معادل انگلیسی راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار به کار برده

مهندسی كامپيوتر و IT
راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار به کار برده می شود ، یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکار برده می شود ، یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکار برده می شود
flowchart template
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار به کار برده
شمای عملیاتی ؛ نمودار گردش کار ؛ روند نمایی ؛ نمودار گردشی ؛ روند نما ، نمودار گردش کار ، نمایش رون برنامه نموداری با نشانه ها و کلماتی که یک الگوریتم ( چگونگی حل یک مسئله ) را به طور کامل شرح می دهد حرکت از یک مرحله به مرحله بعدی با یک علامت پیکان بیان می شود جملات ( شروع ) و ( پایان ) درون بیضی و جملات عملیاتی درون مربع و جملات تصمیم گیری ، درون لوزی نوشته می شوند جمله ی تصمیم گیری سئوال بلی یا خیر از شما می پرسد اگر پاسخ بلی باشد مسیر بر چسب دار ، بلی دنبال می شود ، در غیر این صورت ، مسیر دیگری پیگیری خواهد شد معمولاً نوشتن فلو چارت به حل آسان مسئله ی برنامه نویسی پیچیده کمک می کند اگر چه با طرح برنامه نویسی ساخت یافته ، از این نمودارها کمتر استفاده می شود ، روندنما ، نمودار جریان کار ، فلوچارت نموداری که مسیر داده ها در برنامه یا سیستم اطلاعاتی و همچنین عملیاتی که در نقاط خاصی از مسیر روی داده ها انجام می شود را نشانی می دهد در روندنما برای مشخص شدن عملیات مختلف ، از توضیحات و علامتهایی مانند مربع ، لوزی و بیضی استفاده می شود که خطوط و فلشهای بین این اشکال جریان داده ها از یک نقطه به نقطه دیگر را نشان می دهند ، [روندنما ، فلوچارت] نموداری که مسیر داده ها در برنامه یا سیستم اطلاعاتی و همچنین عملیاتی که در نقاط خاصی از مسیر روی داده ها انجام میشود را نشانی میدهد در روندنما برای مشخص شدن عملیات مختلف ، از توضیحات و علامتهایی مانند مربع ، لوزی و بیضی استفاده میشود که خطوط و فلشهای بین این اشکال جریان داده ها از یک نقطه به نقطه دیگر را نشان میدهند روندنما به عنوان یک نقشه گرافیکی که عملیات یک برنامه یا سیستم را نشان میدهد ، در نمایش نحوه کار یک برنامه و درک عملیات آن موثر و مفید میباشد
قالب ، الگو ، قالب - الگویی برای آرایش دادن یا سازگر کردن چیزها 1- کارتی پلاستیکی که علائم روندنما ( فروچارت) از آن برش داده می شود برنامه نویسی که از الگو استفاده می کند ، به آسانی می تواند فلوچارت برنامه ها را ترسیم می کند 2- الگویی که می تواند توسط یک برنامه ی صفحه ی گسترده ، برنامه ی پایگاه داده یا برنامه ی صفحه بند به کار رود از این رو ذخیره ی الگو کمک می کند تا هر مرتبه مجبور به نوشتن خصوصیات نباشید 3 عبارت منظم ( با الگوی دیگری که باید تطبیق داده شود ) نگاه کیند به regular experssion ، [ا لگو ، قا لب] این اصطلاح به مفهوم الگو یا فرم میباشد به عنوان مثال ، یک بسته نرم افزاری ممکن است برای شرح عملکرد کلیدهای قابل به کارگیری در برنامه مربوطه ، حاوی یک صفحه قالبی شکل باشد که روی کلیدهای صفحه کلید جای میگیرد در پردازش تصویر ، الگو برای شناسایی یا تطبیق تصویر پویش (اسکن) شده استفاده میگردد در برنامه های صفحه گسترده ، الگو یک صفحه گسترده از قبل طراحی شده است که فرمولها ، برچسبها و عناصر آماده دیگری دارد که میتوان اطلاعاتی را در محلهای مناسب آن وارد نمود در ‎ MS-DOS الگو بخش کوچکی از حافظه است که آخرین فرمان تایپ شده ‎ MS-DOS در آن نگهداری میشود ، و به وسیله کلیدهای تابعی ‎ F1 تا ‎ F5 قابل ویرایش میباشد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن