معادل انگلیسی ردگیری مکمل اتصال داخلی دو منبع تغذیه رگوله شده به گونه ای ک هیکی از آنها رفتار دیگری را کنترل م

مهندسی برق
ردگیری مکمل اتصال داخلی دو منبع تغذیه رگوله شده به گونه ای ک هیکی از آنها رفتار دیگری را کنترل می کند ولتاژ خروجی منبع تغذیه ی پیروبرابر یا متناسیب با منبع تغذیه اصلی اما با قطبیت مخالف با آن است
complementary tracking
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ردگیری مکمل اتصال داخلی دو منبع تغذیه رگوله شده به گونه ای ک هیکی از آنها رفتار دیگری را کنترل م
ردگیری یاری شده نوعی سیستم کنترل آنتن رادار که در آن یک موتور « دی سی» به همراه سیستم خو همزمان « اس ای ال اس وای ان» سرعت ثابتی مشابه با هدف برای اصلاح مکانیزم ردگیری فراهم می کند به گونه ای که تغییرات هدف از جنبه ی جهت ، ارتفاع ، فاصله ، یا هر ترکیبی از این متغیرها قابل پیگیری است اپراتور می توانند به کمک یک پتانسیومتر سرعت حرکت را در مدار موتور دی سی متناسب با تغییر سرعت و مسیر هدف تنظیم کند ، ردگیری پیشرفته
aided tracking
تعقیب خودکار
automatic tracking
ردگیری خودکار عملکرد تک کنترلی دو یا چند منبع تغذیه ی دی - سی - با خاموش و روشن شدن یا تغییر ولتاژمنبع تغذیه ی اصلی ، که معمولاً بالاترین ولتاژ مثبت خروجی را دارد ، منبع تغذیه های پیرو به همان ترتیب قطع و وصل می شوند یا تغییر می کنند ، به گونه ای که ولتاژ خروجی آنها متناسب با منبع اصلی خواهد بود
autotracking
تکمیلی ، مکمل اصطلاحی در مورد مدارهای مجتمع که به مفهوم استفاده از عناصر با قطبیت مخالف به گونه ای است که عملکرد آنها مکمل یکدیگر باشد مدار دو قطبی مکمل شامل دو نوع ترانزیستور NPN و PNP و مدار سی ماس مکمل دارای هر دو نوع ترانزیستور کانال-P و کنال -N است قطعات و مدارهای مکمل با ولتاژ و جریانهای مثبت و منفی کار می کنند
complementary
مدار خروجی - مکمل نوعی مدار منطقی با دو خروجی که یکی از آنها صفر منطقی و دیگری یک منطقی است
complementary - output circuit
دارایی های مکمل
complementary assets
رنگ مکمل رنکی که در صورت افزوده شدن به رنگ دیگری با نسبت معین ، رنگ سفید تولید می کند
complementary color
رنگهای مکمل
complementary colors
توابع مکمل دو تابع نقطه - تحریک که مجموع آنها مقدار ثابت و مثبتی است
complementary function
کلید منطقی مکمل یک زوج ترانزیستوری مکمل با رورودی مشترک که اتصالات داخلی آن به گونه ای است که در هر لحظه یکی از ترانزیستورهای قطع و دیگری وصل است جریان بار تنها در فاصله زمانی قطع و وصل و تغییر سطح ولتاژ از 1 منطقی به صفر منطقی جاری می شود
complementary logic switch
نیمه رسانای فلز - اکسید مکمل ( سی ماس ) ترکیبی از ماسفت های مد - افزایشی کانال - p و کانال - n روی تراشه سیلیسیمی که به صورت مدارهای رقمی پوش - پول مکمل متصل شده اند اتلاف توان کم در حالت ایستا و سرعت بالا از جمله ویژگیهای آن است
complementary metal - oxide semiconductor
نیمه‌رسانای اکسید فلزی مکمل
complementary metal-oxide-semiconductor
تقارن مکمل مداری که دارای آرایش متقارنی از ترانزیستورهای NPN و PNP یا ماسفتهای کانال - N و کانال P است ومی تواند بدون نیاز به ترانسفور مر ورودی یا وارونگر فاز عمل پوش - پول را انجام دهد
complementary symmetry
تقویت کننده ی ترانزیستور - مکمل تقویت کننده ای که دارای آرایش متقارن و مکلملی از ترانزیستورهای پی ان پی و ان پی ان است
complementary- transistor amplifier
ترانزیستورهای مکمل زوج ترانزیستورهایی نظیر ان پی ان و پی ان پی یا ماسفت های کانال - ان و کانال - پی که از نظر مشخصه و مقادیر نامی یکسان هستند اما مخالف یکدیگر محسوب می شوند این ترانزیستور ها از ورودی مشترک ، خروجی پوش - پول می سازند
complementary transistors
ترانزیستور تک پیوندی مکمل [ سی یوج تی ] نوعی قطعه نیمه رسانا با مشخصات شبیه به ترانزیستور های تک پیوندی استاندارد و با این تفاوت که قطبیت ولتاژها و جریانهای اعمال شده به آن مخالف یکدیگر است
complementary unijunction transistor
طول موج مکمل طول موجی از نور که در صورت ترکیب بانسبت معین با رنگ خاص ، یک نور مرجع استاندارد تولید می کند رنگهای ارغوانی که هیچگونه طول موج غالبی ندارند ، شامل بنفش غیر طیفی ، ارغوانی ، سرخابی ، و رنگهای قرمز غیر طیفی ، با استفاده از طول موجهای مکمل خود مشخص می شوند
complementary wavelength
منطق ترانزیستور - مکمل [ سی تی ال] خانواده ای منطقی که از ترانزیستور های مکمل استفاده می کندو عموماً در مجتمع سازی مقیاس - کوچک یا متوسط به کار می رود
complementary-transisor logic
بازگشت به حوزه مدل
domain model backtracking
ردیابی بار
load tracking
ردیابی نقطه ماکزیمم توان
maximum power point tracking
ردیابی بیشینه توان
maximum power tracking
پویش و ردیابی
monitoring and tracking
ردیابی مدار تناوبی
periodic orbit tracking
ردیابی نقطه توان
power point tracking
ردیابی توان
power tracking
ردیابی راداری ردیابی اجسام متحرک باردار
radar tracking
مسیریابی خورشیدی
Solar tracking
رهگیری هدف
target tracking
ردیابی
Tracking
ردیابی معامله
transaction tracking

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن