معادل انگلیسی جیره ، جیره غذایی ، مقدار خوراکی که برای یک حیوان در یک مدت معین ، معمولاً 24 ساعت تأمین میشود اگر

دامپزشكی

جیره ، جیره غذایی ، مقدار خوراکی که برای یک حیوان در یک مدت معین ، معمولاً 24 ساعت تأمین میشود اگرچه در عمل ، کلمه جیره در مورد خوراکی به کار میرود که به حیوان تغذیه میشود ، بدون در نظر گرفتن مدت مصرف آن

ration.

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جیره ، جیره غذایی ، مقدار خوراکی که برای یک حیوان در یک مدت معین ، معمولاً 24 ساعت تأمین میشود اگر

تخلیه شکم

gutting. evisceration.

تغلیظ خون ، کاهش حجم پلاسمای خون

hemoconcentration.

صافی گذری ، نفوذ به درون یک پرده یا لایه نیمه تراوا

infiltration.

دریدگی ، پاره شدگی

laceration.

استحاله ، خردشدگی

maceration.

بلوغ فرآیند بالغ شدن یا رسیدن

maturation.

ریزصافی عبور دادن یک مایع از صافی سوراخ ریز

microfiltration.

مهاجرت ، تغییر محل

migration.

نفوذ

penetration.

سوراخ ، سوراخ سوراخ ، شبکهای ، مشبک

perforation.

تعریق

perspiration.

پیاچ ، غلظت یون هیدروژن مقیاس معیار (شاخص ارزیابی ) اسیدیته و قلیایی خنثی pH بودن در نزد شیمیدان است 7 بیشتر از 7 نمایانگر محیط قلیایی pH ، است کمتر از 78 نمایانگر محیط اسیدی pH و به صورت لگاریتمی است pH است مقیاس به صورت لگاریتمی pH یک محلول با 7 10 مرتبه قلیایی- ، pH است یک محلول با 7 و 100 مرتبه pH تر از یک محلول با 6 است pH قلیاییتر از یک محلول با 5

ph. hydrogen ion concentration.

اقدام ، تدارک ، آمادهسازی ، هر چیز آماده شده یا تهیه شده

preparation.

رویش ، جوانه زدن ، تهییج سلولی

proliferation.

سستی ، بیحالی ، رخوت

prostration.

سردسازی ، خنک سازی ، تبرید سردسازی مصنوعی با استفاده از یخ یا اصول تبخیر گرمای نهفته پایین آوردن دمای مواد مورد نظر با قرار دادن آنها در یخچال ، سردخانه یا فریزر دستگاه های سرمازا برحسب نوع استفاده از چند درجه بالای صفر تا دهها درجه سانتیگراد زیر صفر قابلیت سردسازی یا انجماد دارند

refrigeration.

یخچال ، دستگاه سرمازا ، دستگاه سردکننده

refrigerator. see refrigeration.

تولید نسل جدید ، تولید نسل

regeneration.

تنفس ، ( 1) اکسید شدن کربوهیدراتها در موجودات زنده و آزاد شدن انرژی ، گاز کربنیک و آب (متابولیزم سلولی ) ( 2) در حیوانات ، عمل تنفس؛ کشیدن هوا به داخل ریه ها و خارج کردن هوای بازدم (دم + بازدم)؛ در موجودات کوچکی که اندامهای تنفسی ندارند ، این عمل از طریق سطح وسیعی از بدن صورت می گیرد

respiration.

دم زدن ، نفس کشیدن ، تنفس کردن

respire. to breath. see respiration.

اشباع شدگی ، حالت اشباع ، سیری

saturation.

جداسازی ، تفکیک ، انفصال ، طبقهبندی (درجه بندی) ذرات از نظر اندازه ، شکل یا غلظت

separation.

فوق اشباع

supersaturation.

چرکزایی ، تشکیل چرک ، تشکیل چرک عفونی ، هر عاملی که منجر به تشکیل چرک عفونی در بدن می شود

suppuration.

عیارسنجی ، تعیین عیار

titration.

تعرق ، عمل خروج بخار آب از گیاه زنده و وارد شدن آن به جو (اتمسفر)

transpiration. see evaporation.

قرحه ، زخم عمیق ، قرحه شدن ، ایجاد شرایطی که در آن بخشی از مواد یک سطح مخاطی پوستی از بین میرود و موجب از هم پاشی و بافت مردگی تدریجی در بافت میشود

ulceration.

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی جیره ، جیره غذایی ، مقدار خوراکی که برای یک حیوان در یک مدت معین ، معمولاً 24 ساعت تأمین میشود اگر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جیره ، جیره غذایی ، مقدار خوراکی که برای یک حیوان در یک مدت معین ، معمولاً 24 ساعت تأمین میشود اگر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما