معادل انگلیسی به شکل فسفات

دامپزشكی

به شکل فسفات

as the phosphat

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی به شکل فسفات

آزمون ورم پستان کالیفرنیا

the california mastitis test (cmt)

برنامه مربیگری همتا

The peer mentoring program

پوشش ، کپسول ، کیسه ، غلاف

theca

تیکای برونی ، برونی ترین لایه های سلولی پیرامونفولیکول تخمدان ، که از بافت پیوندی تخمدان منشاء میگیرند

theca externa

تیکای درونی ، لایه های سلولی بین تیکای برونی وگرانولوزا در فولیکول تخمدان

theca interna

غشا ، لایه ، پرده پوشاننده

theca.

حرارت دوستی ، گرما دوستی

themophilic.

فرضی ، فرض شده

theoretical

نظریه

theory.

معیارهای درمان شناسی

therapeutic measures

معالجه ، درمان ، معالجه یا درمان بیماری

therapy. therapeutics; curative.

بمنظور ، بنابراین

therefore

ترم ، یک ترم معادل یک میلیون کالری کوچک یا ‎1000 کالری بزرگ

therm

ترم ، مقدار گرمای لازم برای بالابردن درجه حرارت 1000 کیلوگرم آب به میزان یک درجه سانتیگراد ، یا 1000 پوند آب به میزان 4 درجه فارنهایت یک ترم معادل 1000 کیلوکالری (کالری بزرگ ) یا یک میلیون کالری کوچک یا یک مگاگالری است

therm. megacalorie.

گرمایی ، حرارتی

thermal

دمایی ، حرارتی ، گرمایی مربوط است به حرارت

thermal. pertaining to heat.

ترموکوبل

thermocouple.

مقاوم به گرما ، مقاومت گرمایی اصطلاحی است که باکتریهای مقاوم به گرما را توصیف میکند؛ باکتریها یا ریز زنده های مقاوم به گرما این باکتریها درجات حرارت بالا رشد نمیکنند به طور مثال ، باکتریهای مقام به گرما ، حرارت پاستوریزه کردن شیر را برای مدت کوتاهی تحمل میکنند

thermoduric.

تولید حرارت ، تولید شیمیایی حرارت در بدن

thermogenesis.

اندازه گیری درجه حرارت

thermography.

نامقاوم به حرارت ، حساس در برابر حرارت

thermolabile.

اتلاف حرارت ، اتلاف یا از دست دادن حرارت بدن

thermolysis.

گرما سنج ، دماسنج

thermometer.

تعادل حرارتی ، تعادل خنثی حرارتی حالت تعادل حرارت بین کی حیوان و محیط آن دامنه حرارتی خنثی ، دامنه حرارتی راحت » دامنهای از درجات حرارت محیط که در آ حیوان دچار تنش (استرس ) سرما یا گرما نباشد؛ یعنی ، راحتی ، رشد یا تولید حیوان از لحاظ نیاز حرارتی محیط تامین باشد

thermoneutrality.

تنظیم حرارت

thermor egulation

گیردنه حرارتی

thermoreceptor.

گیرنده های حرارتی

thermoreceptors

مقاوم در برابر حرارت

thermoresistant.

باثبات در مقابل حرارت

thermostable.

ترموستات وسیلهای است برای تنظیم حرارت

thermostat.

تحرک در اثر گرما ، تنظیم خود به خود حرارت در بدن

thermotaxis

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی به شکل فسفات

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی به شکل فسفات

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما