معادل انگلیسی نوعی سیستم خوراک دهی که پرنده آزادانه قادر به انتخاب دان می باشد

دامپزشكی

نوعی سیستم خوراک دهی که پرنده آزادانه قادر به انتخاب دان می باشد

free choice system of feeding

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نوعی سیستم خوراک دهی که پرنده آزادانه قادر به انتخاب دان می باشد

غذا دهی تا حد اشتها ، غذا دهی به مقدار فراوان

ad libitum feeding

تغذیه مصنوعی یا مکمل

artificial feeding

تغذیه سطلی

bucket feeding

تغذیه متعادل کننده

buffer feeding

تغذیه گاو

cattle feeding

غذا و خوراک کنترل شده

controlled feeding

تغذیه دستی

creep feeding

سیستم تغذیه جداگانه مرغ و خروس

dual feeding

تغذیه روزانه

every-day feeding

خوراک و خوراک دان

feed and feeding

تغذیه ، خوراک دام

feeding

تغذیه اجباری

force feeding

تغذیه اجباری ، خورانیدن

Force-feeding

1) آزاد 2) مجانی 3) فاقد

free

جیره رشد دهنده در حد اشتها

free choice growe

مرتع آزاد

free range

فری استال ، اصطبل بسته با آبشخور آزاد ، نوعی اصطبل سرپوشیده که در آن آبشخور در نظر گرفته می شود ولی گاوها آزاد هستند تا از هرکدام برای استراحت استفاده کنند

free stall barn

تغذیه آزاد

free-choice

دو قلوهای نر و ماده ، حیوانی که اندامهای تناسلی آنرشد ناقص کرده ، یک جانور ماده عقیم که با یک جانور نربه طور دوقلو زائیده شده باشد ، در گاو و گوسفند و بز وخوک اتفاق می افتد ، فری مارتین ، گوساله ماده عقیمی که با گوساله نر دوقلو باشد

freemartin

گوساله ماده متولد شده همراه باگوساله نربه صورت دوقلو بیش از ‎ 90 درصد آنها عقیم می باشند

freemartine

فری مارتینیسم ، حالت فری مارتین داشتن ، دو قلو بودنگوساله ماده با گوساله نر در رحم و اتصال رگهای جفتآنهاکه باعث تبادل موادی(هورمون ها ، سلولهایجنسی)از گوساله نر به گوساله ماده می شود و از رشددستگاه تولید مثل حیوان ماده جلوگیری کرده و سببوری تلیسه میش

freemartinism

جایگاه آزاد ، آغل انفرادی

freestall housing

داغ سرد

freez branding

منجمد خشک شده

freeze dried

خشک کردن انجمادی

freeze drying

انجماد

freezing

تغذیه دستی

hand feeding

تغذیه نیمه شبی

midnight feeding

از غذا افتادگی

off feeding

تغذیه از چراگاه

pasture feeding

خوراک دادن مرحله ای ، تغییر جیره غذایی حیوان بر حسب سن ، شرایط فیزیولوژیک ، تولید ، فصل سال ، دمای محیط ، شرایط بدن ، گونه ، سویه حیوان ، توازن بین مواد مغذی و کانی

phase feeding

خوراک دادن به روش محدود (محدود کردن خوراک)

restricted feeding

تغذیه معکوس

reverse feeding

تغذیه اتوماتیک

self feeding

تغذیه نیمه اتوماتیک

semiautomatic feeding

تغذیه مجزا

separate feeding

تغذیه بر اساس جدا کردن جنسیتها

sex - separate feeding

ریزه خواری ، به تغذیه کنسانتره در سالن شیردوشی گفته می شود که گاو به سرعت و در زمان محدودی که در آنجاست از کنسانتره استفاده می کند

slug feeding

تغذیه تابستانه

summer feeding

کم کردن تغذیه

underfeeding

تغذیه زمستانه

winter feeding

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نوعی سیستم خوراک دهی که پرنده آزادانه قادر به انتخاب دان می باشد

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نوعی سیستم خوراک دهی که پرنده آزادانه قادر به انتخاب دان می باشد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما