معادل انگلیسی جهش (کلید)

مهندسی كامپيوتر و IT
جهش (کلید)
tab (key)
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جهش (کلید)
دگرساز (کلید)
alt (key)
پسبر (کلید)
backspace (key)
تبدیل قفل (کلید)
caps lock (key)
مهار (کلید)
control (key)
حذف (کلید)
delete (key)
پایان‌ بر (کلید)
end (key)
ورود (کلید)
enter (key)
گریز (کلید)
escape (key)
کار (کلید)
function (key)
آغازه (کلید)
home (key)
درج (کلید)
insert (key)
چپ‌بر (کلید)
left arrow (key)
اعداد قفل (کلید)
numb lock (key)
مکث (کلید)
pause (key)
چاپ صفحه (کلید)
print screen (key)
راست ‌بر (کلید)
right arrow (key)
فاصله (کلید)
space (key)
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص می کند ، کلید Tab - کلیدی بر روی صفحه ی کامپیوتر که با پیکانهای رو به جلو و عقب علامت گذاری شده است این کلید مکان نما را به نقطه ی مشخص شده جلو می برد؛ Shift -Tab نیز مکان نما به نقطه ی قبلی ( Tab قبلی ) بر میگرداند بسیاری از برنامه های کلمه پرداز و صفحه آرا امکان تنظیم نقاط توقف کلید Tab را می دهند ، در غیر این صورت ، نقاط توقف از پیش ساخته ای را فراهم می کنند معمولاً فاصله ی میان نقاط توقف کلید Tab نیم اینچ است برای تنظیم متن تایپ شده ، به جای کلید طویل فضای خالی از کلید Tab دارای کد ASCII شماره ی 9 و معادل Ctrl-l است ، اما کلید Shift -tab کد ASCII ندارد ، کلید کنترل میان برنامه ها صفحه ، برچسب ، بالچه ، (کلید) جهش
tab
[کاراکتر جدول بندی ، کاراکتر ستون بندی] کاراکتری که برای تراز کردن خطوط و ستونها در صفحه نمایش و صفحات چاپی مورد استفاده قرار میگیرد کاراکتر جدول بندی (تب) نسبت به یک سری فاصله خالی که با فشردن مکرر کلید ‎ Spacebar ایجاد شده اند ، قابل تمایز نمیباشد اما این فواصل خالی از نظر کامپیوتر کاملا متفاوت هستند کاراکتر جدول بندی را میتوان مانند هر کاراکتر دیگری اضافه یا حذف نمود برخی از عملیات ذخیره سازی فایلی و مخابره ای ، امکان تبدیل کاراکترهای جدول بندی به تعداد فواصل خالی معادل آنها را فراهم میسازند‎ ; این ویژگی زمانی که یک فایل به وسیله برنامه دیگری خوانده و استفاده میشود ، مفید خواهد بود در روش کد دهی اسکی ، برای کاراکترهای جدول بندی دو کد در نظر گرفته میشود: یک کاراکتر جدول بندی افقی برای فاصله دهی عرضی ، و یک کاراکتر جدول بندی عمودی برای فاصله دهی طولی در صفحه نمایش یا کاغذ کاراکتر جدول بندی افقی مقدار دهدهی ‎ 9 (هگزادسیمال ‎9) ، و کاراکتر جدول بندی عمودی مقدار دهی ‎ 11 (هگزادسیمال ‎08) دارد
tab character
قایل قالب جدولی ، فایل قالب جدولی
tab delimited file
کلید Tab ، [کلید ‎ tab] کلیدی است در صفحه کلید کامپیوتر که با یک فلش دو طرفه مشخص شده و برای درج کاراکترهای جدول بندی (تب) در اسناد مورد استفاده قرار میگیرد این کلید در برنامه های دیگر اغلب برای جابجا کردن نوار رنگی متمایز کننده در بین گزینه های صفحه نمایش استفاده میشود به عنوان مثال در برنامه های گزینشی (‎menu-driven) کلید ‎ Tab امکان جابجا شدن بین گزینه ها را برای کاربر فراهم میسازد به همین ترتیب ، بسیاری از برنامه های پایگاه داده ها و صفحه گسترده این امکان را برای کاربر فراهم میسازند تا با فشردن کلید ‎ Tab ، بین رکوردها و سلها جابجا شود و با استفاده از کلید (‎Return) ‎ Enter تکمیل شدن ورود داده ها را مشخص کند در این موارد ، با فشردن کلید ‎ Tab به همراه کلید ‎Shift میتوان از بین گزینه ها ، فیلدها یا سلها به طرف عقب برگشت نیز نگاه کنید به ‎ tab character
tab key
نقاط توقف Tab - نشانهای قابل تنظیم که مکان افقی بعدی مکان نما را هنگام فشار کلید Tab معین می کند
tab stops
پنجره جدول بندی شده
tabbed window
جدول - آرایشی از داده ها در یک پایگاه داده که هر ردیف آن رابطه ای را میان اقلام درون آن ردیف تعریف می کند ، طرح کردن؛ میز جدول ، در برنامه نویسی ، یک ساختار داده ای است که معمولا حاوی لیستی از ورودیها می باشد که هر ورودی بهوسیله کلید منحصر به فردی مشخص شده و مجموعه مقادیر مرتبطی را در خود جای می تدهد ، [جدول] در برنامه نویسی ، یک ساختار داده ای است که معمولا حاوی لیستی از ورودیها میباشد که هر ورودی به وسیله کلید منحصر به فردی مشخص شده و مجموعه مقادیر مرتبطی را در خود جای میدهد جدول اغلب به عنوان آرایه ای از رکوردها ، لیستی از موارد مرتبط یا چند آرایه با انواع داده ای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد که همگی یک طرح شاخص دهی مشترک دارند نیز نگاه کنید به ‎ array ، ‎ list ، ‎ record در پایگاه داده های رابطه ای ، یک ساختار داده ای متشکل از ردیفها و ستونهایی است که داده ها در خانه های ایجاد شده در محل برخورد ردیفها و ستونها جای میگیرند
table
جستجوی جدول ؛ مراجعه به جدول ، مراجعه به جدول جستجوی جدول
table look up
[جستجو درجدول] روند استفاده از یک مقدار مشخص برای جستجو در داده های جدولی که از قبل تشکیل شده است ، مانند استفاده از قیمت خرید برای جستجو در جدول مالیاتها و یافتن مقدار مالیات مناسب نیز نگاه کنید به ‎ lookup
table lookup
جدول اولیاامور
table of authorities
لیست فهرست وار از عناوین یا صفحات یک کتاب یا مقاله و
table of contents
برنامه مدیریت پایگاه داده های جدولی
table oriented database management proger
برنامه مدیریت پایگاه داده های جدولی
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه داده های جدولی
table oriented database management program
برنامه کمکی جدولی
table utility
جدول HTML - برچسب و فرمانهای مخصوص HTML برای نمایش مواد جدولی یک صفحه ی وب می تواند شامل اقلام گوناگون مرتب شده در یک جدول باشد این عمل با به کارگیری برچسب TABLE در HTML انجام می شود مشخصه ی BORDER به طور خودکار حاشیه ی جدول را تنظیم می کند ، پهنای حاشیه را نیز می توان مشخص کرد( BORDER 3) اگر حاشیه ای مطلوب است ، مشخصه BORDER را حذف کنید هر ردیف از جدول داخل دو بر چسب قرار می گیرد ، هر عنصر داده ی درون جدول میان بر چسب های و قرار می گیرد مرورگر وب به طور خودکار اقلام را در یک ردیف درست قرار میدهد ، در کد HTML اهمیتی ندارد که انفصال های خط در کجا انجام شود لزومی ندارد که عناصر جدول حتماً متن باشند ، می توان تصاویر گرافیکی و پیوندها ( links) را هم در آن جای داد ، مشخصه BORDER را حذف کنید هر ردیف از جدول داخل دو بر چسب قرار می گیرد ، هر عنصر داده ی درون جدول میان بر چسب های < TD/> و قرار می گیرد مرورگر وب به طور خودکار اقلام را در یک ردیف درست قرار میدهد
table, html
جدول مدار
table-driven
تابلو؛ لوح ؛ مکان نما روی صفحه ، [لوح] نگاه کنید به ‎ graphics tablet
tablet
جدول تابو
taboo table
داده جدولی
tabular data
جدول بندی
tabulat
جدول بندی ، جدول‌بندی کردن
tabulate
جدول‌بندی
tabulation
جدول‌بند
tabulator
بالابر (کلید)
up arrow (key)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن