معادل انگلیسی قرار دادن تعداد بیش از اندازه متغیر مستقل در رگرسیون

ریاضی و آمار

قرار دادن تعداد بیش از اندازه متغیر مستقل در رگرسیون

over fitting

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قرار دادن تعداد بیش از اندازه متغیر مستقل در رگرسیون

برازش دومربعی

bisquare fitting

انطباق منحنی ، برازاندن خم ، برازاندن منحنی(آمار) ، خم‌برازانی ، منحنی برازانی ، برازش منحنی ، برازش خم ، ‌برازاندن منحنی

curve fitting

برازش داده ها

data fitting

برازش ، برازاندن ، برازندگی ، مناسب ، جفت سازی ، سوار کردن ، جور کردن ، جوراندن ، مهره ، مهره ی اتصال ، ماسوره

fitting

برازش متناسب تکراری

iterative proportional fitting

روی ، در ، بالا ، بالائی ، رویی ، زیل ، به پایان رساندن

over

در a ، روی a

over a

روی مجموعه ی a

over a set a

کل ، سطح ، همه

over all

بر طرف کردن

over come

میرائی فوق بحرانی

over critical damping

سرریز

over flow

سربار گذاری

over loading

فوق رهایی

over relaxation

حلقه ی فراگیر

over ring

فراحد ، جهش

over shoot

بر پله

over step

کران بالا

over stimate

که در آن

over which

پاک شدن

over write

کنترل سراسری

overal control

روی هم ، جامع ، سرتاسر ، کل ، همه سطح کل

overall

برنامه ی کلی توسعه

overall development plan

میرایی فوق بحرانی

overcritical damping

فوق میرائی ، میرائی زیاد

overdamped

نوسان فوق میرا

overdamped oscillation

میرائی شدید

overdamping

اضافه تحویل ، تحویل بیش از اندازه

overdelivery

دستگاه فرامعین

overdetermined system

بیش‌پراکنده

overdispersed

بیش‌پراکنش

overdispersion

فزون برآورد ، تخمین اضافی

overestimate

بیش‌برآورد

overestimation

زبرهیأت

overfield

تجاوز از حد ، هزینه ی عمومی ، سرریز ، هزینه ی غیر تولیدی

overflow

بیش‌هموارسازی آماری

overgraduation

پیاده کردن دستگاه ، تعویض دوره ای ، تعمیر دوره ای ، تعمیر کلی ، امتحان کردن ، تعمیر کردن ، تعمیرات اساسی

overhaul

سرانه

overhead

هزینه ی بالاسری ، هزینه ی سربار

overhead cost

قلمگیر بالاسری ، کشوی ابزار بالاسر

overhead tool block

حرارت دادن بیش از حد

overheating

بیش‌شناسایی

overidentification

متداخل ، تداخل کردن

overlap

طرح متداخل

overlap design

پوشاندن ، رویهم ریخته ، روی هم افتادگی ، همپوشی ، تداخل ، همپوشانی ، سررفتن

overlapping

دوایر متقاطع

overlapping circles

ضریب تداخل

overlapping coefficient

بازه های متداخل

overlapping intervals

حلقه ی روی هم افتاده

overlapping loop

شبکه ی همپوش

overlapping network

مجموعه های متقاطع

overlapping sets

کاملا

overly

بیش‌نمایندگی

overrepresentation

پاک کردن

override

پوشاندن ، گسترده ، سراسری

overspread

به طور متقاطع ، متقاطع ، در عرض ، عرضی

overthwart

اضافه کاری ، ساعت فوق العاده ، کار اضافی ، اضافه کار

overtime

فوق العاده ی اضافه کاری

overtime premium

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی قرار دادن تعداد بیش از اندازه متغیر مستقل در رگرسیون

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قرار دادن تعداد بیش از اندازه متغیر مستقل در رگرسیون

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما