معادل انگلیسی مچ بند جفتگیری ، با استفاده از مچ بند مخصوص و طنابی به طول 10 متر ، اقدام به اتصال یک طرفی یا دو طر

دامپزشكی
مچ بند جفتگیری ، با استفاده از مچ بند مخصوص و طنابی به طول 10 متر ، اقدام به اتصال یک طرفی یا دو طرفی پاهای عقب به گردن حیوان می گردد این روش جهت انجام اعمال مامایی ، جفتگیری و یا کاوش مقعدی مفید می باشد ، زیرا امکان لگدپرانی بعضی از مادیان به هنگام جفتگیری وجود دارد
breeding hobble
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مچ بند جفتگیری ، با استفاده از مچ بند مخصوص و طنابی به طول 10 متر ، اقدام به اتصال یک طرفی یا دو طر
پرورش ، تولید مثل ، آمیزش
breeding
جایگاه جفتگیری
breeding are
کیسه جمع آوری منی
breeding bag
دفتر تلقیح
breeding book
گاوهای داشتی ، گاوهای ویژه ، تولید مثل
breeding cattle
مهار جفتگیری ، جایگاه جفتگیری ، جایگاه ویژه ای که جفتگیری مادیان ، گاو یا گاومیش در آن به آسانی انجام می شود
breeding chute
خَرَک جفتگیری ، وسیله ای که به صورت گاو طراحی شده است و برای خنثی کردن وزن گاوهای خیلی سنگین در هنگام جفتگیری مورد استفاده قرار می گیرد
breeding crate
گاوهای ماده داشتی
breeding females
گله مرغ مادر
breeding flock
گله مادر
breeding herd
طول زمان از پیش تعیین شده که ماده گاوهای گوشتی یک گله فرصت جفتگیری دارند مترادف با ‎service period
breeding period
سیاستهای جفتگیری ، برنامه ها ی شخصی که گاو برای جفت گیری ماده گاوهایش در نظر دارد
breeding policy
قفسه جفتگیری
breeding rack
میزان زاد و ولد
breeding size
حیوانات مادر ، گله های داشتی ، دام هایی هستند که برای تولید نسل نگهداری می شوند (گله های مادر یا گله های داشتی ) ، در برابر دام هایی که پروار شده اند و به کشتارگاه ارسال می شوند
breeding stock
مشکلات تولید مثلی
breeding trouble
بوقلمونهای مادر
breeding turkeys
ارزش بهنژادی
breeding value
توانایی ژنتیکی حیوان برای ترشح شیر ، تخمگذاری و نظایر آن نصف توانایی ژنتیکی پدر یا مادر است که به نتاجشان منتقل می شود
breeding value(genetic value)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی دامپزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن