معادل انگلیسی دنبال کردن ، رسم کردن ، ردیابی کردن ، اجرای برنامه به نحوی که رشته عبارتهای اجراشده نک تک قابل ملاح

مهندسی كامپيوتر و IT

دنبال کردن ، رسم کردن ، ردیابی کردن ، اجرای برنامه به نحوی که رشته عبارتهای اجراشده نک تک قابل ملاحظه باشد ، پیگیری ، ردیابی ، دنبال کردن 1 ( در یک برنامه ی نقاشی ) ایجاد مسیر یا شما در اطراف منحنی های یک شکل طرح بیی ( bitmapped ) ضروری است که طرح بیت ها را ردیابی کرد تا به گرافیک برداری تبدیل شوند ردیابی را می توان به وسیله ی یک برنامه ی کمکی یا از درون برنامه ی ترسیم انجام داد 2 اجرای مرحله به مرحله یک برنامه ، به طوری که نتایج هر مرحله قابل مشاهده باشد ، [رد یابی ، دنبال کردن] اجرای برنامه به نحوی که رشته عبارتهای اجرا شده تک تک قابل ملاحظه باشد در این روند ممکن است عبارتهای خروجی در صفحه نمایش ، یک فایل یا محل دیگری ثبت شوند بسیاری از اشکال زداها (‎debugger) عبارت اجرا شده را نشان داده ، لیست مقادیر یا متغیرها و ساختارهای داده ای را نوسازی میکنند نیز نگاه کنید به ‎ debugger ، ‎single ‎ step

trace

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دنبال کردن ، رسم کردن ، ردیابی کردن ، اجرای برنامه به نحوی که رشته عبارتهای اجراشده نک تک قابل ملاح

از ابزارهای شبکه‌ای متعددی نظیر traceroute می‌توان به منظور اندازه گیری میزان تاخیر در یک شبکه استفاده نمود برنامه‌ فوق فاصله زمانی بین ارسال یک بسته اطلاعاتی از مبداء به مقصد و برگشت آن را محاسبه می‌نمایند برای استفاده از این ابزار Start->Run و سپس کلمه tracert و بعد از آن سایت مورد نظر را تایپ کنید

traceroute

قابلیت ردیابی

trace-ability

مجموع قطر ماتريس

trace of sum of matrix

اثر خودکار ، ترسیم خودکار - ( یک برنامه ترسیم ) فرمانی که به کامپیوتر دستور می دهد تا یک منحنی را بر محیط یم تصویر (( طرح بیتی )) منطبق سازد وقتی این تصویر به گرافیک برداری تبدیل شود دستکاری آن در برنامه ترسیم بسیار آسان خواهد بود ، [ترسیم اتوماتیک حواشی] ویژگی بسیاری از برنامه های ترسیمی که خطوط حول و حوش تصاویر طرح بیتی را ترسیم میکنند تا یک تصویر موضوعی (برداری) حاصل آید نیز نگاه کنید به ‎ graphics bit-mapped ، ‎ object-oriented graphics

autotrace

ردیابی رویداد

event trace

برگشت افقی ، [برگشت افقی] در نمایشگرهای پویش الکترونی ، جابجایی پرتو الکترونی از انتهای سمت راست یک خط پویش به ابتدای سمت چپ خط بعدی است زمان مورد نیاز برای این جابجایی را فاصله خاموشی افقی میگویند چرا که پرتو الکترونی در این فاصله زمانی خاموش میشود مقایسه کنید با ‎vertical ‎ ; retrace نیز نگاه کنید به ‎ blanking

horizontal retrace

مسیری که پرتو الکترونی در مونیتورهای پویشی در بازگشت از لبه سمت راست به لبه سمت چپ یا از پایین به بالای صفحه نمایش ، آن را پیگیری میکند: در هنگام این جابجایی (بازگشت) ، پرتو الکترونی به مدت کوتاهی خاموش میشود تا خط نامناسبی روی صفحه نمایش نکشد این روند در هر ثانیه چندین بار تکرار شده و از سیگنالهای همگام کننده برای خاموش و روشن کردن پرتو الکترونی استفاده میکند نیز نگاه کنید به ‎ horizontal retrace ، ‎ vertical retrace

retrace

ردیابی پشته

stack trace

[برگشت عمودی] در نمایشگرهای پویش الکترونی ، حرکت پرتو الکترونی از گوشه سمت راست پایین صفحه به گوشه سمت چپ بالای صفحه نمایش میباشد که پس از انجام یک دور جاروب کامل صفحه نمایش صورت میگیرد زمان مورد نیاز برای این جابجایی پرتو الکترونی ، فاصله زمانی خاموشی عمودی نامیده میشود زیرا حین آن ، پرتو الکترونی خاموش میشود مقایسه کنید با ‎ ; horizontal retrace نیز نگاه کنید به ‎ blanking

vertical retrace

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی دنبال کردن ، رسم کردن ، ردیابی کردن ، اجرای برنامه به نحوی که رشته عبارتهای اجراشده نک تک قابل ملاح

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دنبال کردن ، رسم کردن ، ردیابی کردن ، اجرای برنامه به نحوی که رشته عبارتهای اجراشده نک تک قابل ملاح

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما