطح دریا باشد)

cryptodepression

تورفتگی ، گود شدگی ، گودال ، فرورفتگی ، گودی ، فرو بار

depression

گودال خشکی زایی جازموریان
ایالت زمین ساختی پهنه مکران که با رسوب های کواترنر پوشیده شده است پی سنگ این فروافتادگی جوان ، از نوع پوسته های افیولیتی است
دیگر سازند های پهنه زمین ساختاری ایران مرکزی

jaz-e-murian epirogenic depression

گودال پانگ یونگ
یک حوضه فرسایشی بزرگ که دارای بستری مسطح و دامنه‌ها شیبدار بوده و بر روی یک جلگه یا فلات سنگی ، شکل گرفته است
مثال: Pang yang burma

pang-yang depression

گودال حاشیه ای ، گودال حلقوی
رجوع شود : Ringdipression

peripheral depression

حلقه ، زنگ زدن ، احاطه کردن ، محفل ، گروه
سکانس بسته و محصور زنجیرها ، رشتهها یا قوسهایی که همدیگر را قطع نمی کنند ، گروه - سکانس بسته و محصور زنجیرها

ring

کانال حلقوی
یک لوله یا مجرای درونی را گویند که ناحیه دهانی یک خارپوست را که از آن کانال های شعاعی ، منشعب می شوند ، احاطه می کند ، کانال حلقوی - یک لوله یا مجرای درونی را گویند که ناحیه دهانی یک خارپوست را که از آن کانال های شعاعی

ring canal

کمپلکس حلقوی
مجموعه ای از دایکهای حلقوی و ورقه های مخروطی ، کمپلکس حلقوی - مجموعه ای از دایکهای حلقوی و ورقه های مخروطی

ring complex

دایک حلقوی
دایکی است که از یک جزءاز مخروط و یا استوانه ساخته شده و برونزدگی دارد

ring dike

دایک حلقوی - دایکی است که از یک جزءاز مخروط و یا استوانه ساخته شده و برونزدگی دارد

ring dike|ring dikes|ring dikes|ringdike

گسل حلقوی
یک الگوی گسلی پرشیب که در برون نما استوانه ای است و همراه با فرونشست کالارونی است
مترادف: شکستگی حلقوی ، گسل حلقوی - یک الگوی گسلی پرشیب که در برون نما استوانه ای است و همراه با فرونشست کالارونی است - مترادف: شکستگی حلقوی

ring fault

شکاف حلقوی
یک ترک حاصل خشک شدگی تقریباً حلقوی که بر روی یک پلا یا به دور یک نقطه ، معمولاً یک phreatophyte تشکیل می شود ، شکاف حلقوی - یک ترک حاصل خشک شدگی تقریباً حلقوی که بر روی یک پلا یا به دور یک نقطه

ring fissure

شکستگی حلقوی ، گسل حلقوی

ring fracture

نفوذ شکستگی حلقوی ، دایک حلقوی

ring fracture intrusion

رینگ مارک
حالت ویزه ای از پرود مارک که در آن جسمی که جهش می کند و نقش را بر سطح رسوبات ایجاد می کند یک مهره استخوانی از ستون فقرات ماهیان است در نقش حاصل ، طرف گودتر منشاء جریان را نشان می دهند
نگاه کنید به : تول مارک ها (tool marks) و saltation mark

ring mark

رینگ مارک - حالت ویزه ای از پرود مارک که در آن جسمی که جهش می کند و نقش را بر سطح رسوبات ایجاد می کند یک مهره استخوانی از ستون فقرات ماهیان است در نقش حاصل ، طرف گودتر منشاء جریان را نشان می دهند - نگاه کنید به : تول مارک ها (tool marks) و saltation mark

ring mark|ring marks|ring marks

آسیاب ، این دستگاه به منظور تهیه نمونه های پودر شده از موادی چون: سنگ ، خاک ، زغال ، چوب ، خرده های گیاهی و مورد استفاده قرار می گیرد همچنین جهت انجام آنالیزهای بعدی توسط روش های دستگاهی و یا شیمی تر ، مورد استفاده قرار می گیرد نمونه های با جرم های متنوع از 1 تا 1000 گرم قابل بررسی است

ring mill

مرداب حلقوی
یک باتلاق رشته ای با پشته های هم مرکز ، مرداب حلقوی - یک باتلاق رشته ای با پشته های هم مرکز

ring moor

حلقه آتش
منطقه ای دارای آتشفشان ، زمین لرزه و کوهزایی که اقیانوس آرام را احاطه کرده و در محل برخورد ورقه ها تشکیل شده است ، حلقه آتش - منطقه ای دارای آتشفشان

ring of fire

کانه حلقه ای ، کانه کاکلی

ring ore

ریف حلقوی ، آتول

ring reef

دیواره حلقوی
در بعضی از بریوزوآنهای استنولامیت ، یک دیافراگم اسکلتی منفذدار را گویند که تشکیل یک ساختار عرضی واشرمانند را در حفرات زندگی جانوران تغذیه کننده ، می دهد ، دیواره حلقوی - در بعضی از بریوزوآنهای استنولامیت

ring septum

سیلیکات حلقوی ، سیکلوسیلیکات

ring silicate

ساختار حلقوی
یک اصطلاح کلی برای یک ساختار ویرزاد که دارای اثر حلقه ای شکل در پلان می باشد مثلاً یک دایک حلقوی یا یک دهانه ماه که حاصل برخورد شخانه ای است مترادف: حلقوی؛ حلقه ، ساختار حلقوی - یک اصطلاح کلی برای یک ساختار ویرزاد که دارای اثر حلقه ای شکل در پلان می باشد مثلاً یک دایک حلقوی یا یک دهانه ماه که حاصل برخورد شخانه ای است مترادف: حلقوی؛ حلقه

ring structure

ناودیس حلقوی ، گودال حلقوی
ببینید : ring depression

ring syncline

صدای زنگ
صدای زنگ گوشی های گوشی همراه که برقراری تماس را نشان می دهد

ring tone

صدای زنگ - صدای زنگ گوشی های گوشی همراه که برقراری تماس را نشان می دهد

ring tone|ring tones|ring tones

طنین انداز
یک طبقه باریک ماسه سنگ ریزدانه ، شدیداً سیمانی شده که وقتی که با چکش ضربه زده شود ، صدای آشکار پرطنین از خود ساطع می کند ، طنین انداز - یک طبقه باریک ماسه سنگ ریزدانه

ringer

طنین ، سرایش

ringing

یک سنگ آذرین را که توسط مخلوط شدن سیلیکات و ماگمای کربناته تشکیل می شود این نام ، که توسط بروگر در 1921 انتخاب شده ، از روی ringe در کمپلکس فن در نروژ اقتباس شده است کاربرد آن توصیه نمی شود

ringite

چوب حلقه متخلخل - چوبی که در آن ، منافذ (مجراها) در یک حلقه سالیانه به وضوح متفاوت از منافذ در سایر بخش های حلقه ، از نظر اندازه یا تعداد (یا هر دو) می باشند (فولر و تیپو 1954)

ring-porous wood

دیوار حلقه ای
دیواره محصور کننده که یک دهانه را بر روی سطح ماه احاطه می کند و بطور بخشی بوسیله کوه ها و ارتفاعات کوچکتر ماه تشکیل می شود یک اصطلاح منسوخ ، دیوار حلقه ای - دیواره محصور کننده که یک دهانه را بر روی سطح ماه احاطه می کند و بطور بخشی بوسیله کوه ها و ارتفاعات کوچکتر ماه تشکیل می شود یک اصطلاح منسوخ

ringwall

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Mg2SiO4
وجه تسمیه : از نام Alfred Edward Ringwood (1930-1993) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Mg2SiO4 - وجه تسمیه : از نام Alfred Edward Ringwood (1930-1993)

ringwoodite

فرورفتگی انحلالی
اصطلاحی کلی که برای حوضه انحلالی که در منطقه ای کارستی ظاهر می شود ، کاربرد دارد ، فرورفتگی انحلالی - اصطلاحی کلی که برای حوضه انحلالی که در منطقه ای کارستی ظاهر می شود

solution depression

فرورفتگی ساختمانی
منطقه کم ارتفاع توپوگرافی که از تغییر شکل ساختمانی پوسته زمین ، حاصل شده است ، فرورفتگی ساختمانی - منطقه کم ارتفاع توپوگرافی که از تغییر شکل ساختمانی پوسته زمین

structural depression

فروافتادگی زمین ساختی

tectonic depression

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ناودیس حلقوی ، گودال حلقوی - ببینید : ring depression

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ناودیس حلقوی ، گودال حلقوی - ببینید : ring depression

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما