معادل انگلیسی عسلدان یا محفظه ای که بین حلق و معده قرار دارد

دامپزشكی

عسلدان یا محفظه ای که بین حلق و معده قرار دارد

honey stomach

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عسلدان یا محفظه ای که بین حلق و معده قرار دارد

معده چهارم ، شیردان

forth stomach

عسل

honey

به زنبورهای جنس ‎ apis ، خانواده ‎ Apidae و ردیف‎ Hymenoptera اطلاق می شود

honey bee

عسلک ، ماده شیرینی که به وسیله شته ها و شپشک ها و(عده ای دیگر از حشرات) دفع می شود

honey dew

به ‎ extractor مراجعه شود

honey extractor

مدت زمانی که زنبوران کارگر عمدتا نوش گلها را به فراوانی جمع و ذخیره می کنند

honey flow

کارگاه یا محلی که عسل در آن استخراج و بسته بندی میشود

honey house

تلمبه ای که در کارگاه عسل مایع را از یک محفظه بزرگ(تانک) به محفظه دیگرانتقال می دهد

honey pump

محفظه بزرگی که عسل استخراج شده را در آن می ریزندو دارای صافی مخصوص است که قطعات بزرگ موم و شانه های مومی را از عسل جدا می کند

honey sump

عسل ، عسل در حقیقت خوراک زمستانه زنبورهای عسل است که بشر با تغذیه مصنوعی زنبورها با شربت شکر ، خوراک این حشرات مفید و ارزشمند را برای خود جمع آوری می کند عسل خالص خواص غذایی و طبی فراوان دارد و به علت غلظت فراوانی که دارد ، هرگز فاسد نمیشود شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه عسل تولید شده در 6000 سال پیش به طور سالم باقی مانده است اساساً عسل یک قند تبدیل شده است؛ یعنی ، مخلوطی از قندهای ساده گلوکز و فروکتوز که در 14 تا 15 درصد آب محلول است مقادیر کمی اسیدهای آلی به همراه مقادیر جزیی ویتامینها در عسل یافت می شود عسل از شهد گلهای گیاهان گلدار که توسط زنبورها عسل کارگر جمع آوری می شود ، مشتق می شود شهد گیاهان حاوی 10 تا 50 درصد سوکروز ، گلوکز و فروکتوز و 50 تا 90 درصد آب است هر زنبور کارگر (زنبور مزرعه) کیسه مخصوصی در حفره بدن خود دارد که شهد گیاهان رادر آن جمع می کند و با افزودن آنزیم انورتاز به آن باعث تبدیل دوقندی سوکروز (ساکارز) به تک قندیهای گلوکز و فروکتوز می شود سپس این عسل را که عسل خام (نارس) است در حجرههای شان عسل ذخیره می کند و با بال زدن بر فراز حجرههای تازه پر شده شان ، درصد آب عسل نارس را کاهش می دهد و به اصطلاح عسل نارس را تغلیظ می کند که این عسل برای مدت طولانی قابل ذخیره است رنگ ، طعم و نسبت قندهای موجود در عسل بستگی به نوع شهد جمعآوری شده (نوع گیاه) دارد

honey.

زنبور عسل

honeybee

شانه هایی از موم حاوی خانه های شش گوش در دو طرفکه به وسیله زنبوران عسل ساخته می شود

honeycomb

نگاری

honeycomb/reticulum

شان عسل سازی

honeycombing.

شبنم انگبینی

honeyflow

میخ و سیم خوردگی توسط دام

nails or wire in the stomach

معده دوم ، نگاری

second stomach

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی عسلدان یا محفظه ای که بین حلق و معده قرار دارد

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عسلدان یا محفظه ای که بین حلق و معده قرار دارد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما