معادل انگلیسی فرکانس ؛ بسامد ، فرکانس ، بسامد ، بسامد واحد فرکانس هرتز (Hz) برابر یک دور در یک ثانیه می باشد و در

مهندسی كامپيوتر و IT
فرکانس ؛ بسامد ، فرکانس ، بسامد ، بسامد واحد فرکانس هرتز (Hz) برابر یک دور در یک ثانیه می باشد و در اندازه گیری فرکانس از واحدهایی مانند کیلوهرتز و مگاهرتز و گیگا هرتز و تراهرتز استفاده می شود سرعت ساعت کامپیوتر معمولاً با مگاهرتز اندازه گیری می شود (برابر 166 تا 300 مگاهرتز) منبع: Whatis?com ، [فرکانس ، بسامد] سنجش تعداد دفعاتی که یک واقعه روی میدهد‎ ; نیز تعداد دفعاتی که یک سیگنال ، یک چرخه ‎ 360 درجه ای را در واحد زمان (ثانیه) تکرار میکند فرکانس معمولا با واحد هرتز سنجیده میشود و هر هرتز نیز یک چرخه در ثانیه میباشد در ایالات متحده امریکا ، جریان برق منازل با فرکانس ‎60 هرتز تغییر میکند واحدهای دیگر سنجش فرکانس ، کیلو هرتز (‎ KHz ، ‎1000 Hz) ، مگا هرتز (‎ MHz ، ‎1000KHz) ، گیگا هرتز (‎ GHz ، ‎1000MHz) و تترا هرتز (‎ THz ، ‎1000GHz) هستند مقایسه کنید با ‎ wavelength
frequency
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرکانس ؛ بسامد ، فرکانس ، بسامد ، بسامد واحد فرکانس هرتز (Hz) برابر یک دور در یک ثانیه می باشد و در
بارگیری فرکانسی ؛ بارکش فرکانسی ، بارکنش فرکانسی ، بارگیری فرکانسی
frequency loading
پاسخ فرکانس ، [پاسخ فرکانسی] در الکترونیک ، محدود فرکانسهایی است که یک وسیله صوتی میتواند به عنوان سیگنالهای ورودی بپذیرد
frequency response
تلفیق فرکانس ؛ تلفیق بسامدی ، تلفیق بسامدی تلفیق فرکانس مدولاسیون فرکانس ، [تلفیق فرکانس] با حروف اختصاری ‎ FM ، یک روش کد دهی اطلاعات در سیگنال الکتریکی با تغییر فرکانس آن میباشد باند رادیویی ‎ FM و بخش صوتی تلویزیون ، از تلفیق (مدولاسیون) فرکانس استفاده میکنند مقایسه کنید با ‎amplitude ‎ modulation
frequency modulation
ثبت تلفیق فرکانس
frequency modulation recording
حوزه ی فرکانس
frequency domain
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص می شود ، روشی برای انتقال اطلاعات که در آن وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص می شود ، روشی برای انتقال اطلاعات که در آن وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص می شود
frequency shift keying
شمارنده فرکانس ، [فرکانس سنج] نوعی وسیله مهندسی ، شبیه ولت سنج ، که فرکانس سیگنالهای الکترونیکی را نشان میدهد همچنین یک مدار الکترونیکی است که اغلب در کامپیوترهای کنترل روند تعبیه شده و فرکانس شکل گیری یا تکرار یک فعالیت خاص را اندازه میگیرد
frequency counter
فرکانس تقسیم دوتایی
Frequency Division Duplex
کدگذاری تلفیق فرکانس ، [کددهی تلفیق فرکانس] با شکل اختصاری ‎ FM encoding (کد دهی ‎FM) ، یک روش ذخیره سازی اطلاعات روی دیسک است که در آن ، داده ها و اطلاعات اضافی همگام سازی (بنام پالسهای ساعت) هر دو در سطح دیسک ثبت میشوند به دلیل فضایی که پالسهای ساعت روی دیسک اشغال میکنند ، این روش از کارایی مطلوبی برخوردار نیست از روشهای مناسبتر و کاراتر میتوان روش کد دهی تلفیق (مدولاسیون) فرکانس اصلاح شده (‎MFM) ، و روش پیچیده تر و باز هم کاراتر کد دهی محدوده ای (‎RLL) را نام برد مقایسه کنید با ‎ modified frequency modulation encoding ، ‎ run-length limited encoding
frequency modulation encoding
مخابره چندتایی فرکانس ؛ استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانس های مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ، مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانس های مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
frequency division multilexing
مقیاس بندی فرکانس
frequency scaling
نگاه کنید به ‎ FDM
frequency-division multiplexing
نگاه کنید به ‎ FSK
frequency-shift keying
نوسان فرکانس
frequency hopping
فرکانس پایه
6 Fundamental frequency
فرکانس صوتی
audio frequency
فرکانس موج حامل ، بسامد حامل
carrier frequency
فرکانس بالا
High-frequency
[فرکانس پائین] محدوده طیف الکترومغناطیسی بین ‎ 30 کیلوهرتز و ‎300 کیلوهرتز این محدوده فرکانسی برای انواع مختلفی از ارتباطات رادیویی از جمله باند رادیویی موج بلند در اروپا و آسیا مورد استفاده قرار میگیرد
low frequency
فرکانس پایین
Low-frequency
تعداد دفعات وقوع
occurrence frequency
فرکانس رادیویی ، [فرکانس رادیویی ، بسامد رادیویی] با حروف اختصاری ‎ RF ، بخشی از طیف الکترومغناطیسی با فرکانسهای بین ‎ 10 کیلوهرتز و ‎ 3000 گیگاهرتز میباشد این فرکانسها به طول موجهای بین ‎ 30 کیلومتر و یک میلی متر مربوط میشوند
radio frequency
[فرکانس صفحه نمایش] نگاه کنید به ‎ halftone
screen frequency
فراوانی اصطلاح
term frequency

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن