معادل انگلیسی تولید مثل ، زاد آوری ، زاد ولد ، تولید فرزند تولید فرزند به یکی از روشهای تکثیر؛ مثل ، تولید مثل د

دامپزشكی
تولید مثل ، زاد آوری ، زاد ولد ، تولید فرزند تولید فرزند به یکی از روشهای تکثیر؛ مثل ، تولید مثل در پستانداران و آبزیان بچه زا (از راه جفتگیری و زایمان)؛ تولید مثل در طیور و خزندگان (از راه جفتگیری و تولید تخمهای نطفه دار)؛ تولید مثل در ماهیان (از راه تخمگذاری و لقاح تخمها با ریختن اسپرم ماهی نر روی تخمها) ؛ تولید مثل در زنبور عسل (از راه جفتگیری ملکه و گذاردن تخمهای نطفه دار یا عدم جفتگیری و گذاردن تخمهایی که زنبورهای نر از آنها به وجود می آید) و در گیاهان؛ گرده افشانی ، بکرزایی و انواع آنها
reproduction.

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی دامپزشكی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی دامپزشكی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی دامپزشكی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن