معادل انگلیسی فی‌نفسه ، بماهو کاربرد این کلمه بدین‌گونه است که بعداز آن یک متغیّر می آید مثلا : qua X به این صور

ریاضی و آمار

فی‌نفسه ، بماهو کاربرد این کلمه بدین‌گونه است که بعداز آن یک متغیّر می آید مثلا : qua X به این صورت خوانده می شود : ایکس فی نفسه X qua X به این صورت خوانده می شود : x بماهو x

qua

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فی‌نفسه ، بماهو کاربرد این کلمه بدین‌گونه است که بعداز آن یک متغیّر می آید مثلا : qua X به این صور

---###text2###--- ، روش شبه‌نیوتون

quasi-newton method

(پیشوندی به معنای) گون ، شبه ؛ مانا ، وار ، شبه ، گون ، شبه مانا ، شبه / کلمات مرتبط quasi-experiment quasi-independence quasiscore quasi-symmetry quasi-linearization quasi-range quasibinomial quasi-median

quasi

از درجه‌ی چهارم ، چهارمین ، درجه‌ی چهارم ؛ درجه‌ی چهارم(منحنی) ، از درجه ی چهارم ، چهارین ، درجه ی چهارم ، منحنی درجه ی چهارم

quartic

آزمون کووِید برای فرض مقابل کلّی

quade test for general alternative

استنباط شبه‌بیزی

quasi-bayesian inference

استوانه ی درجه ی دو

quadric cylinder

اصم ، گنگ ، عدد اصم مربعی

quadratic surd

اطمینان مرغوبیت ، اطمینان کیفیت

quality assurance

اعداد شبه‌تصادفی

quasi-random numbers

اقلیدسی وار ، شبه اقلیدسی

quasi euclidean

اکس فی نفسه (x بماهو x)

qua x

آمار کوانتومی

quantum statistics

انحراف چارکی ، انحراف چارک ، انحراف ربعی

quartile deviation

اندازه شبه‌ناوردا

quasi-invariant measure

اندازه ی شبه ناوردا

quasi invariant measure

اندازه‌گیری کیفیت

quality measurement

اهداف کیفیت

quality goals

اهداف کیفیتی

quality objectives

بازرسی کیفیت

quality inspection

باقیمانده ی تربیعی ، مانده ی مجذوری ، مانده ی مربعی

quadratic residue

برآورد چندک

quantile estimation

برآوردگر کوانت-رمزی

quandt-ramsey estimator

برنامه اندازه‌گیری کیفیت

quality measurement plan

برنامه ریزی کوادراتیک

quadratic programming

برنامه ریزی کیفیت

quality planning

به توان 2 رساندن ، مجذور کردن ؛ مربع کردن ؛ مربعی ، مربع‌شکل ، مربعی ، مربعی شکل ، مربع کردن ، به توان دو رساندن ، مجذور کردن

quadrate

بهبود کیفیت ، اصلاح کیفیت

quality improvement

پارامتر کیفیت

quality parameter

پاسخ چندایی

quantal response

پیش بینی کمی

quantitative forecast

پیش بینی کیفی

qualitative forecast

پیمانه

quanta

پیمانه ، کوانتوم ، کوانتم

quantum

پیمانه ، کوانتوم ، کوانتم

quant

تابع چهارگاما

quadrigamma function

تابع زیان درجه دوم ، تابع زیان درجه ی دوم

quadratic loss function

تابع شبه پیوسته

quasicontinuous function

تابع شبه تحلیلی

quasianalytic function

تابع شبه محدب ، تابع نیمه محدب

quasi convex function

تابع شبه‌درستنمایی

quasi-likelihood function

تابع همساز شبه کراندار

quasibounded harmonic function

تابع واریانس درجه دوم

quadratic variance function

تأسف درجه ی دوم

quadratic regret

تبدیل چندکی

quantile transformation

تجزیه و تحلیل کیفی

qualitative analysis

تجهیزات اطلاعات کیفیت

quality information equipment

تحلیل پاسخ چندایی

quantal response analysis

تحلیل کوانتیت

quantit analysis

تحلیل کیفی عوامل

qualitative factor analysis

تخفیف در خرید کلی ، تخفیف در سفارش ، تخفیف کمیت ، تخفیف در خرید های عمده

quantity discount

تراز انرژی کوانتیده

quantized energy level

تربیع ، جامعه‌ی بدیهی ، مربع‌بندی ، انتگرال گیری ، کوادراتور ، جامعه ی بدیهی ، مربع‌بندی / کلمات مرتبط Gauss quadrature plaid and half-plaid squares

quadrature

تربیع دایره

quadrature of the circle

تربیع دایره

quadrature to the circle

تربیع دایره

quadratic of the circle

تربیع دایره

quadrature of a circle

تربیع دایره

quadrature of circle

تسویر

quantification

تشخیص کیفیت ، حمایت کیفی

quality protection

تعیین کیفیت کردن

quantify

تفسیر مقرون به دلیل کمّی ، تفسیر های مقرون بدلیل کیفی

quantitative evidential interpretation

تقابل مربّعی ، تقابل مربعی

quadratic reciprocity

تقارن چهار محوری

quartic symmetry

تقریب درجه ی دوم

quasratic approximation

توزیع چهارجمله ای

quadrilateral distribution

توزیع چهارجمله‌ای ، توزیع چهار جمله ای

quadrinomial distribution

توزیع شبه پایدار

quasistable distribution

توزیع شبه‌دوجمله‌ای

quasibinomial distribution

توزیع مجذوری‌نرمال

quadrinormal distribution

توزیع نمایی درجه چهارم

quartic exponential distribution

توسعه ی درجه ی دوم

quadratic extension

توصیف ، تعریف ، شرایط کیفی ، شرایط لازم ، خصوصیات

qualification

جبر چهارگانی

quaternion algebra

جدول شبه‌عمر

quasi life table

جریان سیال در ربع صفحه

quadrant fluid flow in

جمله ی درجه ی دوم

quadratic term

جواب شبه دوره ای

quasiperiodic solution

چارک ، چهاریک ، ربع

quartile

چندجمله ای تحویل ناپذیر درجه ی دو

quadratic irreducible polynomial

چندجمله ای درجه ی چهارم

quartic polymonial

چندجمله ای درجه ی چهارم

quartic polynomial

چندجمله ای درجه ی دوم

quadratic polymonial

چندجمله‌ای درجه دوم ، چندجمله ای درجه ی دوم

quadratic polynomial

چندک ، کوانتیل ، چندیک ، چارک ، پارک

quantile

چندک مرتبه ی p ام

quantile of pth order

چهار برابر ، از رتبه‌ی چهارم ، چهار برابر کردن ، چهار تایی ، چهارگانه ، از رتبه ی چهارم چهارگانه ، چهارتائی

quadruple

چهار برابر کردن ، چهار نسخه ای ، چهار برابر ، چهار تائی

quadruplicate

چهار ضلعی ، چهر گوش ، چهار زاویه ، چهارگوشه ؛ ذو اربعة الزوایا ، چهارگوش ، چهارضلعی ، چهارزاویه

quadrangle

چهاربرگ

quadrefoil

چهاربرگ

quatrefoil

چهارتایی ، چهارعضوی ، چهارواحدی ، چهار تایی ، چهار واحدی ، چهارتائی ، چهار عضوی

quaternary

چهارتایی ، چهارگان ، چهار قلو ، چهار تایی ، چارگان

quadruplet

چهارضلعی ، چهاربر ؛ منحرف ، چهارپهلو

quadrilateral

چهارقلو ، سیم چهارلا

quad

چهارگان

quarternion

چهارگان ، چهارگانه ، عدد چهاربرگی ، عدد چهارتایی ، چهارمقداری ، چهارعنصری ؛ کواترنیون ، عدد چهار برگی ، چهارعنصری

quaternion

چهارگانی

quaternionic

چهارگوشه‌ای

quadrangular

حاصلضرب چهار برداری

quadruple vector product

حرکت شبه دوره ای

quasiperiodic motion

حلقه های کنترل کیفیت

quality control circles

حلقه ی کیفیت

quality loop

خانواده شبه‌نرمال تابع تحلیلی

quasinormal family of analytic function

خانواده ی شبه نرمال تابع های تحلیلی

quasinormal family of analytic functions

خواصّ کمّی

quantitative characteristics

داده های کمی ، داده‌های کمّی

quantitative data

داده‌های چندایی

quantal data

داده‌های کیفی ، داده های کیفی

qualitative data

درجه‌ی چندم

quantic

درجه‌ی دو ، از درجه‌ی دوّم ، منحنی یا رویه‌ی درجه‌ی دوّم ، سطح درجه‌ی دوّم ، صورت درجه‌ی دوّم ؛ سه متغیّری ، منحنی یا رویه ی درجه ی دوم ، از درجه ی دوم ، درجه ی دو ، سطح درجه ی دوم ، صورت درجه ی دوم

quadric

درجه‌ی دوم ، مربّعی از درجه‌ی دوم ، کوادراتیک ، زینه‌ی دوم ، معادله ی درجه ی دوم ، مرتبه ی دوم ، مربعی ، از درجه ی دوم ، تربیعی

quadratic

درونیابی درجه ی دوم

quadratic interpolation

دنباله شبه‌تصادفی

quasi-random sequence

رابطه های ربعی

quadrant relations

ربع ، چارک ، چهاریک ؛ ربع دایره ، قائمه(زاویه) ؛ ربع صفحه ، ربعی ، ربع دایره ، چهار یک ، ربع صفحه

quadrant

ربع دایره

quadrant of a circle

ربع دایره

quadrant of circle

ربع صفحه

quadrant of plane

ربعی ، تربیعی

quadrantal

روش شبه نیوتن

quasi newton method

روش کمی ، روش مقداری

quantitative method

روش مربع بندی

Quadrature method

رویه های درجه ی دو

quadric surfaces

رویه ی درجه ی دوّم ، رویه ی درجه ی دوم

quadratic surface

رویه ی درجه ی دوّم ، سطح درجه ی دوّم ، رویه های درجه ی دو ، سطح از درجه ی دوم ، رویه ی درجه ی دوم

quadric surface

رویه ی مخروطی درجه ی دو ، مخروط درجه ی دو

quadric cone

رویه ی مخروطی درجه ی دو ، مخروط درجه ی دو

quadric conical surface

زاویای قائمه ، زوایای قائمه

quadrantal angles

زاویه ی قائمه

quadrant angle

زیان درجه ی دوم

quadratic loss

سری شبه توانی

quasi power series

سطح تباه شده ی درجه ی دو

quadric degenerate surface

سطح درجه ی دو ی دوار

quadric surface of revolution

سه ماهه ، سه ماه یکبار

quaterly

سوابق کیفیت

quality history

سور دار ، مسوّر ، کمّی شده

quantified

سور وجودی

quantifier existential

سور؛ چندی‌نما ، پیداگری چندی

quantifier

سیاست کیفیت

quality policy

سیستم کیفیت

quality system

شاخص کیفیت

quality statistic

شاخص کیفیت

quality index

شبه استوانه

quasi cylinder

شبه پیوستگی

quasi continuity

شبه ترتیب

quasi ordering

شبه ترتیب

quasi order

شبه ترتیب ، ترتیب وار

quasiordering

شبه تصادفی

quasi random

شبه خطی

quasi linear

شبه درستنمایی

quasi liklihood

شبه دوره ی تناوب

quasi period

شبه فرکانس

quasi frequency

شبه گروه

quasigroup

شبه نرم بردار

quasinorm of a vector

شبه‌آزمایش

quasi-experiment

شبه‌استقلال

quasi-independence

شبه‌امتیاز

quasiscore

شبه‌تقارن

quasi-symmetry

شبه‌خطی‌سازی

quasi-linearization

شبه‌دامنه تغییرات

quasi-range

شبه‌دوجمله‌ای

quasibinomial

شبه‌مربّع لاتین ، شبه مربع لاتین

quasi latin square

شبه‌میانه

quasi-median

شکار کوانتوم

quantum hunting

شکل‌های چهارضلعی ؛ چهارسوها

quadrilateral figures

صورت مجذوری ، فرم درجه ی دوّم فرم مربّع ، دیس درجه دوّم ، صورت درجه دوّم ، صورت درجه دوم ، فرم درجه ی دوم

quadratic form

ضریب تغییرات چارکی

quartile coefficient of variation

ضریب چارک

quartile coefficient

طرح شبه‌عاملی

quasi-factorial design

طرد شقّ چهارم ، طردشق چهارم

quartum non datur

عامل درجه ی دو

quadratic factor

عمل چهار برابر کردن

quadruplication

عملگر شبه خطی

quasilinear operator

عنصر شبه وارون

quasi inverse element

عنصر شبه وارون پذیر

quasi invertible element

عنصر شبه وارون پذیر

quasiregular element

غیر باقیمانده ی تربیعی

quadratic nonresidue

فرایند چندکی

quantile process

فرمول حلّ معادله ی درجه ی دوّم ، فرمول درجه ی دو ، فرمول معادله ی درجه ی دوم ، فرمول حل معادله ی درجه ی دوم ، فرمول درجه ی دوم

quadratic formula

فرمول مسوّر ، فرمول سور دار ، فرمول مسور

quantified formula

فرمول معادله ی درجه ی دوم

quadratic equation formula

فصل نامه

quaterly review

فضای خطی شبه نرمال

quasinormal linear space

فضای شبه دوگان

quasidual space

فیزیک کوانتومی

quantum physics

قانون تقابل مربعی ، قانون تقابل درجه ی دوم

quadratic reciprocity law

قانون فی‌نفسه ، قانون نفسه

qual rule

قواعد تسویر

quantification rules

قوس تربیع ، مربّع‌ساز

quadratrix

کادریلیون ( یک عدد بسیار بزرگ مانند میلیارد ، میلیون و ) این عدد در آمریکا برابر با 10 به توان 15 و در انگلستان برابر با 10 به توان 24 در نظر گرفته می شود

quadrillion

کلاف برداری چهارگانی

quaternion vector bundle

کمّی ، مقداری ، کمی

quantitative

کمیّت ، مقدار ، اندازه ، نرخ ، کمیت

quantity

کنترل کیفیّت ، کنترل کیفی ، کنترل کیفیت

quality control

کواترنیون‌ها ، مجموعه ی چهارتائی ، اعداد چهار تائی ، چهار واحدی

quaternions

کوارت ، پیمانه ای در حدود یک لیتر

quart

کوانتش ، کوانتومی کردن

quantization

کوانتیل مرتبه‌ی p اُم

quantile of p-th order

کیفی

qualitative

کیفیّت ، خاصیّت ، مرغوبیّت ، چونی ، کیفیت ، خاصیت ، کیفیت و جنس ، مرغوبیت

quality

کیفیت چهار برابری

quadruplicity

کیفیت سنجی

qualimetry

گروه چهاربرگی ، گروه چهارگان ، گروه چهارگانی

quaternion group

گروه درجه ی دوّم ؛ چهار-گروه ، گروه درجه ی دوم ، چهار-گروه

quadratic group

گزارش کیفیتی

quality report

گزاره های دارای سور ، عبارت سور دار

quantified expression

گزاره‌ی مسوّر ، قضیه ی محصوره ، گزاره ی مسور

quantified proposition

گزاره‌ی مسور ، گزاره ی مسور

quantified statement

گزاره‌ی مسوّر ، گزاره ی مسور

quantified sentence

مارپیچ کیفیت

quality spiral

مانده ی درجه ی دوم به پیمانه ی m

quadratic residue modulo m

مانده ی مجذوری ، باقیمانده ی تربیعی ، مانده ی مربّعی ، غیر باقیمانده ی تربیعی

quadratic non residue

مدیریت کیفیت

quality management

مشاهدات کمّی ، مشاهدات کمی

quantitative observations

مشاهدات کیفی

qualitative observations

مشخصه ی کیفیتی

quality characteristic

مشروط و مقید ، واجد شرایط ، حائز شرایط ، دارای شرایط

qualified

معادله درجه دوم

quadration equation

معادله ی درجه دوم ، معادله درجه دوم ، معادله ی درجه ی دو

quadratic equation

معادله ی درجه ی چهارم

quartic equation

معادله ی درجه ی دوّم ، تابع درجه دوم ، تابع درجه ی دوم

quadratic function

معیار کیفیت

quality measure

مکانیک آماری کوانتومی

quantum statistical mechanics

مکانیک کوانتومی ، مکانیک کوانتمی

quantum mechanics

ممیزی کیفیت

quality audit

منحنی درجه ی چهارم ، خم درجه ی چهارم

quartic curve

منحنی درجه ی دوم

quadric curve

مهندسی کیفیت

quality engineering

میانگین درجه ی دو ، میانگین مربّع ، میانگین درجه دوم ، میانگین درجه ی دوم ، میانگین مربع

quadratic mean

میانگین شبه‌خطی

quasilinear mean

میدان کوانتیده

quantized field

نامانده ی درجه ی دوم به پیمانه ی m

quadratic nonresidue modulo m

نامساوی درجه ی دو

quadratic inequality

نسبت چهارتایی ، رابطه ی چهارتایی ، نسبت چهارتای

quaternary relation

نظریه ی کوانتومی میدان

quantum field theory

نظریه ی کیفی

qualitative theory

نقطه‌ی مکرّر از مرتبه‌ی چهارم ، نقطه ی مکرر از رتبه ی چهارم

quadruple point

نقیض سور

quantifier negation

نگاشت شبه همدیس

quasiconformal mapping

نماد سور

quantifying symbol

نمونه گیری شبه تصادفی

quasirandom sampling

نمونه‌گیری شبه‌تصادفی

quasi-random sampling

نمونه‌گیری مربعی

quadrat sampling

نیمه تراجعی ، شبه تراجعی

quasi recursive

هزینه ی کیفیت

quality cost

همتای چهارم

quadridual

همگرایی مرتبه ی دوم ، همگرایی مرتبه ی دو همگرایی ، درجه ی دو

quadratic convergence

همنهشتی درجه ی دوم

quadratic congruence

هیأت درجه ی دوم

quadratic field

وابستگی ربعی

quadrant dependence

ویژگی های کیفی

qualitative properties

ویژگی‌های کیفی ، خواصّ کیفی ، خواص کیفی

qualitative characteristics

یک چهارم ، ربع ، چارک ، چهاریک ، ربع مربع

quarter

یکه ی کوترنیونی

quaternion unit

یکّه‌ای چهارگانه ، واحدهای چهارگانه ، یکه های چهار گانه

quaternion units

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی فی‌نفسه ، بماهو کاربرد این کلمه بدین‌گونه است که بعداز آن یک متغیّر می آید مثلا : qua X به این صور

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فی‌نفسه ، بماهو کاربرد این کلمه بدین‌گونه است که بعداز آن یک متغیّر می آید مثلا : qua X به این صور

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما