معادل انگلیسی کلید قفل کننده کلیدهایی که حروف بزرگ را تایپ می کنند

مهندسی كامپيوتر و IT

کلید قفل کننده کلیدهایی که حروف بزرگ را تایپ می کنند

caps lock

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کلید قفل کننده کلیدهایی که حروف بزرگ را تایپ می کنند

تبدیل قفل (کلید)

caps lock (key)

کلید CapsLock ، [کلید ‎ caps lock] کلیدی در صفحه کلید کامپیوتر که وقتی زده شود ، تمام حروف بطور بزرگ تایپ میشوند این کلید روی اعداد ، علامتهای نقطه گذاری و علامتهای دیگر تاثیری نمیگذارد

caps lock key

بلوک خراب ؛ بلوک معیوب

bad block

دسته پرندگان

bird flock

بلوک بیتی

bit block

بلوک ، بلوک ؛ مسدود کردن ؛ سد ؛کنده ؛ بلاک ، بلوک - گروهی از بایتها که بر روی نوار مغناطیسی یا وسیله ای مشابه ذخیره می شوند بلوکها توسط نواحی خالی به نام فواصل بین بلوک از هم جدا می شوند ، قالب واحد ارتباطات پردازش شده یا انتقال یافته واحد ممکن است از نظر اندازه متغیر باشد در ارتباطات یک واحد اطلاعات گذرانده از یک کامپیوتر به دیگری یک بلوک می باشد ، [بلوک] به مفهوم گروهی از چیزهای مشابه که معمولا در مورد بایتهای ابزار ذخیره سازی و داده ها و یا بخشهایی از متون مورد استفاده قرار میگیرد اصطلاح بلوک موارد استفاده زیادی داشته و بنابراین تعریف دقیق آن در هر مورد متفاوت است در برنامه نویسی ، بلوک بخشی از حافظه دستیابی مستقیم (‎RAM) است که بطور موقت توسط سیستم عامل یا مجموعه ای از عبارتها و فرمانهای برنامه ، به برنامه اختصاص داده میشود در ارتباطات ، بلوک واحد اطلاعات ارسالی است که از کدهای شناسایی ، داده ها و کدهای کنترل خطا تشکیل میشود در بخش ذخیره سازی ، بلوک مجموعه ای از بایتهای داده هاست که به شکل گروهی از دیسک خوانده شده و یا روی آن نوشته میشوند در نمایش ویدئویی ، بلوک یک بخش مستطیل شکل از پیکسلهاست که به شکل یک واحد مورد استفاده قرار میگیرند در برنامه های کاربردی ، بلوک بخشی از متن است که انتخاب شده و همزمان و بطور کامل تحت تاثیر تغییرات قرار میگیرد

block

بلوک راه انداز ، [بلوک بوت ، بلوک راه اندازی] بخشی از دیسک که حاوی بار گذار سیستم عامل و اطلاعات اساسی دیگر جهت راه اندازی کامپیوتر میباشد

boot block

حروف به شکل بزرگ ، حروف بزرگ ، حروف بزرگ - نکته اینترنتی: تمامی نامه یا پست الکترونیکی را همواره با پیام خود با حروف بزرگ به گروههای خبری ارسال نکنید این عمل به منزله ناخوانا کردن نامه است و علاوه بر آن چنین وانمود می کند که در حال فریاد زدن هستند ( روی تمام کلماتتان تاکید شده است )-capital letters ، حروف بزرگ اصطلاح ‎ all caps به مفهوم بزرگ بودن تمام حروف کلمات و اصطلاح ‎ initial caps به مفهوم بزرگ بودن حرف اول کلمات میباشد مقایسه کنید با ‎ ; lowercase نیز نگاه کنید به ‎ uppercase

caps

(کلید) قفل تبدیل

capslock

چرخ تسمه ، نشیمنگاه ، زیر سوپاپی ، میله گردان گردونه دوار لنگر ، قرقره دوار لنگر

capstan

نرم افزاری برای قفل گذاشتن بر روی CD http://www ntutility com

cd-lock

بلوک مداری

circuit block

ساعت ، زمان سنج ، [ساعت ، کلاک] یک مدار الکترونیکی در کامپیوتر که پالسهای زمانی مداومی تولید میکند‎ ; این پالسها ، سیگنالهای دیجیتالی هستند که به وسیله آنها همگام سازی عملیات انجام میشود سیگنال ساعت سیستم با فرکانس خاصی بین یک میلیون تا ‎50 میلیون سیکل در ثانیه (مگا هرتز یا ‎MHz) عمل کرده و به وسیله یک کریستال کوارتز در داخل مدار ساعت ، تنظیم میشود این میزان ، یکی از مشخصه های سرعت پردازش کلی کامپیوتر میباشد همچنین مدار باتری داری است که ساعت و تاریخ را در کامپیوتر نشان میدهد و مانند ساعت سیستم هم نیست مقایسه کنید با ‎ clock/calendar

clock

بلوک کنترل

control block

کلیدی خاص از صفحه کلید که مانند کلید shift برای کلیدهای حرفی عمل می کند لازم نیست که آن را پایین نگه دارید وقتی کلید caps lock روشن است هر چیزی را که تایپ کنید با حروف بزرگ نمایش داده می شود اگر بخواهید به طوری عادی تایپ کنید روشن بودن این کلید برایتان مشکل ساز است برخی از برنامه های لازم را برای تصحیح خطاهای بزرگ کوچک نویسی حروف دارند

cops lock

بلاک کنترل داده ها

data control block

بلاک کنترل مجموعه داده ها

data set control block

بن بست ، بن بست هنگامی که دو برنامه یا بازار پیش از ادامه کار منتظر سیکنالی از دیگری باشند ، وضعیت خطا یا بن بست به وجود می آید ، بن بست - شرایطی که هر دو فرایند منتظر دیگری است تا کاری را انجام دهد ، از این رو هیچ کدام کار خود را ادامه نمی دهند نگاه کنید به multitasking ، [بن بست] وضعیتی که در آن ، دو برنامه یا ابزار منتظرند تا قبل از ادامه کار ، پاسخی از دیگری دریافت کنند

deadlock

بلوک شکنی ، [از بلوک در آوردن] خارج ساختن یک یا چند رکورد منطقی (واحدهای اطلاعات ذخیره شده) از یک بلوک بیشتر سیستمهای مدیریت فایلی یا پایگاه داده ها ، جهت کارایی بیشتر روند ذخیره سازی ، بلوکهای اطلاعات را در رسانه های خارجی مانند دیسک گردان ، مینویسند هر بلوک ممکن است از چندین واحد منطقی اطلاعات ، به عنوان مثال ، خطوط یک سند یا رکوردهای یک بانک اطلاعاتی ، تشکیل شود برنامه های کاربردی و سیستمهای پایگاه داده ها برای فراهم ساختن واحدهایی جهت پردازش بیشتر ، اغلب باید این اطلاعات را از بلوک خارج سازند نیز نگاه کنید به ‎ block

deblock

پایان یک بلوک

end of block

خاتمه ارسال بلاک انتهای بلاک مخابره ، انتهای بلاک مخابره ، خاتمه ارسال بلاک ، انتهای بلاک مخابره خاتمه ارسال بلاک

end of transmission block

بلوک کنترل فایل ، [بلوک کنترل فایل] با حروف اختصاری ‎ FCB ، بلوک کوچکی از حافظه است که سیستم عامل کامپیوتر بطور موقت از آن برای نگهداری اطلاعات مربوط به فایل باز شده ، استفاده میکند بلوک کنترل فایل معمولا حاوی اطلاعاتی چون محل استقرار آن در دیسک و نشانگر موقعیت فعلی (یا قبلی) کاربر در فایل میباشد

file control block

برنامه ای برای قفل کردن فایلها

file lock

برنامه ای برای قفل کردن پوشه ها

folder lock

بلوک خالی ، [بلوک خالی] ناحیه ای (بلوکی) از حافظه که تحت اشغال قرار نگرفته است

free block

بلاک خالی

free-block

بلاک ورودی ، واحد ورودی

input block

همبند کردن ، همبند شدن ، وسیله حفاظتی که از تداخل دستگاه یا عملثیات دیگری ممانعت به عمل می آورد ، جلوگیری از عملکرد یک وسیله هنگامی که عملیات دیگری در حال انجام شدن است

interlock

ساعت داخلی ، [ساعت داخلی] نگاه کنید به ‎ clock/calendar

internal clock

قفل کلیدی ، ضامن ، ضامن قفل کلیدی

keylock

قفل شدن ، قفل کردن ، قفل ، قفل کردن - 1- ( در مک اینتاش ) علامت گذاری فایل یادیسکی با عنوان « تغییر نده » این عمل به وسیله ی انتخاب گزینه ی " Locked " در پنجره ی " Get info " انجام می شود 2- ( در سیستمهیا عامل گوناگون ) علامت گذاری فایلهای « در حال استفاده » ، تا سایر برنامه های در حال اجرا موجب تغییر آ«ها نشوند تحت MS-DOS فرمان SHARE عمل قفل کردن فایل را انجام می دهد 3- جلوگیری از ثبت اطلاعات بر روی دیسک یک دیک 3/5 اینچی را می توان به وسیله ی سر دادن باریکه ی پلاستیکی کوچکی ( در پشت دیسکت ) به یمت لبه ی آن ، از نوشته شدن محافظت کرد در این صورت ، دیک گردان ، آن دیسکت را به صورت « فقط خواندنی » می شنسد نام این عمل « حفاظت در برابر نوشته شدن » است هر دیسکتی که به اداره ی خدمات فرستاده می شود ، باید قفل شود تا ویروسها نتوانند بر روی دیسک منتقل شوند ، قفل قفل حافظه فرآیند انتقال محتویات حافظه بافر های گره ، اندیس و بافتها از حافظه سیستم به فضای قابل دسترسی برای کارت گرافیکی این کار یک اشاره گر به محل مورد نظر حافظه بر میگرداند ، چفت ، قفل گلنگدن ، چفت شدن ، قفل شدن گیره دریچه های کانال ناو

lock

زمان سنج اصلی ، زمان سنج اصلی ساعتی که کل ساعتهای دیگر سیستم به وسیله آن تنظیم می شوند

master clock

بلوک تو در تو

nested block

قفل صفحه ی عددی - کلید بر روی کامپیوترهای سازگار با PC که صفحه ی عددی را به دو حالت در می آورد؛ تایپ کردن اعداد یاحرکت دان مکان نما با کلیدهای جهت دار ( پیکانها ) ، کلید قفل کننده اعداد ماشین حساب

num lock

(کلید) قفل اعداد

numlock

ساعت بلادرنگ ، زمان سنج بلادرنگ ، زمان سنج بلادرنگ ساعت بلادرنگ

real time clock

[ساعت واقعی] نگاه کنید به ‎ clock

real-time clock

بلوک امضاء

signature block

قفل چرخشی

spin lock

بلوک ذخیره

storage block

[ساعت سیستم] نگاه کنید به ‎ clock

system clock

بالک کنترل وظیفه ، بلاک کنترل کار ، بلاک کنترل وظیفه ، بلاک کنترل کار بلاک کنترل وظیفه

task control block

بلاک نخ

thread block

دارای نرخ کلاک پایین

underclock

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی کلید قفل کننده کلیدهایی که حروف بزرگ را تایپ می کنند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کلید قفل کننده کلیدهایی که حروف بزرگ را تایپ می کنند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما