معادل انگلیسی مجموع تحلیلی زیرمجموعه ای از یک فضای توپولوژیکِ موضعاَ اقلیدسی به وسیله مجموعه های بازی که هر یک از

ریاضی و آمار

مجموع تحلیلی زیرمجموعه ای از یک فضای توپولوژیکِ موضعاَ اقلیدسی به وسیله مجموعه های بازی که هر یک از آنها همسانریخت با مجموعه بازی در فضای اقلیدسی است ، به طوری که تبدیل مختصات (در هر دو جهت) بین اشتراک هر دو تا از این مجموعه ها به وسیله توابعی تحلیلی مشخّص شود

analytic set

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مجموع تحلیلی زیرمجموعه ای از یک فضای توپولوژیکِ موضعاَ اقلیدسی به وسیله مجموعه های بازی که هر یک از

مجموعه ی از بالا کراندار

above bounded set

مجموعه‌ی مطلقاً کوژ ، مجموعه مطلقاً کوژ ، مجموعه ی مطلقا محدب

absolutely convex set

زیرمجموعه ی جاذب زیرمجموعه ای چون A از یک فضای برداری به طوری که به ازای هر نقطه ی x یک عدد b بزرگتر از صفر وجود داشته باشد که هرگاه قدرمطلق a بزرگتر از صفر و کوچکتر از b باشد ، ax عضوی از A باشد

absorbing subset

مجموعه ی مجرّد ، مجموعه ی مجرد

abstract set

زیرمجموعه ی پذیرفتنی

admissible subset

زیرمجموعه ی آفینی همنهشت

affine congruent subset

مجموعه جبری مجموعه ای مرکب از همه صفرهای مجموعه مشخصی از چندجمله ایهای n متغیره با ضریبهای متعلق به یک میدان مشخص F ، در میدان توسیعی مشخصی از F

algebraic set

تحلیلی ، آناکاویک ، آنالتیک

analytic

تحلیلی در یک نقطه

analytic at a point

گنجایش تحلیلی

analytic capacity

امتداد تحلیلی ، تمدید تحلیلی ، ادامه ی تحلیلی ، ادامه ی آنالتیک ، ادامه دهی آناکاویک گسترش یک تابع تحلیلی به دامنه ای بزرگتر از دامنه ای که در آغاز روی آن تعریف شده است

analytic continuation

منحنی تحلیلی ، خم تحلیلی خمی که معادلات پارامتری آن توابع تحلیلیِ حقیقی از یک متغیّر حقیقی باشند ، خم تحلیلی

analytic curve

ماشین تحلیل گر

analytic engine

تابع تحلیلی ، تابع آناکاویک تابعی که بتوان آن را به وسیله یک سری تیلور همگرا نمایش داد

analytic function

هندسه ی تحلیلی ، هندسه ی آناکاویک ، هندسه ی آراسته بررسی شکلها و خمهای هندسی با استفاده از یک دستگاه مختصات و روشهای جبر کلمه مترادف : Cartesian geometry ، هندسه ی تحلیل ، هندسه ی آراسته

analytic geometry

صفحه ی هندسه ی تحلیلی

analytic geometry plane

سلسله مراتب تحلیلی روشی قاعده مند برای نمایش اجزای هر مسأله که مسأله را به اجزای کوچکتر تقسیم می کند و سپس با مقایسه ساده دو به دوی آنها اولویتها در هر سطح مشخّص می شوند

analytic hierarchy

فروبری تحلیلی

analytic immersion

شاخص تحلیلی

analytic index

یکریختی تحلیلی

analytic isomorphism

حکم تحلیلی

analytic judgement

روش تحلیلی ، روش تحلیل ، روش آناکاویک

analytic method

نمونه ی تحلیلی ، مدل تحلیلی

analytic model

همسایگی تحلیلی

analytic neighborhood

نظریه تحلیلی اعداد بررسی مسائلی درباره دامنه گسسته اعداد صحیح به وسیله ریاضیاتِ مربوط به پیوستگی ، نظریه ی تحلیلی اعداد

analytic number theory

صفحه ی تحلیلی

analytic plane

هندسه ی مسطحه ی تحلیلی

analytic plane geometry

محمول تحلیلی

analytic predicate

ادامه ی تحلیلی

analytic prolongation

نمایش تحلیلی

analytic representation

هندسه ی فضایی تحلیلی

analytic solid geometry

مثلثات تحلیلی بررسی ویژگیها و رابطه های توابع مثلثاتی

analytic trigonometry

بردار تحلیلی

analytic vector

تحلیلی

analytical

تخمین تحلیلی

analytical estimation

مکانیک تحلیلی

analytical mechanics

نمایش تحلیلی توزیع

analytical presentation of distribution

بیان تحلیلی تابع توزیع

analytical presentation of distribution function

نمایش تحلیلی احتمال

analytical presentation of probability

بیان تحلیلی توزیع احتمال

analytical presentation of probability distribution

به طور تحلیلی ، تحلیلی ، آناکاوانه ، تحلیلی بودن

analytically

تحلیلی بودن

analyticity

نقطه ی تحلیلی بودن

analyticity point

مجموعه همبند کمانوار ، مجموعه کمانی همبند مجموعه ای که هر جفت از نقاط آن را می توان به وسیله کمان ساده ای که همه نقاطش در آن مجموعه باشد ، به هم وصل کرد کلمات مترادف : path connected set pathwise connected set ، مجموعه ی مسیری همبند ، مجموعه ی همبند کمانوار

arcwise connected set

سرمایه ، دارائی

asset

مجموعه ی مجانبی

asymptotic set

مجموعه ی منتها شمارا

at most countable set

مجموعه ی حداکثر شمارشپذیر

atmost countable set

مجموعه ی افزوده شده

augmented set

اصل موضوع مجموعه ی توانی

axiom of power set

مجموعه ی بئر

bair set

مجموعه ی بئر

baire's set

مجموعه ی بئر

bair's set

مجموعه‌ی متعادل ، مجموعه متعادل ، مجموعه ی متعادل

balanced set

مجموعه ی کران دار

banded set

مجموعه ی فشرده

bicompact set

مجموعه‌ی بورل ، مجموعه بورل

borel set

مرز مجموعه

boundary of a set

نقطه ی مرزی یک مجموعه

boundary point of a set

مجموعه ی مرزی

boundary set

مجموعه‌ی محدود ، مجموعه‌ی کراندار ، مجموعه‌ی کناره‌دار ، مجموعه کراندار ، مجموعه ی کراندار

bounded set

زیر مجموعه کراندار ، بخش کراندار

bounded subset

مجموعه‌ی کانتور ، مجموعه ی کانتور

cantor set

مجموعه ی سه سه ای کانتور ، مجموعه ی کانتور ، ناپیوستار کانتور

cantor teranry set

مجموعه ی سه سه ای کانتور ، مجموعه ی کانتور ، نا پیوستار کانتور

cantor ternary set

مجموعه ی شبه کانتور

cantor-like set

مجموعه ی گنجایش پذیر

capacitable set

سرمایه ی ثابت ، دارایی سرمایه ای ، دارایی عمده

capital asset

عدد اصلی مجموعه ، توان مجموعه ، قوت مجموعه

cardinal number of a set

تعداد عناصر یک مجموعه ، عدد اصلی مجموعه

cardinality of a set

مرکز وار مجموعه

centroid of a set

مجموعه ی مشخصه

characteristic set

مجموعه ی انتخاب

choice set

مجموعه ی دایره ای

circled set

مجموعه ی بسته و باز

closed and open set

مجموعه‌ی بسته ، مجموعه ی بسته

closed set

زیرمجموعه ی بسته

closed subset

بست مجموعه ، بستار مجموعه

closure of set

مجموعه ی بست ، مجموعه ی بستار

closure set

گونیای مرکب ، خط کش مرکب

combination set

مجموعه‌ی فشرده ، مجموعه فشرده ، مجموعه ی فشرده

compact set

مجموعه ی قابل مقایسه

comparable set

متمم مجموعه

complement of a set

مکمّل مجموعه ، مکمل مجموعه

complement of set

مجموعه متعامد مکمّل ، مجموعه ی متعامد مکمل

complement orthogonal set

مجموعه مکمّل ؛ مجموعه متمّم ، مجموعه ی مکمل ، مجموعه ی متمم

complement set

مجموعه‌ی مکمّل ، مجموعه مکمل ، مجموعه ی مکمل ، مجموعه ی متمم

complementary set

مجموعه کامل راست هنجار ، مجموعه کامل متعامد ، مجموعه تمام راست هنجار

complete orthonormal set

مجموعه تمام ، مجموعه تام ، مجموعه ی تمام ، مجموعه ی تام

complete set

بخش کامل ، زیرمجموعه ی کامل

complete subset

تکمیل شده ی مجموعه ی مرتب

completion of an ordered set

تکمیل شده ی مجموعه ی مرتب

compltetion of an ordered set

مجموعه ی اطمینان ، مجموعه ی اعتماد

confidence set

مجموعه ی باز همبند

connected open set

مجموعه ی همبند ، مجموعه ی یکچارچه

connected set

مجموعه ی مقید

constraint set

مجموعه ی ساخت پذیر

constructible set

قدر مجموعه

content of a set

مجموعه ی صفر قدر

content zero set

مجموعه ی پیوسته

continuum set

مجموعه ی محدّب ، مجموعه ی کوژ ، مجموعه محدب ، مجموعه ی محدب

convex set

زیرمجموعه ی کوژ ، بخش کوژ ، زیرمجموعه ی محدب

convex subset

کوژی مجموعه ی خطر

convexity of risk set

هم مجموعه

coset

مجموعه ی شمارا ، مجموعه ی شمارش پذیر مجموعه ای که تعداد اعضای آن قابل شمارش باشد مانند مجموعه اعدادطبیعی ، مجموعه شمارا ، مجموعه ی شمارش پذیر

countable set

مجموعه ی نامتناهی شمارش پذیر ، مجموعه ی نامتناهی-شمارا ، مجموعه ی شمارای نا متناهی

countably infinite set

پوشش مجموعه

cover of a set

پوشش یک مجموعه ، پوشش مجموعه

covering of a set

دارایی جاری

current asset

مجموعه برشی ، مجموعه‌ی گُسلش

cut set

مجموعه ی برش

cutset

مجموعه گُسلش

cut-set

مجموعه ی داده ها

data set

مجموعه ی تجزیه پذیر

decomposable set

مجموعه متراکم ، مجموعه چگال ، مجموعه فشرده ، مجموعه ی چگال

dense set

زیر مجموعه چگال ، زیر مجموعه متراکم ، زیرمجموعه ی متراکم ، زیرمجموعه ی چگال

dense subset

مجموعه شمارا ، مجموعه قابل شمارش ، مجموعه ی شمارای نامتناهی ، مجموعه ی قابل شمارش ، مجموعه ی شمارا ، مجموعه ی شمارشپذیر ، مجموعه ی شماره پذیر

denumerable set

مجموعه وابسته ، مجموعه ی نامستقل

dependent set

مجموعه ی مشتق

derivative set

مجموعه‌ی مشتق ، مجموعه ی مشتق

derived set

توصیف یک مجموعه

description of a set

مجموعه ی نگهدارنده ، دست قالب ، قالب نگهدار

die set

مجموعه تفاضل ، مجموعه ی تفاضل

difference set

مجموعه ی تفاضل

differnce set

بازنشان مستقیم

direct reset

مجموعه ی سو دار

directed set

جهت مجموعه ی محدب

direction of convex set

جهت مجموعه ی چندوجهی

direction of polyhedral set

مجموعه جهت

direction set

مجموعه ی گسسته ، مجموعه ی ناهمبند ، مجموعه ی نامرتبط

disconnected set

مجموعه ی گسسته ، مجموعه ی مجزّا ، مجموعه ی مجزا

discrete set

مجموعه ی با پایان جدا از هم

disjoint finite set

مجموعه ی جدا از هم

disjoint set

خروج دارایی ثابت از جریان

disposing of fixed asset

مجموعه ی فاصله

distance set

مجموعه ی قلمرو ، مجموعه ی مبدأ

domain set

هم مجموعه ی مضاعف ، هم دسته ی مضاعف ، هم دسته ی دو طرفه ، هم رده ی دو گانه

double coset

روش سیمپلکس دوگان

dual set

مجموعه ی مرکزگریز

eccentric set

عنصر مجموعه ، عضو مجموعه ، عنصر یک مجموعه ، هر یک از عناصر یک مجموعه

element of a set

مجموعه ی مقدّماتی ، مجموعه ی ابتدایی ، مجموعه ی مقدماتی

elementary set

عناصر مجموعه

elements of a set

مجموعه تهی ، مجموعه ی خالی ، مجموعه ی تهی

empty set

زیرمجموعه ی تهی

empty subset

زیرمجموعه ی همه جا چگال

every dense subset

مجموعه همه‌جاچگال ، مجموعه ی همه جا چگال

everywhere dense set

زیرمجموعه ی همه جا چگال ، بخش همه جا چگال

everywhere dense subset

برون مجموعه

exterior of a set

نقطه ی برون مجموعه

exterior point of a set

مجموعه ی پایانی

final set

همگرایی متناهی روش سیمپلکس

finite convergence set

مجموعه متناهی ، مجموعه ی متناهی

finite set

عنصر ابتدای یک مجموعه

first element of a set

کوچکترین جزء مجموعه

first element of set

اموال غیر منقول ، دارایی ثابت

fixed asset

مرز مجموعه

frontier of a set

نقطه ی مرزی مجموعه

frontier point of a set

مجموعه ی اساسی

fundamental set

مجموعه ی عام کانتور

general cantor set

مجموعه ی مولّد ، مجموعه ی تولید کننده

generating set

گروه جایگشت های یک مجموعه

group of permutations of a set

گروه تبدیلات یک مجموعه

group of transformations of a set

گروه عامل بر یک مجموعه

group operating on a set

بخش مجزّا ، بخش مجزا

hausdorff subset

مجموعه ی هوموتوپی

homotopy set

مجموعه ی تصویر ، مجموعه تصاویر

image set

مجموعه ی تجزیه ناپذیر

indecomposable set

مجموعه ی مستقل

independent set

مجموعه ی زیرنویس

index set

مجموعه ی اندیس دار ، مجموعه ی اندیس گذار

indexing set

مجموعه ی استقرایی

inductive set

مجموعه ی نامتناهی ، مجموعه ی بی پایان

infinite set

مجموعه اولیه ، مجموعه ی آغازین

initial set

جواب اولیه ی روش سیمپلکس

initial solution set

دارایی غیر ملموس ، دارایی غیر مشهود ، دارایی غیر مادی ، دارایی غیر عینی ، دارایی نامشهود

intangible asset

دارایی ثابت غیر مشهود

intangible fixed asset

مجموعه انتگرال

integral set

درون یک مجموعه ، درون مجموعه

interior of a set

نقطه ی درونی مجموعه

interior point of a set

زیرمجموعه ی بازه

interval subset

زیرمجموعه ی ثابت

invariant subset

نگاره ی وارون مجموعه

inverse image of a set

مجموعه ی تحویل ناپذیر

irreducible set

نقطه ی غیر عادی مجموعه

irregular point for a set

مجموعه ی تنها

isolated set

مجموعه ی اندازه پذیر ژوردان ، مجموعه ی دارای اندازه ی ژوردان

jordan matrix measurable set

مجموعه ی اندازه پذیر ژردان ، مجموعه ی دارای اندازه ی ژردان

jordan measurable set

مجموعه کرونه‌کر ، مجموعه ی کرونکر

kronecker set

مجموعه یادگیری

learning set

هم مجموعه ی چپ ، همدسته ی چپ ، هم مجموعه به چپ ، طبقه چپ ، همرده ی چپ

left coset

خط متعلق به مجموعه

line belonging to set

مجموعه خطی

linear set

مجموعه ی مستقل خطی

linearly independent set

مجموعه ی مرتب خطی ، مجموعه ی مرتب به ترتیب خطی

linearly ordered set

زیرمجموعه ی مرتب خطی

linearly ordered subset

دارایی قابل تبدیل به نقد آنی ، دارایی نقدی ، موجودی نقدی

liquid asset

زیرمجموعه ی موضعا بسته

locally closed subset

زیرمجموعه ی مرتب خطی ماکسیمال

maximal linearly ordered subset

عضو بیشینه ی یک مجموعه

maximal member of a set

زیرمجموعه ی بیشینه

maximal subset

مجموعه ی رسته اول

meager set

مجموعه اندازه‌پذیر ، مجموعه ی اندازه پذیر

measurable set

اندازه ی یک مجموعه

measure of a set

اندازه ی مجموعه

measure of set

مجموعه با اندازه صفر ، مجموعه ی صفر ، اندازه

measure zero set

عضو یک مجموعه

member of a set

عضو مجموعه

member of set

مجموعه برشهای مینیمال

minimal cut set

مجموعه ی تولید کننده ی کهین

minimal generating set

مجموعه مسیرهای مینیمال

minimal path set

مجموعه ی ریختی

morphologic set

مجموعه ی حاصل ضرب

multiplication set

مجموعه ی چندگانه ی همبند

multiply connected set

دارایی خالص ، دارایی ویژه

net asset

مجموعه ی غیر قابل مقایسه

non comparable set

مجموعه ی ناشمارا ، مجموعه ی شمارش ناپذیر ، مجموعه ی غیر قابل شمارش

non denumerable set

مجموعه ی ناتهی

non empty set

مجموعه ی شمارش ناپذیر

non enumerable set

مجموعه ی سنج ناپذیر ، مجموعه ی اندازه ناپذیر

non measurable set

مجموعه ی هیچ جا چگال ، مجموعه ی ناچگال

nondense set

مجموعه‌ی ناشمارا ، مجموعه ی ناشمارا

nondenumerable set

مجموعه ی باپایان ناتهی

nonempty finite set

مجموعه ی ناتهی

nonempty set

زیرمجموعه ی ناتهی

nonempty subset

زیرمجموعه ی سره ، زیرمجموعه ی نابدیهی

nontrivial subset

مجموعه ی هیچ جا چگال ، مجموعه ی ناچگال

nowhere dense set

مجموعه ی خالی ، مجموعه ی تهی

null set

خارج از مرکز ، خارج از خط ، زانو ، متنافر ، خنثی کردن ، متعادل ساختن ، انحراف ، جبران کردن

offset

مجموعه ی یک بعدی

one dimension set

مجموعه یک یک عنصری

one element set

مجموعه ی اعتماد یک نقطه ای

one point confidence set

پوشش باز مجموعه

open covering of a set

مجموعه باز

open set

مجموعه ی عملیات

operations set

مجموعه انتخابها

options set

دسته ی مرتب ، مجموعه ی مرتب

ordered set

زیرمجموعه ی مرتب

ordered subset

نقطه ی ساده ی مجموعه ی تحلیلی

ordinary point of an analytic set

مجموعه ی عرضی ، مجموعه ی عرض

ordinate set

مجموعه ی اصلی

original set

مجموعه ی متعامد

orthogonal set

مجموعه یکامتعامد ، مجموعه ی متعامد یکه

orthonormal set

قسمت یک مجموعه

part of a set

مجموعه‌ی به طور جزئی مرتّب ، مجموعه ی جزئا مرتب

partially ordered set

مجموعه‌ی به طور جزئی مرتّب

partialy ordered set

افراز مجموعه ، افراز یک مجموعه ، تجزیه ی مجموعه

partition of a set

افراز یک مجموعه

partitioning of a set

مجموعه ی مسیری همبند ، مجموعه ی قوسی همبند

path connected set

مجموعه ی همبند گذروار ، مجموعه ی مسیری همبند ، مجموعه ی قوسی همبند

pathwise connected set

مجموعه ی قله ای

peak set

مجموعه ی کامل ، مجموعه ی تام

perfect set

محورگیری روش سیمپلکس

pivoting set

نقطه ی مجموعه

point of a set

مجموعه ی چندوجهی

polyhedral set

مجموعه‌ی به طور جزئی مرتّب

poset

توان یک مجموعه

potency of a set

قوت یک مجموعه

power of a set

مجموعه ی توانی ، مجموعه ی کلیه ی زیرمجموعه های یک مجموعه

power set

مجموعه‌ی توانی

powerset

مجموعه ی کلا کراندار ، مجموعه ی پیش فشرده

precompact set

مجموعه مقدم

predecessor set

پیش‌تنظیم

preset

روش سیمپلکس اولیه-دوگان

primal dual set

مجموعه ی مسائل

problem set

حاصل ضرب مجموعه ها ، مجموعه ی حاصل ضرب

product set

مجموعه ی سره

proper set

زیرمجموعه ی محض ، زیرمجموعه ی سره ، مجموعک حقیقی ، جزء حقیقی

proper subset

مجموعه‌ی خارج قسمت( بر یک رابطه‌ی هم‌ارزی ) ؛ مجموعه‌ی بهری ، مجموعه ی خارج قسمت ها

quotient set

مجموعه‌ی شعاعی ، مجموعه ی شعاعی

radial set

چپ و راست دو در میان

raker set

مجموعه رتبه‌دار

ranked set

مجموعه ی نادر

rare set

زیرمجموعه‌ی حقیقی ، زیرمجموعه ی واقعی

real subset

مجموعه‌ی مرجع ، مجموعه مرجع ، مجموعه ی مرجع

reference set

نقطه ی ساده ی مجموعه ی تحلیلی ، نقطه ی معمولی مجموعه ی تحلیلی ، ‌نقطه ی عادی مجموعه ی تحلیلی

regular point of an analytic set

مجموعه منظم، مجموعه باقاعده

regular set

مجموعه ی بسته ی نسبی

relative closed set

مجموعه ی باز نسبی

relative open set

مجموعه ی نسبی ، فشرده

relatively compact set

مجموعه ی نسبتا باز

relatively open set

بازنشانی ، تنظیم مجدد ، سکون ، ساکت ، از ابتدا شروع کردن

reset

مجموعه ی مانده

residual set

همدسته ی راست ، مجموعه ی به راست ، طبقه ی راست ، همرده ی راست ، هم مجموعه راست ، طبقه راست

right coset

قطعه ی مجموعه ی مرتب

segment in an ordered set

مجموعه ی نیمه مرتب

semiordered set

مجموعه ی از هم جداشده

separated set

تفکیک مجموعه

separation of a set

مجموعه ؛ دسته ، انبوه ، مجموعه ، دسته ، ‌ قرار دادن ، تعیین گردیدن ، تیز کردن ، دستگاه ، میزان کردن ، مجموعه / کلمات مرتبط dense set cut-set bounded set Kronecker set training set options set measurable set measure zero set minimal cut set Borel set singleton ranked set countable set complementary set balanced set finite set reference set stochastically closed reference set minimal path set absolutely convex set uncountable set everywhere dense set orthonormal set learning set nested sets equal sets random sets of points disjoint sets

set

مجموعه ی زیدن

sidon set

مجموعه ی متشابه

similar set

مجموعه ی خوش ترتیب متشابه

similar well ordered set

نقطه ی ساده ی مجموعه ی تحلیلی ، نقطه ی معمولی مجموعه ی تحلیلی ، نقطه ی عادی مجموعه ی تحلیلی

simple point of an analytic set

ضرایب سیمپلکس

simplex multipliers set

مجموعه سیمپلکس ، مجموعه ی سیمپلکس

simplex set

مجموعه مرتبط ساده ، مجموعه ی همبند ساده ، مجموعه هموسته ی ساده ، مجموعه ی ساده-همبند

simply connected set

مجموعهی مرتّب به ترتیب ساده ، مجموعه ی ساده ی مرتب ، مجموعه ی مرتب به ترتیب ساده

simply ordered set

مجموعه ی یک عضوی

single element set

مجموعه ی تک عضوی ، مجموعه ی یک عضوی

singleton set

مجموعه ی جواب ، مجموعه ی جواب ها

solution set

مجموعه ی عزیمت ، مجموعه ی مبدأ

source set

مجموعه ی مولّد ، مجموعه ی گسترنده ، مجموعه ی پدید آورنده ، مجموعه ی فراگیر ، مجموعه ی پدید آرنده ، مجموعه ی مولد

spanning set

مجموعه فراگیر

sppanning set

زیرمجموعه ی ماندگار ، بخش پایدار

stable subset

ستاره ی مجموعه

star of a set

ستاره ی زیرمجموعه

star of a subset

مجموعه ی ستاره گون

star shaped set

مجموعه مرجع به طور تصادفی بسته

stochastically closed reference set

زیرمجموعه ، جزء یک مجموعه ، تحت مجموعه ، مجموعه ی فرعی

subset

ابَر مجموعه ، فوق مجموعه ، ابرمجموعه

superset

بیان مجموعه از طریق جدول

tabular form of set

مجموعه نوار

tape set

مجموعه ی فرجام ، مجموعه ی مقصد

target set

مجموعه ی تانسوری

tensorial set

مجموعه ی پایانی ، مجموعه ی پایانه

terminal set

مجموعه ی کلا کراندار

totally bounded set

مجموعه‌ی کاملا مرتّب ، مجموعه ی کلا مرتب

totally ordered set

زیرمجموعه ی تماما مرتب

totally ordered subset

مجموعه آموزشی

training set

مجموعه ی درستی ، مجموعه ی صدق

truth set

مجموعه چندوجهی بی‌کران ، مجموعه ی چندوجهی بی کران

unbounded polyhedral set

مجموعه ی بیکران

unbounded set

زیرمجموعه ی بی کران ، بخش بی کران

unbounded subset

مجموعه‌ی ناشمارا ، مجموعه‌ای که تعداد اعضای آن قابل شمارش نباشد مانند مجموعه‌ی اعداد حقیقی ، مجموعه ناشمارا ، مجموعه ی نا شمارا

uncountable set

مجموعه ی مرتب زیربنا

underlying ordered set

مجموعه ی زیربنا

underlying set

مجموعه ی یکانی

unit set

مجموعه‌ی مرجع ، مجموعه‌ی جهانی ، مجموعه ی عام ، مجموعه ی مرجع ، مجموعه ی جهانی ، مجموعه ی عمومی ، مجموعه ی کل ، مجموعه ی جامع

universal set

جا زدن ، فرو بردن

upset

مجموعه تهی ، مجموعه ی تهی

vacuous set

مجموعه تهی ، مجموعه خالی

viod set

مجموعه ی پوچ ، مجموعه ی تهی ، مجموعه ی خالی

void set

مجموعه ی خوش ترتیب

well ordered set

مجموعه‌ی خوش‌ترتیب ، مجموعه کاملاً مرتّب ، مجموعه ی خوش ترتیب ، مجموعه ی کاملا مرتب

well set

مجموعه‌ی خوش‌ترتیب

well-ordered set

مجموعه ی صفر

zero set

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی مجموع تحلیلی زیرمجموعه ای از یک فضای توپولوژیکِ موضعاَ اقلیدسی به وسیله مجموعه های بازی که هر یک از

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مجموع تحلیلی زیرمجموعه ای از یک فضای توپولوژیکِ موضعاَ اقلیدسی به وسیله مجموعه های بازی که هر یک از

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما