معادل انگلیسی در داخل یک برنامه ، روند انجام یک پردازش در هر لحظه میباشد این اصطلاح در مورد شرایطی که در آن هر

مهندسی كامپيوتر و IT

در داخل یک برنامه ، روند انجام یک پردازش در هر لحظه میباشد این اصطلاح در مورد شرایطی که در آن هر برگ یک ساختار درختی داده ها ، حاوی یک اشاره گر به انشعاب والده خود میباشد نیز به کار میرود این اشاره گرها ، روند جستجوی ساختار درختی را کاراتر میسازند نیز نگاه کنید به ‎ threading کامپیوتر تک کاربره ‎1 کامپیوتر تک کاربره ‎single-user computer7$ کامپیوتری که برای استفاده یک کاربر طراحی شده است ، و معمولا کامپیوتر شخصی نامیده میشود مقایسه کنید با ‎ multiuser system

single threading

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی در داخل یک برنامه ، روند انجام یک پردازش در هر لحظه میباشد این اصطلاح در مورد شرایطی که در آن هر

پُرریسگی (انجام چند دستورالعمل به طور همزمان در پردازنده)

hyperthreading

پُر ریسگی

hyper-threading

فراچندنخی

hyper–threading

مالتی تردینگ، چند نخی

multi threading

چند نخی

multithreading

چند ریسگی

multi-threading

تنها ، تک

single

با یک نشانی ؛ با یک آدرس ، با یک آدرس با یک نشانی

single address

تک عامله

Single Agent

کامپیوتر تک بردی

single board computer

چگالی تک ؛ باتراکم واحد ، با تراکم واحد چگالی تک

single density

مسئله کوتاهترین مسیر به یک مقصد

single destination shortest path problem

خطای تک رخدادی قفل شدگی

single event latchup

خطای تک رخدادی گذرا

single event transient

خطای تک رخدادی واژگونی

single event upset

مجموعه حافظه افزودنی منفرد

single in line memory module

رجوع به SIMM

single inline memory module

نگاه کنید به ‎ SIMM

single in-line memory module

نگاه کنید به ‎ SIP

single in-line package

تک اتصالی

single linkage

یک درخت واحد چند بخشی با حداقل هزینه

single minimal cost multicast tree

پلي مورفيسم تک نوکلئوتيدي

Single Nucleotide Polymorphisms

مسئله کوتاهترین مسیر بین یک زوج راس

single pair shortest path problem

دقت یگانه؛ دقت تک؛ دقت واحد

single percision

سلول های بار تک نقطه ای

Single point load cells

نقطه ی آسیب پذیر مرکزی

single point of failure

دقت یگانه ، دقت واحد دقت تک دقت یگانه

single precision

دیسک یکطرفه ، دیسک یک رویه ، دیسک یکطرفه دیسک یک رویه

single sided disk

پسوند تک امضایی

single signature extension

مسئله کوتاهترین مسیر از یک مبدا

single source shortest path problem

تک مرحله ای ، [تک مرحله ای] اصطلاحی که در مورد اجرای تک تک دستورالعملهای یک برنامه درون اشکال زدا (‎debugger) به کار میرود در این روند ، برنامه نویس میتواند اجرای تک تک دستورالعملها و نتایج آنها ، تغییر داده ها و غیره را تحت نظارت قرار دهد نیز نگاه کنید به ‎ debugger

single step

پیمودن یگانه؛ دقت یگانه؛ پیمودن تک ، در یک مرحله انجام دادن یا شدن ، پیمودن تک دقت یگانه پیمودن یگانه در یک مرحله انجام دادن یا شدن

single stepping

تک وظیفه

single task

نسبت سیگنال به اغتشاش

single to noise ratio

آزمونگر تک چرخ

single wheel tester

کامپیوتر تک بردی - نوعی کامپیوتر کامل روی یک تخته مدار چاپی کوچک قرار دارد این نوع کامپیوترها بیشتر در درون تجهیزات صنعتی تعبیه می شوند نگاه کنید به embedded system ، کامپیوتر تک‌بُردی ، [کامپیوتر تک بردی] کامپیوتری که فقط یک برد مدار داشته و معمولا امکاناتی برای نصب بردهای مدار اضافی ندارد برای کنترل عملیات دستگاههای صنعتی اغلب از کامپیوتر ویژه ای استفاده میشود که معمولا تک بردی است

single-board computer

صف تک کانالی

Single-Channel Queue

تک هسته

single-core

[دیسک با چگا لی معمولی] دیسکی که فقط برای استفاده از روش ثبت تلفیق (مدولاسیون) فرکانس (‎FM) طراحی شده است این دیسکها ظرفیت ذخیره سازی بسیار کمتری نسبت به دیسکهای طراحی شده برای استفاده از روشهای ثبت تلفیق (مدولاسیون) فرکانس اصلاح شده (‎MFM) و کددهی محدوده ای (‎RLL) دارند نیز نگاه کنید به ‎ frequency modulation encodingmodified ، ‎ encoding run-length limited

single-density disk

مسئله‌ کوتاه‌ترین مسیر به یک مقصد

single-destination shortest-path problem

متریک تک بعدی

SINGLE-DIMENSIONAL METRIC

تک-سندی

Single-document

اک گامه

single-hop

طبقه بندی تک برچسب

Single-label Classification

مسئله‌ کوتاه‌ترین مسیر بین یک زوج رأس

single-pair shortest-path problem

تک مسیره

single-path

[دیسک یکطرفه] یک دیسک فلاپی که داده ها فقط در یک طرف آن میتوانند با اطمینان ذخیره شوند هنگام ساخت دیسکها ، سازنده هر دو طرف آنها را تست میکند اگر یک طرف دیسک اشکال داشته باشد ، به عنوان دیسک یک طرفه برای استفاده در دیسک گردانهایی که فقط یک طرف دیسک را میتوانند بخوانند ، فروخته میشود

single-sided disk

کوتاهترین مسیرها از مبدأ واحد

Single-Source Shortest Paths

مسئله‌ کوتاه‌ترین مسیر از یک مبدأ

single-source shortest-path problem

تک وظیفگی

single-tasking

تک نخی

single-threaded

الگوی یگانه

singleton

فازی ساز تکی

singleton fuzzifier

مجموعه یک عضوی

singleton set

متغیر تک - در زبان Prolog ، متغیری که فقط یک بار و در یک واقیعت یا قانون روی می دهد با توجه به آنکه تمام متغیرها محلی هستند متغیر تک ، اطلاعات را از یک محل به محل دیگر حمل نمی کند ، بلکه باید به وسیله ی یک متغیر ناشناس جایگزین شود نگاه کنید به anonymous variable ; prolog

singleton variable

[کامپیوترتک کاربره] کامپیوتری که برای استفاده یک کاربر طراحی شده است ، و معمولا کامپیوتر شخصی نامیده میشود مقایسه کنید با ‎ multiuser system

single-user computer

نخ‌کشی ، [بند کشی] تکنیکی که در بعضی از زبانهای تفسیری (مانند ‎Forth) باعث افزایش سرعت اجرایی میگردد در این تکنیک ، ارجاعات به روالهای دیگر هر روال بند کشی شده (مانند کلمه از پیش تعیین شده در ‎Forth) به وسیله اشاره گرهایی به آن روالها ، جایگزین میشوند بدین ترتیب ، یک بنداجرایی شکل گرفته و بخش زیادی از تجزیه و تفسیر ارجاعات حذف میگردد نیز نگاه کنید به ‎ Forth

threading

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی در داخل یک برنامه ، روند انجام یک پردازش در هر لحظه میباشد این اصطلاح در مورد شرایطی که در آن هر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی در داخل یک برنامه ، روند انجام یک پردازش در هر لحظه میباشد این اصطلاح در مورد شرایطی که در آن هر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما