معادل انگلیسی دریچه بندی سمت درخشان کردن قطاع معینی از صفحه ی نمایش پی پی آی رادار که معمولاً با اعمال یک شکل م

مهندسی برق
دریچه بندی سمت درخشان کردن قطاع معینی از صفحه ی نمایش پی پی آی رادار که معمولاً با اعمال یک شکل موج پله ای به مدار کنترل خودکار بهره انجام می گیرد
azimuth gating
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دریچه بندی سمت درخشان کردن قطاع معینی از صفحه ی نمایش پی پی آی رادار که معمولاً با اعمال یک شکل م
آزیموت
azimuth
پی پی آی سمت پایدار نوعی نشانگر نقشه ی موقعیت که توسط قطب نمای ژیرو سکوپی به گونه ای پایدار شده است که سمال واقعی یا مغناطیسی در بالای صفحه و مستقل از جهت تجهیزات ثابت می ماند در پی پی آی شمال - پایدار جهت مرجع شمال مغناطیسی است
azimuth - stabilized
زاویه گرا
azimuth angle
محو سمت 1 محو خودکار باریکه ی فرستنده ی رادار موقعی که آنتن قطاع افقی از پیش معینی از ناحسه ی پویش خود را طی می کند 2 محو خودکار صفحه ی نمایش پی پی ای رادار برای قطاع معینی از ناحیه ی افقی پویش شده توسط آنتن
azimuth blanking
نشانگذار سمت مدار گیرنده ی رادار که خط شعاعی درخشانی را روی صفحه ی نمایش پی پی آی تولید می کند زاویه ی این خط ، توسط سیستم کنترل طوری تنظیم می شود که از محل نمایش هدف در روی صفحه عبور کند
azimuth marker
ترازیابی زاویه سمت
azimuth misalignment
محاسب آهنگ سمت رایانه ای که آهنگ تغییر اندازه گیری های زاویه ای افقی از خط مبنا را محاسبه می کند
azimuth rate computer
دقت سمت ، تفکیک پذیری سمت کوچکترین زاویه ی سمت که به رادار امکان شناسایی دو هدف با فاصله ی مساوی را می دهد
azimuth resolution
صفحه رادار با سمت ثابت
azimuth stabilized ppi
اثر انگشت پشتی درصد کاهش جریان درین در موقع اعمال بایاس منفی به یک اتصال اهمی که در فاصله ی معینی از ترانزیستور اثر میدان (فت) در حال هدایت قرار دارد
backgating
قطع متناوب کلاک
clock gating
دریچه بندی آشوب نوعی روش دریچه بندی برای ایجاد تصویر مطلوب روی صفحه رادار ظاهر می شوند
clutter gating
دریچه بندی
Gating
قطع متناوب توان
power gating
قطع متناوب توان
power-gating
دریچه بندی گیرنده اعمال ولتاز کار به یک یاا چند طبقه گیرنده تنها در حین بخشی از سیکل عملکرد که می خواهیم دریافت انجام شود ، ولت افزایی گیرنده
receiver gating

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن