معادل انگلیسی اجاق بلور اجاقی با دمای کنترل شده که دمای بلور را ثابت نگه می دارد و رانش بسامد آن را به حداقل می

مهندسی برق

اجاق بلور اجاقی با دمای کنترل شده که دمای بلور را ثابت نگه می دارد و رانش بسامد آن را به حداقل می رساند

crystal oven

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی اجاق بلور اجاقی با دمای کنترل شده که دمای بلور را ثابت نگه می دارد و رانش بسامد آن را به حداقل می

کوره باتری

battery oven

بلور نوعی ماده ی نیمه رسانا با پیزو الکتریک طبیعی یا مصنوعی که اتمهای آن از ساختار هندسی منظمی برخوردارند ، بلور ، کریستال ، بلور کوارتز

crystal

فرستنده ی کنترل - بلوری فرستنده ای که بسامد حامل آن مستقیماً توسط مشخصات الکترومکانیکی واحد بلور کوارتز کنترل می شود

crystal - controlled transmitter

ساعت کنترل - بلوری نوعی ساعت الکترونیکی که زمان سنجی آن توسط نوسان ساز بلوری کوارتز انجام می پذیرد یک مقسم بسامد مدار - مجتمع نیز در آن به کار رفته است که نمایشگرهای رقمی یا عقربه ای را به کار می اندازد

crystal - controlled watch

کنش بلور ، فعالیت بلور معیاری از دامنه ی نوسان یک صفحه ی بلور پیزو و الکتریک تحت شرایط خاص

crystal activity

بلور آماده نتیجه عمل برش نهایی روی بلور نیمه رسانا یا پیزوالکتریک

crystal blank

کنترل بلوری کنترل بسامد یک نوسان ساز با استفاده از بلور کوارتز ، تنظیم با بلور

crystal control

آشکارساز بلورین

crystal detector

دیود

crystal diode

فیبر کریستال

crystal fiber

پالایه بلوری نوعی مدار تنظیم شده با گزینندگی بالا که دارای یک یا چند بلور کوارتز است در تقویت کننده های ( ای اف ) گیرنده های مخابراتی و به منظور افزایش گزینندگی استفاده می شود ، صافی بلورین

crystal filter

بازده بلور تغییر دهنده بسامد

crystal frequency-changer efficiency

بلور دان مجفظه ای برای حفاظت مکانیکی و اتصال مناسب به صفحه ی بلور کوارتز - با نصب صفحه ی بلوری ، مجموعه واحد بلور ( crystal unit ) نامیده می شود

crystal holder

شبکه بلوری

crystal lattice

میکروفون بلوری میکروفونی که با استفاده از پولک پیزوالکتریک ریال ه بین یک دیافراگم و یک الکترود قرار گرفته است ، امواج صدا را به سیگنال شنیداری تبدیل می کند ارتعاشهای صدا ولتاژی را بین دیافراگم و الکترود تولید می کنند عنصر پیزوالکتریک معمولاً نمک راشل یا آمونیم دی هیدروژن فسفات ( ای دی پی ) است همچنین از سرامیک تیتانات باریم نیز می توان به عنوان عنصر مبدل استفاده کرد مشخصات این سرامیک مشابه با میکروفون بلوری است هر دو نوع تحت عنوان میکروفونهای پیزوالکتریک شناخته می شوند

crystal microphone

مخلوط کن بلوری وسیله ای ک بر اساس مشخصات غیر خطی دیود بلوری ، دو بسامد را با هم مخلوط می کند در گیرنده های رادار ، سیگنال دریافتی با استفاده از این روش با سیگنال نوسان ساز محلی مخلوط شده و سیگنال « آی اف» را تولید می کند ، ترکیب کننده دیودی

crystal mixer

جهت بلور زاویه ی برش بلور نیمه رسانا نسبت به وجوه آن

crystal orientation

نوسان ساز بلوری نوسان سازی که بسامد خروجی آن توسط ویژگیهای مکانیکی بلور پیزوالکتریک تعیین می شود

crystal oscillator

پیکاپ بلورین

crystal pickup

برگیر بلوری ؛ پیکاپ بلوری ؛ برگیر پیزوالکتریک نوعی برگیر گرامافون که جابه جایی سوزن آن روی شیارهای صفحه منجر به تغییر شکل بلور پیزوالکتریک و تولید ولتاژ شنیداری در خروجی می شود ماده ی پیزوالکتریک معمولاً نمک راشل یا تیتانات باریم است

crystal pickup; piezoelectric pickup

صفحه بلوری ؛ صفحه کوارتز صفحه ای که به دقت از بلور کوارتز جدا می شود و پس از پرداخت به ابعاد نهایی و زدایش به منظور افزایش بازدهی و پایداری آن ، دو وجه اصلی آن با فلز پوشانده می شود تا اتصالات فلزی به آن وصل می شوند

crystal plate; quartz plate

کشش بلور روشی برای رشد شمشهای بلور در یک محیط حفاظت شده در این حالت یک دانه ی بلوری در محلول مذاب بلور قرار داده می شود و به آهستگی بالا کشیده می شود ، و همزمان شمش بلور روی آن رشد می کند

crystal pulling

دیود ، دو قطبی بلورین

crystal rectifier

رادیوی ترانزیستوری

crystal set

حائل بلور نوعی کلید مکانیکی برای اتصال کوتاه کابل هم محور یا موجبر ، که در صورت بسته شدن مانع از رسیدن انرژی « آر اف» به آشکار ساز بلوری و خرابی آن می شود

crystal shutter

ورق بلوری قطعه ی بلوری نسبتاً ضخیمی که بلورهای آماده از آن برش داده می شوند

crystal slab

فرستنده بلور - پایدار فرستنده ای با کنترل خودکار بسامد که در آن یک نوسان ساز بلوری ، بسامد مرجع را تولید می کند

crystal- stabilixed transmitter

ساختار بلوری

crystal structure

سیستم بلوری یکی از هفت حالت اصلی بلور بر اساس تقارن شکل ظاهری یا ساختار داخلی این سیستمها عبارت اند از مکعبی ، چهار گوشی ، شش گوشی ، سه گوشی ، راستگوشه ، تک میل ، و سه میل

crystal system

پالایه شبکه - بلوری پالایه ای بلوری که دارای یک زوج بلور تطبیق یافته با بسامد بالاتر به صورت شنت است برای بهبود پاسخ در باندگذر می توان طبقات پالایه ی بیشتری را به صورت زنجیره ای اضافه کرد

crystal tattice filter

گیرنده ی تصویری- بلوری رادار یا سایر گیرنده های مایکروویو با قابلیت تنظیم گسترده که تنها از یک آشکار ساز بلوری و یک تقویت کننده ی صدا یا تصویر استفاده می کنند

crystal video receiver

یکسوکننده بلورین ویدئو

crystal video rectifier

بلورین - بلوری ماده ای تک بلوری است که اتمهای آن در فقط یک آرایه پیوسته مرتب شده باشند ف ماده ای چند بلوری است که دارای چند آرایه ی اتمی باشد اگر اتمها در آرایه های منظمی قرار نگرفته باشند ماده بی شکل یا آمورخواهد بود

crystalline

جهتهای بلوری جهتهایی که وضعیت تقارن بلور را نسبت به سه محور با مبداء مشترک توصیف می کنند

crystalline directions

اجاق فر مایکروویو ، اجاق ریز موج دستگاهی که غذا را به سرعت با انرژِ ریز موج گرم می کند این دستگاه هم برای گرم کردن غذاهای یخ زده و هم برای پختن بیشتر غذاهای همگن مناسب است لامپ مگنترونی که در بسامد 2/45 ghz نوسان می کند انرژِ ریز موجی می تاباند که از طریق یک موجبر به داخل حفره اجاق هدایت می شود جایی که غذا در چند دقیقه یا چند ثانیه می پزد توزیع انرژی RF در داخل حفره اجاق با گردش یک بازتابنده ی ریز موج پروانه مانند ، به نام همزن حالت ، بهتر می شود به طور معمول توان یک اجاق کوچک در حدود 400 تا 500 وات است در حالی که توان اجاقهای بزرگ 700 تا 800 وات است مواد دارای رطوبت زیاد ، مانند غذا ، انرژی ریز موج را جذب می کند مولکولهای غذا همراه با انرزی ریز موج به حرکت در می آیند وتغییرات سریع قطبیت RF سبب ایجاد اصطکاک و در نتیجه گرم شدن غذا می شود

microwave oven

اجاق مدار - تنظیم شده دستگاه گرم کننده الکتریکی که اجزای مدار تنظیم شده را در دمای ثابتی نگه می دارد تا از جا به جا شدن بسامد آنها در اثر تغییرات دمای جلوگیری کند

tuned-circuit oven

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی اجاق بلور اجاقی با دمای کنترل شده که دمای بلور را ثابت نگه می دارد و رانش بسامد آن را به حداقل می

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی اجاق بلور اجاقی با دمای کنترل شده که دمای بلور را ثابت نگه می دارد و رانش بسامد آن را به حداقل می

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما