معادل انگلیسی حوزه ، دامنه ، محدوده ، [دامنه ، حوزه] در برنامه نویسی ، محدوده ارجاع یک شناسه (ثابت ، نوع داده ا

مهندسی كامپيوتر و IT

حوزه ، دامنه ، محدوده ، [دامنه ، حوزه] در برنامه نویسی ، محدوده ارجاع یک شناسه (ثابت ، نوع داده ای ، متغیر ، روال) در برنامه است ساده ترین نوع دامنه ، کلی است: یعنی به تمام شناسه ها میتوان در هر جای برنامه ارجاع نمود بیشتر زبانهای ساخت یافته بلوکی (مانند ‎ C و پاسکال) با دامنه محلی ، یعنی شناسه هایی که فقط در یک بلوک خاص (مثل روال یا عبارت کنترلی) وجود دارند ، آشنا هستند با تعریف مجدد یک شناسه میتوان روی دامنه تابثیر گذارد ، مثلا میتوان نام یک متغیر کلی را برای یک متغیر محلی تعیین نمود نیز نگاه کنید به ‎ block ، ‎ global ، ‎ local در الکترونیک ، این اصطلاح (سکوپ) نام کوتاه و مختصر شده ای برای اسیلوسکوپ میباشد نیز نگاه کنید به ‎ oscilloscope

scope

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حوزه ، دامنه ، محدوده ، [دامنه ، حوزه] در برنامه نویسی ، محدوده ارجاع یک شناسه (ثابت ، نوع داده ا

سیلاب حوزه‌ای

scoped flooding

[نوسان نمای اشعه کاتدی] نگاه کنید به ‎ oscilloscope

cathode-ray oscilloscope

یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده را کنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش می دهد ، یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده را کنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی آن را نمایش می دهد ، یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده را کنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی آن را نمایش می دهد

data scope

میکروسکوپ نیروی مغناطیسی MFM اثرات متغیر مغناطیسی بین یک نوک (سر یا هد) مغناطیسی و سطح رویی را ثبت می کند و مقدار عمل پلاریزه را در محدوده های کناری مسیرها مشخص می کند

magnetic force microscope

میکروسکوپ

microscope

اسیلوسکوپ ، نوسان نگار ، اسیلوسکوپ دستگاهی برای نشان دادن امواج الکتریکی ، [اسیلوسکوپ ، نوسان نما ، نوسان سنج] یک دستگاه آزمایش و سنجش که سیگنال الکتریکی را به تصویر میکشد اسیلوسکوپها بیشتر برای به نمایش درآوردن ولتاژ مورد استفاده قرار میگیرند مدارهای داخل اسیلوسکوپ ، دائما یک پرتو الکترونی را در عرض صفحه نمایش لامپ اشعه کاتدی و از چپ به راست حرکت داده و یک سری نقاط نورانی را در صفحه ایجاد میکنند سرعت این پویش را میتوان تنظیم نمود سیگنالهای تحت بررسی ، موقعیت عمودی این پرتو را کنترل میکنند ، به نحوی که ولتاژهای مثبت و منفی به ترتیب باعث بالا و پایین رفتن آن در صفحه نمایش میشوند شکل حاصله ، خصوصیات ولتاژی و زمانی سیگنال را نشان میدهد

oscilloscope

اسیلوسکوپ ، نوسان ساز - ابزاری برای تماشای امواج صوتی یا شکل موجهای الکتریکی

osilloscope

حوزه ی عملکرد

performance scope

میدان دید در UMLان مدل متحد (UML) زبانی خاص ، ساخت یافته ، متجسم و مستند که محصولی از سیستم نرم افزاری متمرکز می باشد است لین و بهترین ، زبان متحد مدل از مفاهیم Boochf, OMT و OOSE ترکیب شده است این نتایج منفرد ، عمومی ، و استفاده ای وسیع در زبان های مدل برای کاربران خود و سایر متد دارد دومین جلو برنده زبان های متحد مدل پوششی است که می توانند با متد های موجود صورت پذیرد برای مثال ، هدف نویسندگان UML مدلسازی همزمان سیستم های توزیع شده ، برای مجاب کردن آدرسدهی کافی UML در دامنه های خودش است مین ، متمرکز شدن زبان متحد مدل روی استاندارد های زبان مدل و نه روی پردازش زبان است ، اگرچه UML می بایست در پردازش مفاهیم بکار رود ، این تجربه ای است که چندین سازمان و دامنه های مسائل نیاز به پردازش های مختلف دارند ( برا ی مثال ، گسترش پردازش برای نرم افزار های فشرده کوچک بسیار چالب است اما ساخت نرم افزار های فشرده کوچک با وسعت مختلف در سیستم های خودکار منوط به زندگی آن است ) اینرو اولین تلاش برای تمرکز روی یک مدل برتر عمومی ( که معانی متحد دارند ) و دومی روی یک یاداشت عمومی (که یک فرد را برای ترجمه معانی خودش آماده می سازد) می باشد نویسندگان UML گسترش پردازش روی راهبری UseCase ها ، معماری مرکزی ، و توسعه و تکراری را ترویج داده اند L تعیین کننده یک زبان مدل ، که متحد کننده اجتماع موافق شئی گرا روی هسته اصلی مدل های مفهومی می باشد این اجازه انحراف توضیحات در دوره های که مکانیسم توسعه دارند را می دهد توسعه هایی که UML دارد پیروی از قابل مشاهده بودن مفاهیم در طول اجرا است R>این توسعه ها عبارتند از :آمادگی کافی معنی شناسی و نماد ها برای آدرسهای وسیع مرکب از موضوعات مدل های همزمان در یک هدایت و سبک اقتصادی • آمادگی کافی معنی شناسی برای همانند سازی آدرس مورد انتظار مدل های نمونه آینده ، وابستگی ویژه برای تکنولوژی اجزاء ، محاسبه بدنه توزیع شده ، و اجرا پذیری • آمادگی مکانیسم توسعه پذیری به طوری که یک پروژه مستقل بتواند MetaModel را برای کاربرد ها به سوی ارزش پایین گسترش دهد ما نمی خواهیم که کاربران نیاز داشته باشند که خودشان را با UML MetaModel وقف دهند • آمادگی مکانیسم توسعه پذیری به طوری در آینده ، مدل های های در حال رشد به UML نزدیک باشند • آمادگی کافی معنی شناسی برای کمک کردن مدل در حال تفییر در میان انواع گوناگون از ابزار • آمادگی کافی معنی شناسی برای واسطه های معین در برابر مخازن برای تقسیم بندی و ذخیره سازی محصولات مدل بر گرفته از سایت اینترنتی رشد

uml scope

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی حوزه ، دامنه ، محدوده ، [دامنه ، حوزه] در برنامه نویسی ، محدوده ارجاع یک شناسه (ثابت ، نوع داده ا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حوزه ، دامنه ، محدوده ، [دامنه ، حوزه] در برنامه نویسی ، محدوده ارجاع یک شناسه (ثابت ، نوع داده ا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما