معادل انگلیسی میدان بسته ی جبری ، میدان جبری بسته 1- میدانی چون F بااین خصوصیت که هرچند جمله ای از درجه یک یا بیش

ریاضی و آمار

میدان بسته ی جبری ، میدان جبری بسته 1- میدانی چون F بااین خصوصیت که هرچند جمله ای از درجه یک یا بیشتر که ضریبهایش در F اند ، ریشه ای در F دارد 2- میدانی چون F در یک میدان توسیعی K ، جبری بسته است اگر هر ریشه متعلق به K از یک چندجمله ای که ضریبهایش در F اند ، متعلق به F نیز باشد کلمه مترادف: alebraically complete feild ، هیأت جبری بسته

algebraically closed field

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی میدان بسته ی جبری ، میدان جبری بسته 1- میدانی چون F بااین خصوصیت که هرچند جمله ای از درجه یک یا بیش

میدان آبلی مجموعه ای عناصر a ، b ، c ، که با دو عمل جمع و ضرب به عنوان عملهای گروه با ضابطه a(b+c)ab+ac ، تشکیل گروه های آبلی می دهند

abelian field

میدان شتاب دهنده

accelerating field

توسعه ی جبری یک میدان

algebraic extension of a field

به طور جبری ، از راه جبری ، جبری

algebraically

بسته ی جبری

algebraically closed

دوره ی جبری هم ارز

algebraically equivalent cycle

دورهای جبری-هم ارز

algebraically equivalent cycles

جبری مستقل زیرمجموعه ای چون S از یک حلقه تعویض پذیرB را روی زیرحلقه ای چون A از B جبری مستقل گویند (یا گویند اعضای S روی A جبری مستقل اند) اگر ، هرگاه یک چندجمله ای برحسب اعضای S با ضریبهای در A برابر 0 باشد ، آنگاه همه ضریبها در چندجمله ای برابر 0 باشند

algebraically independent

عنصر جبری مستقل

algebraically independent element

عنصر های جبری-مستقل

algebraically independent elements

هیأت متناوب

alternative field

هیئت مرتّب ارشمیدسی ، میدان مرتب ارشمیدسی میدانی مجهّز به یک ترتیب خطی که در اصل موضوع ارشمیدس صدق کند ، هیأت مرتب ارشمیدسی

archimedean ordered field

هیئت پایه

barycentric field

هیئت پایه

base field

میدان بورل ، هیئت بورل ، هیأت بورل ، رده ی بورل

borel field

میدان مرکزی

centeral field

میدان مرکزی

central field

مشخّصه ی یک میدان

characteristic of a field

مشخصه ی یک حلقه یا یک میدان

characteristic of a ring or a field

گردش میدان برداری

circulation of a vector field

هیأت ضریب ها

coefficient field

میدان تبدیل پذیر ، هیئت تبدیل پذیر ، هیأت تعویض پذیر

commutative field

میدان مرتّب کامل ، هیئت مرتّب کامل ، هیأت مرتب کامل

complete ordered field

میدان مختلط ، هیئت مختلط ، میدان اعداد مختلط

complex field

مؤلفه های میدان تانسوری

components of a tensor field

هیأت مرکب

composite field

میدان بقا

conservation field

میدان نگهدار ، میدان پایا ، میدان مستقل از مسیر

conservative field

میدان برداری پارادورا

contravariant vector field

میدان برداری هموردا

covariant vector field

هیأت دایره بُری

cyclotomic field

میدان راستا ، راستای میدان ، میدان سو ها

direction field

راستای میدان

direction of field

دیورژانس میدان برداری

divergence of a vector field

میدان الکتریکی

electric field

میدان توسیع

extension field

توسیع هیأت

extension of a field

میدان ، هیئت ، هیات ، هیئت / کلمات مرتبط random field Markov random field Galois field Borel field

field

میدان متناهی ، هیأت متناهی ، میدان پایان دار ، هیأت پایان دار

finite field

هیئت ثابت

fixed field

هیئت ثابت

fixed point field

شار یک میدان برداری

flux of a vector field

میدان کنجی

frame field

هیئت گالوا ، هیأت گالوا

galois field

میدان گرادیان

gradient field

میدان گرانشی

gravitational field

هیئت زمینه ، میدان زمینه

ground field

هیأت غیر تام

imperfect field

میدان مرتب ناکامل

incomplete ordered field

میدان نامتناهی

infinite field

شدت میدان الکتریکی

intensity of electric field

هیات میانی

intermediate field

میدان بدون چرخش

irrotational field

میدان برداری بی ناو

irrotational vector field

میدان ژاکوبی

jacobi field

میدان برداری کیلینگ

killing vector field

میدان تانسوری چپ ناوردا

left invariant tensor field

میدان مغناطیسی

magnetic field

میدان تصادفی مارکوفی

markov random field

هیئت مرتب ناارشمیدسی

non archimedean ordered field

میدان عددی ، میدان اعداد ، هیئت اعداد ، هیأت اعداد

number field

هیئت مرتب ، میدان مرتب ، هیأت مرتب

ordered field

زبرهیأت

overfield

هیأت تام

perfect field

هیأت اول

prime field

زیرمیدان اوّل

prime subfield

هیأت فیثاغورسی

pythagorean field

هیأت درجه ی دوم

quadratic field

میدان کوانتیده

quantized field

میدان خارج قسمت ، هیأت خارج قسمت ها

quotient field

میدان تصادفی

random field

میدان حقیقی

real field

هیأت اعداد حقیقی

real number field

میدان تانسوری راست-ناوردا

right invariant tensor field

میدان ریشه ای ، هیات ریشه ها

root field

میدان s

s field

میدان عددی ، میدان اسکالر ، هیأت اسکالر ها

scalar field

میدان خود سازگار

self consistent field

سیگما هیئت ، سیگما جبر ، سیگما هیأت

sigma field

سیگمامیدان

sigma-field

توسیع ساده ی هیات

simple extension of a field

میدان ساده

simple field

چاهک میدان

sink of a field

میدان اریب ، هیئت کج ، هیئت معوج ، هیأت چاوله ، s هیأت ، حلقه ی تقسیم ، هیات کج

skew field

میدان سولنوئیدی

solenoidal field

میدان برداری سیم لوله ای

solenoidal vector field

هیئت شکافنده ، میدان شکافندگی ، میدان شکافنده ، هیات شکافنده

splitting field

هیأت توسیع قوی نرمال

strongly normal extension field

زیرحوزه ، زیرمیدان ، حوزه‌ی فرعی ، زیرهیئت ، میدانک ، حوزه ی فرعی ، زیرهیأت

subfield

میدان تانسوری

tensor field

هیأت کلا انگاری

totally imaginary field

هیأت کلا حقیقی

totally real field

میدان سیگما جزئی

trivial sigma-field

میدان یکنواخت

uniform field

میدان برداری

vector field

میدان سرعت

velocity field

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی میدان بسته ی جبری ، میدان جبری بسته 1- میدانی چون F بااین خصوصیت که هرچند جمله ای از درجه یک یا بیش

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی میدان بسته ی جبری ، میدان جبری بسته 1- میدانی چون F بااین خصوصیت که هرچند جمله ای از درجه یک یا بیش

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما