معادل انگلیسی گوش مصنوعی وسیله ای که امپدانس آکوستیکی معادل با امپدانس میانگین گوش انسان را برای گوشی هدفون فر

مهندسی برق

گوش مصنوعی وسیله ای که امپدانس آکوستیکی معادل با امپدانس میانگین گوش انسان را برای گوشی هدفون فراهم می کند و دارای میکروفونی جهت سنجش فشارهای صوتی تولید شده توسط گوشی است ، سمعک ، گوش مصنوعی

artificial ear

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گوش مصنوعی وسیله ای که امپدانس آکوستیکی معادل با امپدانس میانگین گوش انسان را برای گوشی هدفون فر

مصنوعی ، کمکی

artificial

بار مصنوعی وسیله ای تلف کننده اما درواقع غیر تابنده که دارای مشخصه های امپدانس آنتن ، خط انتقال ، یادیگر بارهای واقعی است

artificial load

نرون مصنوعی [ای ان] وسیله ای الکترونیکی که ورودی های آمده از یک یا چند خط را به توجه به تابع انتقال(transfer function) تعریف شده ، به خروجی های شبکه تبدیل می کند با اتصال گروهی نرون ها در طرح های مختلف یک شبکه تشکیل می شود

artificial neuronan

کهنه کردن مصنوعی

artificial aging

آنتن مصنوعی ، آنتن کمکی

artificial antenna

ارتباط مصنوعی ، مدار مصنوعی

artificial circuit

خط تاخیر

artificial delay line

دی الکتریک مصنوعی آرایش سه بعدی از رساناهای فلزی که ابعاد آن معمولاً در مقایسه با طول موج کوچک است محیط ایجاد شده به عنوان دی لکتریک برای امواج الکترومغناطیسی عمل می کند

artificial dielectric

پژواک مصنوعی سیگنال پژواک رادار که برای مقاصد آزمایشی و به روشهای مصنوعی ، مثلاً توسط جعبه ی پژواک ، تولید می شود ، انعکاس صوتی مصنوعی

artificial echo

واحد انعکاس مصنوعی

artificial echo unit

زمین مصنوعی

artificial ground

کاربرد هوش مصنوعی

artificial intelligence application

کنتور هوش مصنوعی

Artificial Intelligence Meter

تکنیکهای هوش مصنوعی

Artificial intelligence techniques

هوش مصنوعی توانایی رایانه یا مدار برای انجام کارهایی که معمولاً مرتبط با هوش انسانی است نظیر استدلال ، یادگیری و خوداصلاحی

artificial intelligenceal

یونش مصنوعی وارد کردن یک لایه ی بازتابنده یا پراکنده ساز در سطوح بالایی جو به منظور بهبود ارتباط رادیویی فرا-افق

artificial ionization

نور مصنوعی

artificial light

روشن نمودن مصنوعی

artificial lighting

خط مصنوعی شبکه ای که مشخصه ی الکتریکی یک خط انتقال را شبیه سازی می کند ، خط مصنوعی ، هادی مصنوعی ، سیم هادی مصنوعی

artificial line

سیم رابطه جریان ، سیم طویل نمودن جریان

artificial line extension

آهن ربای مصنوعی ، مغناطیس صنعتی

artificial magnet

شبکه اصلی

artificial mains network

دهان مصنوعی بلندگوی کوچکی که صداهای تولید شده از بین لبهای شخص را برای کاربردهایی نظیر آزمایش میکروفون ها و گیرنده های تلفنی شبیه سازی می کند

artificial mouth

شبکه های عصبی مصنوعی

Artificial Neural Network

شبکه ی عصبی مصنوعی [ ای ان ان] یک ریز پردازنده ی مدار مجتمع که معماری آن در جهت مدلسازی الکترونیکی اعمال و توانایی های نرون های مغز انسان است و با برنامه ریزی نرم افزاری می تواند کارهایی نظیر شناخت الگو ، ایجاد حافظه ی تداعیگر ، انجام محاسبات و کنترل ماشینهایی نظیر روباتها یا فرایندهای صنعتی را انجام دهد

artificial neural networkanm

نقطه صفر مصنوعی

artificial neutral point

پانکراس مصنوعی

Artificial pancreas

منعکس کننده مصنوعی

artificial reflector

صمغ مصنوعی

artificial resin

انعکاس مصنوعی

artificial reverberation

ابریشم مصنوعی

artificial silk

هدف مصنوعی

artificial target

صدای مصنوعی

artificial voice

دو خطی

bilinear

پاک کردن 1 بر گرداندن عنصر حافظه یا مدار دودویی به حالت از پیش معین که معمولا صفر منطقی است 2 کلیدی روی ماشینهای حساب که یا کل مسئله و یا فقط آخرین ورودی صفحه کلید را پاک می کند ، پاک کردن ، ورودی پاک کننده ، پاک کردن - صفر کردن

clear

هم راستا ، هم امتداد

collinear

رمز افزار دستگاهی الکترونیکی شامل مدارهای رمز گذاری و رمز گشایی پیامها به گونه ای که برای دشمن قابل فهم نباشد

crytogear

ادوات سوئیچینگ ایزوله گازی

Gas Insulated Switchgear

سوئیچگیر گازی

Gas-Insulated Switchgear

فرسودگی چرخ دنده ها

gear wear

سال نوری مسافتی که نور در مدت یک سال در فضا می پیماید که تقریباً برابر با 9/46 × 10 به توان 12 کیلومتر است

light year

خطی 1 رابطه ای که در آن یک تابع تناسب مستقیم با تابع دیگر دارد ونمودار آن به شکل خط راست است 2 مداری که خروجی آن تناسب مستقیم با ورودی اش دارد

linear

گیربکس مغناطیسی

magnetic gear

Near Earth Asteroid Rendezvous Spacecrarft-سفینه فضایی دیدار با سیارک نزدیک به زمین کاوشگر فضایی که درسال 1996 برای گردش سه ساله به دور مدار سیارک اروس پرتاب شدو شامل پنج ابزار علمی است این کاوشگر جرم چکالی و ترکیب اروس را اندازه گیری می کند

near

غیر خطی

non linear

غیر خطی بدون نسبت مستقیم

nonlinear

غیرخطی

non-linear

هسته واژه ای که به هسته اتم اشاره می کند ، هسته ای

nuclear

قطعه قطعه خطی

piecewise linear

شبه خطی

psuedo-linear

شبه خطی

quasi linear

راستخط د نبال کردن یک خط راست

rectilinear

پاک کردن یا صفر کردن

reset (or) clear

لک شدن اشکال در تصویر تلویزیونی که سبب می شود اجسام در راستای افقی کشیده تر از مرزهای عادی خود به صورت تیره شده یا لکه دار ظاهر شوند یک دلیل آن تضعیف بیش از حد بسامد های تصویر بالا درگیرنده تلویزیونی است

smear

دستگاه اتصال

switchgear

سرعت خطی

velocity linear

برش x

x shear

برش y

y shear

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی گوش مصنوعی وسیله ای که امپدانس آکوستیکی معادل با امپدانس میانگین گوش انسان را برای گوشی هدفون فر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گوش مصنوعی وسیله ای که امپدانس آکوستیکی معادل با امپدانس میانگین گوش انسان را برای گوشی هدفون فر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما