معادل انگلیسی گوش 1- سرکشی کوچک در سمت راست حرف جی 2 کادر اطلاعاتی کوچکی در دو طرف یک خط عنوان یا تیتر

مهندسی كامپيوتر و IT
گوش 1- سرکشی کوچک در سمت راست حرف جی 2 کادر اطلاعاتی کوچکی در دو طرف یک خط عنوان یا تیتر در روزنامه ها این علامت عموماً برای پیش بینی وضع هوا به کار می رود
ear
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گوش 1- سرکشی کوچک در سمت راست حرف جی 2 کادر اطلاعاتی کوچکی در دو طرف یک خط عنوان یا تیتر
[مقیدسازی زودهنگام] نگاه کنید به ‎ static binding
early binding
حافظه ROM که می تواند بدون پاک کردن تمام اطلاعات ذخیره شده بطور انتخابی تغییر کند Alterable Read Only Memory Electrically ، Electrically Alterable Read-Only Memory Electrically Alterable ROM ، ‎Electrically Alterable ROM حافظه ‎ ROM که می تواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییر کند ‎Alterable Read Only Memory Electrically حافظه فقط خواندنی تغییرپذیر الکتریکی
earom
زودترین مهلت زمانی اول
earliest deadline first
سیستم مشاهده زمین
earth observing system
شبکه پژوهشی آکادمیک ، european academic research network ، شبکه پژوهشی اکادمیک
earn
دو سویه
bilinear
روشن ، شفاف ، زدودن ، واضح ، کلید پاک کردن صفحه نمایش تغییر محتوی یک خانه حافظه ، پاک کردن پاک - 1- صفر کردن یک مدار فلیپ فلات یا خانه ای از حافظه 2- پاک کردن صفحه نمایش در بسیاری از نسخه های بیسیک فرمان cls صفحه پاک کن است 3- در برخی از مفسرهای بیسیک و سایر محیطهای محاوره ای فرمان CLEAR تمام متغیرها را صفر می کند یا هر حافظه ای را که برای اهداف خاصی تخصیص یافته آزاد می کند مانند آرایه ها ، رفع خطر ، صاف ، پیام کشف روشن کردن ، پاک کردن
clear
دنده
gear
دنده فرود
landing gear
سال کبیسه - سالی که در آن یک روز ، یعنی 29 فوریه ، اضافه می شود تا سال تقویمی را با چرخش زمین به دور خورشید هماهنگ کند اگر سالهای کبیسه وجود نداشت ، تقویم با حرکت زمین همگام نمی شد و پس از چندین قرن ، اول ژانویه به جای زمستان در تابستان بود قاعده ی سالهای کبیسه چنین است : * سالهایی که بر 400 قابل تقسیم باشند ، همیشه سالهای کبیسه اند یعنی سالهای 2000 و 2400 سالهای کبیسه اند * سالهایی که بر 100 قابل تقسیم باشند ، نه بر 400 ، سالهای کبیسه نیستند یعنی سالهای 1900 و 2100 سالهای کبیسه نیستند * به عبارت دیگر ، سالهایی که بر 4 بخش پذیرند ، سالهای کبیسه اند یعنی 2004 ، 2008 و غیره ، سالهای کبیسه اند سالهای کبیسه را ژولیوس سزار معرفی کرد نگاه کنید به Gregorian Julian calendar ; calendar
leap year
خطی چپ
left linear
خطی ، [ردیفی ، خطی] صفتی با دو مفهوم مرتبط اما مجزا: در مفهوم اول ، روندی است که بطور ترتیبی پردازش میشود مانند جستجوی خطی که از مورد ‎ A به ‎ B و به ‎ C میرود‎ ; در مفهوم دوم که به ریاضیات و الکترونیک مربوط میشود ، وضعیتی است که دو خصوصیت یا متغیر مستقیما و به نسبت با هم ارتباط دارند به عنوان مثال خروجی یک تقویت کننده خطی مستقیما متناسب با ورودی آن است برنامه نویسی خطی که نوعی حل مسئله است ، سعی در یافتن بهترین راه حل یک مسئله دارد که چندین متغیر مرتبط با معادله های خطی را در خود جای میدهد ، به عنوان مثال برای یافتن کمترین مقدار کالری مورد مصرف انسان در عین حالی که شرایط مطلوبی را حفظ کرده و مقدار متناسبی از بین گروهی از غذاهای مورد نظر را مصرف کند در معادله خطی هیچ متغیری نباید توان بیشتر از یک داشته باشد ، به عنوان مثال ، ‎ 2x+yz یک معادله خطی است اما معادله ‎ 2x2+yz معادله خطی محسوب نمیشود
linear
کلیدی روی بعضی از کنسولهای کامپیوتری که ثبات های عملیاتی را پاک کردن و آنها را برای حالت جدید عملیات آماده می کند ، کلیدی روی بعضی از کنسولهای کامپیوتری که ثبات های عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده می کند ، کلیدی روی بعضی از کنسولهای کامپیوتری که ثبات های عملیاتی را پاک کردن و آنها را برای حالت جدید عملیات آماده می کند
master clear
شبه خطی
quasi-linear
انتها
rear
افقی - عمودی ، مستقیم الخط
rectilinear
خطی راست
right linear
آلودن - ابزاری ویرایشگر در اکثر برنامه های نقاشی با این ابزار می توان رنگ را از یک ناحیه به ناحیه ی دیگر برد به طوری که گویی انگشت خود را به عکس گچی مالیده اند این ابزار با رنگهایی کار می کند که از قبل در تصویر بوده اند بر خلاف smudge که رنگهای مرکب اتفاقی را به تصویر اضافه می کند
smear
نرم افزاری برای ویرایش فیلم
vcdgear
سال کاری
work year
سال 12 ماه یا 365 روز
year

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن