معادل انگلیسی مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص ، وارد ، جمله ، عضو ، عنصر ، درایه ، داده ، [ورودی] واحدی از اطلاع

مهندسی كامپيوتر و IT
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص ، وارد ، جمله ، عضو ، عنصر ، درایه ، داده ، [ورودی] واحدی از اطلاعات که برنامه کامپیوتر به عنوان یک عضو کامل با آن رفتار میکند ، مثل مقدار موجود در یک سل صفحه گسترده یا در یک فیلد پایگاه داده ها این اصطلاح به روند وارد کردن اطلاعات ، اغلب در یک قالب از پیش تعریف شده ، نیز اطلاق میگردد ، مثل تایپ کردن یک عدد در سل صفحه گسترده ، مدخل
entry
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص ، وارد ، جمله ، عضو ، عنصر ، درایه ، داده ، [ورودی] واحدی از اطلاع
سطر ورودی
entry line
نقطه ورود ، نقطه دخول ، [نقطه ورودی] محلی در یک برنامه یا روال که اجرا از آنجا شروع میشود روالی که به زبان سطح بالا نوشته میشود ، معمولا فقط یک نقطه ورودی دارد (به استثنای فرترن که امکان تعریف چند نقطه ورودی را در برنامه هایش فراهم میسازد)
entry point
ورود داده ها ؛ ثبات داده ها ؛داده دهی ، وارد سازی داده ها فرایند وارد کردن اطلاعات در یک سامانه اطلاعاتی ، [ورود داده ها] روند نوشتن داده های جدید در حافظه کامپیوتر ، بخصوص از طریق صفحه کلید ، واردسازی داده ‌ها
data entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه از برنامه می باشد که کنترل به ان منتقل شده است ، ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیرمترفبه از برنامه می باشد که کنترل به آن منتقل شده است ، ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه از برنامه می باشد که کنترل به آن منتقل شده است
deffered entry
داده دهی مستقیم
direct data entry
دخول کلیدی
key entry
دستگاه کنترل از راه دور مخصوص درب ماشین تراشه کنترل‌کننده فرستنده در حافظه جایی را دارد که دارای کد 40 بیتی می‌باشد ، وقتی دکمه دستگاه را فشار می‌دهید 40 بیت کد را به همراه یک کد تابع (عملی) می‌فرستد که به ماشین می‌گوید که شما می‌خواهید مثلاً درب ماشین را ببندید یا باز کنید تراشه کنترل دریافت‌کننده هم اگر کد 40 بیتی را که انتظار دارد ، دریافت کند ، عملکرد درخواستی شما را انجام می‌دهد در غیر این صورت هیچکاری انجام نمی‌دهد هر دو فرستنده و گیرنده‌ها هم از مولد عدد شبه تصادفی استفاده می‌کنند که یک کد جدید را که در حافظه ذخیره شده را انتخاب می‌کنند
remote entry
ورود برناه از راه دور ؛ وارد کردن کار از راه دور ، ورود برنامه از راه دور ، وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
remote job entry
ورودی قدیمی
stale entry
ورود جمله به زیرروال
subroutine reentry

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن