معادل انگلیسی نوار کنترل نورد ، نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعیض سطر در یک چاپگر سطری روی آن پانچ شده است ،

مهندسی كامپيوتر و IT
نوار کنترل نورد ، نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعیض سطر در یک چاپگر سطری روی آن پانچ شده است ، نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی آن پانچ شده است نوار کنترل نورد
carriage control tape
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نوار کنترل نورد ، نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعیض سطر در یک چاپگر سطری روی آن پانچ شده است ،
فرآیند برگرداندن نوار مغناطیسی به ابتدای رکورد قبلی ، فرآیند برگرداندن نوار مغناطیسی به ابتدای رکورد قبلی
backspace tape
نورد ، کنترل چاپگر ، [نورد] قسمتی از ماشین تحریر یا چاپگر شبیه ماشین تحریر که غلطک را نگه میدارد در دستگاههای تحریر استاندارد ، غلطک و این قسمت هنگام ضربه زدن کلیدها بر روی کاغذ ، با هم حرکت میکنند‎ ; غلطک میچرخد و باعث میشود که کاغذ به طرف جلو رانده شود البته در بیشتر چاپگرهای ضربه ای ، هد چاپ در عرض غلطک جلو و عقب میرود و غلطک فقط حرکت چرخشی دارد و در جهت افقی جابجا نمیشود نیز نگاه کنید به ‎ carriage return
carriage
تعویض سطر ، سرسطر رفتن ، بازگشت نورد ، تعویض سطر - نگاه کنید به cr ، بازگشت نورد سر سطر رفتن تعویض سطر ‎ رجوع کنید به: Enter/Return
carriage return
نوار کاست ، [نوار کاست] نوار موجود در کاست و همچنین محفظه پلاستیکی و نوار موجود در آن را گویند گاهی اوقات از نوارهای کاست برای تهیه کپی پشتیبان از داده های کامپیوتر استفاده میشود
cassette tape
با حروف DAT ، یک رسانه ذخیره سازی مغناطیسی است که برای ثبت اطلاعات صوتی دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد ، [نوار صوتی دیجیتال] با حروف اختصاری ‎ DAT ، یک رسانه ذخیره سازی مغناطیسی است که برای ثبت اطلاعات صوتی دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد
digital audio tape
نوار پدربزرگ - نواری که دو نسل از داده ی فعلی قدیمی تر است ، مثلاً اگر پشتیبان گیری از اطلاعات روزانه باشد ، نوار دو روز پیش « نواز پدربزرگ » نام دارد همچنین نگاه کنید به hard disk management
grandfather tape
کلید به نوار
key to tape
نوار مغناطیسی ، نوار مغناطیسی نواری که اطلاعات را بر روی خود ضبط می کند ، [نوار مغناطیسی] نگاه کنید به ‎ tape
magnetic tape
نوار مغناطیسی
magtape
نوار نه شیاره
nine track tape
نوار پیشگو
oracle tape
نوار کاغذی
paper tape
نوار کاغذی منگنه
punch paper tape
دیسک و نوار چرکنویس دیسک یا نواری که می توان در هر زمانی آن را پاک و مجدداً استفاده کرد زیرا چیزی ندارد که در آینده استفاده از آن لازم باشد
scratch disk , scratch tape
نوار نیمه نا متناهی
semi – infinite tape
نوار هفت شیاره
seven track tape
سیستم پشتیبان گیری نواری با سرعت بالا که به منظور بهینه ساختن توان عملیاتی طراحی گردید; نوار در هنگام پشتیبان گیری متوقف نمی شود ، نگاه کنید به ‎ tape
streaming tape
نوار - مواد انعطاف پذیر نازکی که اطلاعات را می توان به صورت مغناطیسی روی آن ضبط کرد نوارها بهترین وسیله ی پشتیبان گیری از فایلهای کامپیوتری و انتقال فایلهای بزرگ ( بزرگتر از ظرفیت یک دیسک با تراکم بالا) به اداره ی خدمات هستند باید مطمئن شوید که اداره ی خدمات می توان نوار شما را یخواند انواع نوارها با قالبها و ظرفیتهای گوناگونی وجود دارند توجه داشته باشید که ضبط یک نوار ، منوط به صرف زمان است ، شاید چندین ساعت برای 100 مگابات همچنین هر نواری قبل از استفاده باید قالب بندی شود؛ قالب بندی یک نوار ممکن است چند ساعت طول بکشد ؛ از این رو ، نوارها جایگزین های عملی برای دیسک گردان هانیستند ابر کامپیوترها ، از نوارهای حلقه ب حلقه استفاده می کنند که در سالهای 1950 ساخته شدند ریزکامپیوترها از کارتریج های مختلف نوار استفاده می کنند ، نوار بستن ؛ نوار ، Tape Automatic Preparation Equipment ، [نوار] باریکه نازک و طویلی که با مواد مغناطیسی پوشیده شده و داده ها روی آن ثبت میشوند برای این که یک دستگاه بتواند از نوار استفاده کند باید دو قرقره برای پیچیدن نوار روی آنها و یک هد خواندن‎/ نوشتن بین آنها داشته باشد از آنجایی که نوار یک رشته طویل از ماده ذخیره سازی داده هاست و هد خواندن‎/ نوشتن نیز نمیتواند به نقطه خاصی از آن بپرد و الزاما نوار آنقدر باید به دور یک قرقره بپیچد تا آن نقطه به زیر هد خواندن‎/ نوشتن برسد ، عمل خواندن ونوشتن باید به شکل ترتیبی روی نوارصورت بگیرد
tape

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن