معادل انگلیسی خازن تفاضلی نوعی خزان متغیر دو قسمتی با یک روتور و دو استاتور که کاهش ظرفیت آن در یک قسمت منجر به

مهندسی برق

خازن تفاضلی نوعی خزان متغیر دو قسمتی با یک روتور و دو استاتور که کاهش ظرفیت آن در یک قسمت منجر به افزایش ظرفیت در قسمت دوم می شود

differential capacitor

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی خازن تفاضلی نوعی خزان متغیر دو قسمتی با یک روتور و دو استاتور که کاهش ظرفیت آن در یک قسمت منجر به

خازن قابل تنظیم ، خازن متغیر ، خازن تنظیم شونده

adjustable capacitor

خازن متغیر قابل تنظیم

adjustable disc capacitor

خازن هوایی

air capacitor

خازن هوایی خازنی که ماده دی الکتریک بین صفحات آن فقط هواست

aircapacitor

خازن موتور جریان متناوب

alternating current.motor capacitor

خازن الکترولیتی آلومینیمی خازن الکترولیتی که دی الکترویک آن از اکسید الومینیم و به روش الکتروشیمیایی ساخته می شود در ساخت ان از ورقه آلومینیم با خلوص بالا که باردایش الکتروشیمیایی مساحت سطح ان افزایش یافته ، استفاده می شود

aluminum electrolytic capacitor

خازن آند

anode capacitor

خازد سری آنتن خازنی که برای کاهش طول الکتریکی آنتن با آن سری می شود ، خازن اتصال کوتاه آنتن

antenna series capacitor

خازن اتصال کوتاه آنتن

antenna shortening capacitor

خازن تنظیم آنتن

antenna tuning capacitor

خازان پارازیت گیر

anti –interfrence capacitor

خازن صافی پارازیت ، خازن ضد پارازیت

anti-hum capacitor

خازن وانی نوعی خازن کاغذی محصور در بدنه ی فلزی که دارای گوشه های گرد و پهن مشابه با وان حمام است

bathtub capacitor

خازن پروانه ای نوعی خازن متغیر که صحنه های ثابت و متحرک آن به شکل بالهای پروانه اند هر صفحه ی ثابت دارای یک حلقه ی بیرونی است که تشکیل یک القا کنایی می دهد و اندازه ی آن بر حسب موقعیت صفحه ی متحرک متغیر است هم ظرفیت و هم الفا کنایی در هنگامی که صفحات ثابت و متحرک چهار ربع یک دایره را شکل می دهند در کمترین مقدار خود هستند و با چرخش صفحات به وضعیت انطباق کامل ، این مقادیر همزمان به حداکثر خود می رسند در صورت کاربرد خازن به عنوان مدار تنظیم در مدارهای وی اچ اف و یو اچ اف ، این ویژگی به میزان قابل توجهی گستره ی تنظیم را افزایش می دهد

butterfly capacitor

خازن کنار گذر خازنی که یک مسیر کم - امپدانس برای جریانهای آر-اف یا آ-اف در اطراف عنصری از مدار به وجود می آورد ، خازن شنتی

bypass capacitor

ظرفیت خازن ، برق پذیری خازن

capacitance of a capacitor

خازن

capacitor

خازن سرامیکی ، خازن سرامیکی خازنی که دی الکتریک آن یک ماده سرامیک نظیر تیتانات باریم است با تغییر درصد ترکیب می توان به ضریب دمایی با گستره ی وسیع دست یافت الکترودها معمولاُ به صورت پوشش آلیاژ نقره در دو طرف قرص سرامیکی و یا در داخل و خارج لوله سرامیکی تشکیل می شوند بعد از اتصال سر سیمها و لحیمکاری آنها به دو الکترود ، کل مجموعه با یک پوشش عایق حفاظت می شود

ceramic capacitor

خازن تراشه ای نوعی خازن بدون پایه و بسیار ریز که در تخته مدارهای با نصب سطحی استفاده می شود ، مانند خازن سرامیکی چند لایه یکپارچه ( ام ال سی)

chip capacitor

خازن گیرشی

clamped capacitor

خازن ساعتگرد نوعی خازن متغیر که ظرفیت آن با چرخش ساعگرد صفحه متحرک افزایش می یابد

clockwise capacitor

خازن تزویج خازنی که ضمن عبور دادن جریان متناوب ، مانع از عبور جریان مستقیم می شود خازن به شکل گسترده ای برای اتصال دو طبقه یا مدار به کار می رود ، خازن ترویج

coupling capacitor

دیفرانسیل ؛ تفاضل اختلاف بین سطوح مربوط به حالتهای روشن و خاموش در یک سیستم کنترل ، تفاضلی ، دیفرانسیلی

differential

معادله دیفرانسیل جبری

Differential algebric equation

تقویت کننده ی تفاضلی تقویت کننده ای که خروجی آن متناسب با اختلاف ولتاژ اعمال شده به ورودی آن است برخی از تقویت کننده های عملیاتی می توانند در حالت تفاضلی کارکنند تقویت کننده ی اختلاف نیز نامیده می شود ، تقویت کننده تفاضلی

differential amplifier

تحلیلگر دیفرانسیل رایانه ای قیاسی که برای انتگرال گیری و حل معادلات دیفرانسیل طراحی شده است

differential analyzer

ولت افزای تفاضلی

differential booster

ظرفیت خازنی دیفرانسیلی مشتق یک مشخصه ی بار نظیر مشخصه ی بار متناوب با مشخصه ی بار میانگین نسبت به ولتاژ و در نقطه ی معینی از آن

differential capacitance

مدار مشتقگیر مداری قیاسی که خروجی آن متناسب با مشتق ورودی است در ساده ترین شکل خود ، یک منبع ولتاژ ورودی است که خازن ، مقاومت ، و یک کلید سری می شود با بسته شدن کلید و عبور جریان سیگنال مشتقگیری شده به صورت ولتاز دو سر مقاومت ظاهر می شود

differential circuit; differentiator

مقایسه گر تفاضلی مقایسه گری که حداقل دو طبقه تقویت کننده ی دیفرانسیلی بهره- بالا و به دنبال آن طبقات تغییر سطح و میانگیر تشکیل می شود در کاربردهای منطقی از این مقایسه گر برای تبدیل ورودی تفاضلی به خروجی تک - سر استفاده می شود

differential comparator

سیمپیچ مرکب تفاضلی

differential compound winding

کشف رمز تفاضلی

differential cryptanalysis

جریان دیفرانسیل

differential current

تأخیر تفاضلی اختلاف بین بیشترین و کمترین تأخیر بسامدی در یک باند

differential delay

ممیز تفاضلی مداری که تنها به پالسهایی اجازه عبور می دهد که دامنه ی آنها بین دو مقدار معین و مخالف صفر باشد

differential discriminator

آهنربای برقی تقابلی

differential electromagnet

تبدیل کد تفاضلی

differential encoding

معادله دیفرانسیل

Differential Equation

معادلات دیفرانسیلی

Differential equations

تکامل تفاضلی

Differential evolution

الگوریتم تکاملی تفاضلی

Differential evolution algorithm

سیمپیچ آهنربایی متقابل

differential field winding

فلیپ فلاپ های تفاضلی

Differential flip–flops

مدار بسامد- تفاضلی مداری که بسامد خروجی پیوسته و برابر با قدر مطلق تفاضل بسامدهای پیوسته ی ورودی تولید می کند

differential frequency circuit

بسامد- تفاضلی سنج مداری که با تبدیل اختلاف بسامد دو سیگنال ورودی به ولتاژ مستقیم و خطی ، آن را روی سنجه ، ثبات ، نوسان نما و یا وسایل دیگر نمایش می دهد

differential frequency meter

بهره ی تفاضلی در یک سیستم ارسال تصویر ] به نسبت دامنه های خروجی یک سیگنال سینوسی بسامد - بالا در دو سطح مختلف از یک سیگنال سینوسی بسامد - پایین که بر آن سوار شده است ، گفته می شود اگر اختلاف در 100 ضرب شود ، بهره ی تفاضلی بر حسب درصد و اگر لگاریتم نسبت در 20 ضرب شود ، بهره ی تفاضلی بر حسب دسیبل به دست می آید

differential gain

گالوانومتر تفاضلی

differential galvanometer

مولد تفاضلی

differential generator

سیستم تفاضلی تعیین موقعیت جهانی [ دی جی پی اس] سیستمی که عدم دقت ذاتی در موقعیت تعیین شده با سیگنالهای بدون تصحیح جی پی اس- سی را جبران می کند یک ایستگاه گیرنده ی زمینی با موقعیت مشخص ، سیگنال تصحیح را بر اساس خطای موجود بین موقعیت واقعی خود و موقعیت داده شده توسط گیرنده ی جی پی اس- سی ، تعیین می کند سپس این سیگنال های تصحیح به گیرنده های مخصوص روی کشتی ها و سایر وسایل متحرک واقع در شعاع 500 مایلی آن ارسال می شود تا آنها موقعیت به دست آمده توسط گیرنده های جی پی اس- سی خود را اصلاح کنند این سیستم به کشتی مجهز به گیرنده ی جی پس اس امکان می دهد که موقعیت واقعی خود را با خطای 3 متر تعیین کنند

differential global positinng system

ورودی تفاضلی مداری در ورودی یک تقویت کننده که ولتاژهای مشابه در سرهای ورودی را رد می کند و تنها اختلاف ولتاژ بین آنها را تقویت می کند

differential input

کلید زنی تفاضلی نوعی روش کلید زنی در فرستنده های موج - پیوسته که طی آن نوسان ساز قبل از عبور سیگنال از تقویت کننده ی کلید شده به سرعت خاموش می شود

differential keying

خط- واری تفاضلی درجه ی تغییر ارتفاع پله های متوالی در خروجی یک مبدل رقمی و در تمام گستره ی کار آن

differential linearity

مدوله سازی تفاضلی نوعی مدوله سازی که در آن انتخاب وضعیت برای هر عنصر سیگنال به نوع انتخاب در عنصر سیگنال قبلی بستگی دارد

differential lodulation

وجه تفاضلی

differential mode

موتور تفاضلی

differential motor

غیر خطی بودن تفاضلی

differential nonlinearity

آشکار ساز صفر - تفاضلی نوعی آشکار ساز صفر که در آن یک ترانسفورمر تفاضلی ، ولتاژی متناسب با اختلاف برداری ولتاژ های وودی تولید می کند یکی از ورودیها ، منبع ولتاژ یک کیلوهرتزی و دیگری سیگنال مجهول است که از تقویت کننده و انتقال دهنده ی فاز عبور داده می شود و می توان آن را طوری تنظیم کرد که اختلاف دو ولتاژ ورودی صفر شود

differential null detector

تقویت کننده ی عملیاتی تفاضلی تقویت کننده ای با دو ورودی که می تواند با استفاده از قطعات فعال و غیر فعال بیرونی ، عملیات ریاضی روی ولتاژ اختلاف دو سیگنال ورودی انجام دهد

differential operational amplifier

زوج تفاضلی مداری که از اتصال سورس ( یا امیتر ) دو ترانزیستور به یک منبع جریان تشکیل می شود اختلاف ولتاژ بین دو گیت ، جریان را بین دو درین هدایت می کند

differential pair

زوج تفاضلي

differential pair

تراوایی تفاضلی شیب منحنی مغناطیدگی در یک ماده ی مغناطیسی

differential permeability

کلید زنی انتقال - فازی تفاضلی [ دی پی اس کی ] نوعی روش مدوله سازی در ارسال داده ها که طی آن بسامد ثابت است و اطلاعات رقمی با تغییرات فاز 90 درجه ، 180 درجه ، و 270 درجه تعریف می شود

differential phade-shift keying

فاز تفاضلی در سیستم ارسال تصویر ؛ به اختلاف فازهای سیگنال سینوسی بسامد - بالا در خروجی به ازای دو سطح مشخص از سیگنال بسامد - پایین که روی آن سوار شده است ، گفته می شود

differential phase

برگیر فشار تفاضلی ابزاری که اختلاف فشار دو منبع را اندازه گیری می کند و آن را به تغییر مقاومت ، القا کنایی ، ولتآژ ، یا سایر کمیات الکتریکی تبدیل می کند

differential pressure pickup

کاوه ی تفاضلی ؛ پراب تفاضلی وسیله ای در نوسان نماها که با استفاده از آن کاربر می تواند در دو نقطه از مدار و بدون ارجاع به زمین اندازه گیری را انجام دهد همچنین ، نوسان نما را بدون نیاز به جداسازهایی نظیر ترانسفورمر یا جداسازهای نوری ، به شکل مطمئنی زمین می کند در آن تقویت کننده ی تفاضلی با نسبت تضعیف قابل انتخاب استفاده شده است کاوه ی تفاضلی می تواند علیرغم حضور ولتاژهای قوی مد- مشترک ، اختلاف سیگنالهای کوچک را به دقت اندازه گیری کند

differential probe

حفاظت تفاضلی

differential protection

مدولاسیون کد پالس تفاضلی

differential pulse code modulation

رله ی تفاضلی رله ای با دو سیم پیچ که هنگامی که اختلاف جریان دو سیم پیچ آن به حد مشخصی برسد ، عمل می کند ، رله تفاضلی

differential relay

جستجوی تفاضلی

differential search

همگردهای تفاضلی

differential selsyn

مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی

differential susceptibility and permeabi

ترادیسنده ی تفاضلی ترادیسنده ای که با حس همزمان دو متغیر ، خروجی متناسب با اختلاف آنها تولید می کند

differential transducer

ترانسفورمر تفاضلی نوعی مبدل که همزمان دو یا چند منبع سیگنال را روی یک خط انتقال مشترک قرار می دهد

differential transformer

ولت سنج تفاضلی ولت سنجی که اختلاف بین یک ولتاژ معلوم و یک ولتاژ نامعلوم را اندازه می گیرد

differential voltmeter

سیم پیچی تفاضلی سیم پیچی که میدان مغناطیسی آن با سیم پیچ مجاور مخالفت می کند ، سیم پیچ تفاضلی

differential winding

امپدانس ورودی - تفاضلی امپدانس بین سرهای وارونگر و ناوارونگر یک تقویت کننده ی تفاضلی که عمدتاً مقاومتی - خازنی است

differential-input impedance

کلید زنی انتقال - فازی همدوس تفاضلی [ دی پی اس کی ] نوعی کلید زنی انتقال - فازی که در آن رمز گشایی یک فاز خاص تنها از طریق مقایسه ی آن با فاز بیت قبلی امکان پذیر است

differentially coherent phase-shift keying

ترکیب به صورت تفاضلی

differentially compound

تداخل الکترومغناطیسی مد- تفاضلی تداخلی که سبب می شود پتانسیل یکی از دو پایه های سیگنال نسبت به پایه ی دیگر تغییر کند

differential-mode electromagnetic interence

سیگنال مد تفاضلی سیگنال اعمال شده به دو سر غیر زمین در یک سیستم سه سر متوازن

differential-mode signal

تخلیه خازن

discharger of a capacitor

خازن الکترولیتی ، خازن الکترولیتی خازنی که دی الکتریک آن از جنس اکسید آلومینیم یا تانتالیم است اکسید از واکنش الکتروشیمیایی با این فلزات تشکیل می شود سه نوع خازن الکترولیتی عبارت اند از ورقه ای تر ، گلوله ای تر ، گلوله ای خشک یا جامد خازنهای آلومینیمی از نوع ورقه ای تر هستند اما خازنهای تانتالیمی در هر سه نوع ساخته می شوند هر دو نوع آلومینیمی یا تانتالیمی می توانند قطبیده ( polarized) یا ناقطبیده ( nonpolarized) باشند این رده ازخازنها ظرفیت بالایی در واحد حجم دارند خازن آلومینیمی در مقایسه با خازن ورقه ای هم اندازه با آن ، پنج برابر یا بیشتر بار ذخیره می کند ، خازن الکتریکی

electrolytic capacitor

خازن توگذر عایق توگذر که طرفیت معینی را بین رسانای توگذر و بدنه ی آن ایجاد می کند در مدارهای « یو اچ اف» از آن به عنوان کنارگذر استفاده می شود

feedthrough capacitor

خازن صافی

filter capacitor

خازن ثابت خازنی با مقدار ظرفیت معین و غیر قابل تنظیم

fixed capacitor

خازن شناور

flying capacitor

خازن تنظیم گروهی نوعی خازن تنظیم گیرنده رادیو که دارای دو یا چند بخش است در این خازن صفحه ها به صورت یک در میان روی یک محور مشترک نصب شده اند به گونه ای که با پیچاندن پیچ کنترل ، این صفحه ها در هم فرو می روند و مقدار ظرفیت مؤثر آنها و در نتیجه بسامد تنظیم تغییر می کند

ganged tuning capacitor

خازن گازی نوعی خازن که دی الکتریک بین الکترودهای آن گازی غیر از هوا است

gas capacitor

خازن شیشه ای خازنی که دی الکتریک و بدنه ی محافظ آن از جنس شیشه است و مجموعه در یکدیگر ذوب می شود و ساختار یکپارچه با اتلاف کم و پایداری بالا به وجود می آید

glass capacitor

خازن شبکه

grid blocking capacitor

خازن شبکه

grid capacitor

خازن ورودی

input capacitor

خازن انگشتی

interdigitated capacitor

خازن پیوندی نوعی خازن مدار مجتمع که از ظرفیت یک پیوند PN یا بایاس معکوس استفاده می کند می توان آن را همزمان با پیوندهای امترو کلکتور ترانزیستورها ساخت بیشترین مقدار ظرفیت این نوع خازن به چند صد پیکو فاراد محد ود می شود

junction capacitor

خازن نیمرسانای اکسید - فلزی _ خازن MOS خازن مدار مجتمع که ناحیه N آن به داخل زیر ساخت سلیسیمی نفوذ داده می شود تا الکترود پایینی را تشکیل دهد ضخامت کنترل شده ای از اکسید سیلیسیم بر روی آن تشکیل می شود تا همانند دی الکتریک عمل کند الکترود بالایی لایه ای فلزی است که همزمان به عنوان اتصال داخلی مدار چاپ نشانده می شود بیشترینن مقادیر ظرفیت خازنی به چند صد پیکوفاراد محدود است

metal- oxide semiconductor capacitor

خازن میکایی خازنی که دی الکتریک ی آن از جنس میکاست

mica capacitor

خازن ( ام آی ام ) خازنی که ابتدا با نشاندن یک لایه فلزی روی زیر ساخت و سپس افزودن لایه عایق و در آخر بالا یه فلزی دوم ساخته می شود خازنهای ام آی ام در بعضی از آی سی ها در حین فرایند ساخت سایر عناصر فعال و غیر فعال یا زیر ساختهای مدار هیبرید ، ساخته می شوند

mim capacitor

خازن چند لایه یکپارچه خازن سرامیکی با لایه های دی الکتریک فلزپوشانی شده ِ چند گانه که حجمی تنهادر حدود 1 mm3 اما سطح معادل بزرگی دارد این خازن با نشاندن پوسه های فلزی بر روی نوارهای سرامیکی ( سبز ) به نازکی کاغذ و سپس انابشتن ، فشردن و حرارت دادن نوارها برای تشکیل تراشه یکپارچه ساخته می شود MLC می تواند خواص دی الکتریکی مختلف و مخدوده از مقادیر ظرفیت را داشته باشد سطوحی که انتهای انها فلز پوشانی شده است امکان لحیم کردن MLC را به ردهای مدار نصب سطحی فراهم می کند ابعاد آنها به طور بین المللی به صورت اعداد مربوط به ابعاد خارجی بر حسب میلی اینچ استاندارد شده است مثل 1210 تا 6560

monolithic multilayer capacitor

metal- oxide semiconductor capacitor-خازن نیمرسانای اکسید - فلزی _ خازن MOS خازن مدار مجتمع که ناحیه N آن به داخل زیر ساخت سلیسیمی نفوذ داده می شود تا الکترود پایینی را تشکیل دهد ضخامت کنترل شده ای از اکسید سیلیسیم بر روی آن تشکیل می شود تا همانند دی الکتریک عمل کند الکترود بالایی لایه ای فلزی است که همزمان به عنوان اتصال داخلی مدار چاپ نشانده می شود بیشترینن مقادیر ظرفیت خازنی به چند صد پیکوفاراد محدود است

mos capacitor

خازن مایلار فاز پلی استری نوع پوسه ای

mylar capacitor

خازن غیر القایی خازن ساخته شده به گونه ای که در عمل خاصیت خود القایی نداشته باشد لایه های ورقه های فلزی در هنگام پیچیدن طوری قرار می گیرند که لایه داخلی ورقه به انتهای دیگر برسد تا اتصال برقرار شود در نتیجه همه ی جریان به جای آن که به طور مارپیچی جاری شود ، به طور عرضی در اطراف خازن جاری خواهد شد

noninductive capacitor

خازن غیر خطی خازنی که مشخصه بار غیر خطی دارد یا خازن معکوس شونده ای که با ولتاژ بایاس تغییر می کند

nonlinear capacitor

خازن الکترولیتی غیرقطبی خازن الکترولیتی که در آن پوسه دی الکتریک در مجاورت دو الکترود فلزی مجاور تشکیل می شود تا در هر دو جهت جاری شدن جریان ساختار مشابهی داشته باشد این نوع خازن رامی توان با قرار دادن پشت به پشت دو خازن قطبی نیز ساخت

nonpolarized electrolytic capacitor

خازن کاغذی خازن ثابتی که از دو نوار نازک فلزی تشکیل می شود که با کاغذ روغنی یا مومی یا ماده عایق دیگر از یکدیگر مجزا شده اندو به شکل استوانه ای فشرده لوه می شوند نوارهای نازک فلزی طوری منظم شده اند که سر آنها ا انتهای لوله بیرون می آید و سیمهای اتصال بهنوارهای انتهای لوله بیرون می آید سیمهای اتصال به نوارهای نازک بیرون آمده متصل می شوند از این خازن به طور معمول در مدارهای الکترونیکی استفاده نمی شود

paper capacitor

خازن پلاستیکی پوسه ای ؛ خزان پوسه ای خازن ساخته شده از لایه های متناوب ورقه های نازک فلزی (معمولاً آلومینیم) و پوسه های نازکی از دی الکتریک پلاستیکی شکل لوله ای فشرده ای پیچیده شدهاند نوارهای نازک فلزی بیرون آمده از انتهای ردیف در نظر گرفته شده اند که پایه ها به آن لحیم می شوند در اغلب کاربردها ، پوسه های پلاستیکی از جنس مالیار (نوعی پلی استر) ؛پلی کذبنات ، پلی پروپیلن ، پلی استیرن و پلی سولفون هستند تمام انواع این خازن ، بجز نوع پلی استیرن را می توان فلزی ساخت تا نوارهای فلزی حذف شوند

plastic - film capacitor ; film capacitor

جوشن خازن

plate of a capacitor

خازن الکترولیتی قطبی شده خازن الکترولیتی استانداردی که پوسه دی الکتریک آن تنها در مجاورت یکالکترود فلزی ساخته شده است امپدانس آن در برابر جریان در یک جهت بیشتر از جهت دیگر است

polarized electrolytic capacitor

خازنی پلی استیرن خازنی که از پوسه پلی استیرنی به عنوان دی الکتریک بین ورقه های نواری فلزی آن استفاده می شود ، خازنی پلی استیرن خازنی که از پوسه پلی استیرنی به عنوان دی الکتریک بین ورقه های نواری فلزی آن استفاده می شود چ

polystyrene capacitor

خازن چینی خازن ثابتی که دیالکتریک آن از چینی درجه بالا است که به طور مولکولی با لایه هی متناوب الکترودهای نقره ای نازک هم گداخته شده است تاواحد یکپارچه ای را به وجود آورد که نیازی به پوشش و آب بندی نداشته باشد این خازن جایگزین خازنهای چند لایه سرامیک شده است

porcelain capacitor

خازن حفاظتی

protective capacitor

خازن خود ترمیم خازنی که پس از شکست ناشی از ولتاژ بیش از حد ، خود را ترمیم می کند خازنهای هوایی ، بعضی از خازنهای الکترولیتی مرطوب و بعضی از خازنهای پوسه پلاستیکی فلزی شده دارای این ویژگی هستند

self - gealing capacitor

خازن نیمرسانا پیوندPN با بایاس معکوس که مانند خازن عمل می کند

semiconductor capacitor

خازن های سری

Series capacitor

خازن شنت

shunt capacitor

خازن سیلیسیم خازنی که دارای قطعه ای از بلور سیلیسیم خالص به عنوان دیالکتریک است خازن سیلیسیم میتواند در بسامدهایی تا 5GHz در مدارهای کم ولتاژ ، Q بالا داشته باشد وقتی بلور برای داشتن منطقه P ، منطقه تخلیه و منطقه N رشد داده می شود ، ظرفیت خازنی با ولتاژ بایاس اعمال شده خارجی تغییر می کند ، مانند ورکتور هر چه ولتاژ بایاس لاتر باشد ، این خازن کنترل شده با ولتاژ ، ظرفیت کمتری خواهد داشت

silicon capacitor

خازن میکا - نقره ای خازن میکایی که ورقه های دی الکتریک میکای آن با پوسه نقره ای پوشیده شده است تا نیازی به ورقه هی فلزی رسانا در میان لایه های میکا به عنوان الکترود نداشته باشد

sivered mica capacitor

خازن صافی

smooth capacitor

خازن تانتان جامد خازن الکترولیتی که آمد آن از دانه خلل و فرج دار تانتان ساخته شده است دی الکتریک آن لایه بسیار نازکی از پنتوکسید تانتان است که با آندی سازی سطوح داخلی و بیرونی دانه ساخته شده است کاتد لایه ای از دی اکسید منگنز نیمرسانا است که منفذهای آند را روی دی الکتریک پر می کند همانند خازنهای الکترولیتی دیگر باید به قطبیت خازن تانتانی جامد نیز به هنگام اتصال دقت کرد

solid tantalum capacitor

خازن متغیر استاتور - شکسته خازن متغیر ی که دارای قسمت روتروی است که بین دو قسمت استاتور جداگانه ، مشترک است از این خازن در مدارهای تانک آند و گحرید فرستنده برای متعادل سازی استفاده می شود

split - stator variable capacitor

خازن راه اندازی

starting capacitor

خازنی که به باتری منبع تغذیه خودرو اضافه می شود تا پاسخ بم را در تجهیزات صوتی خودرو بهبود بخشد

stiffening capacitor

ابر خازن

Super capacitor

خازن حذف کننده خازن معمولاً سرامیکی که دو سر سیم پیچ اولیه یا ثانویه ترانسفورماتور تغذیه مدار جارو متصل می شود تا ضربه های ولتاژ گذار را حذف کند و مانع ورود آنها به منبع تغذیه شود

suppressor capacitor

خازن کلید

switch capacitor

سوئیچ خازن پیوندی

switch junction capacitor

خازن همزمان موتور همزمانی که بدون بار مکانیکی می گردد و جریان پیش فاز زیادی ، مانند خازن می کشد این موتور ضریب توان و رگوله سازی ولتاژ را در سیستم توان AC بهبود می بخشد

synchronous capacitor

خازن الکترو لیتی که ورقه های نازک و پهن یا زدوده شده ی تانتال برای هردوالکترود در آن استفاده می شود این خازن دارای الکترولیت اسیدی ضعیفی است

tantalum - foil electrolytic capacitor

خازن الکترولیتی تکه تانتالی خازن الکترولیتی تشکیل شده از تکه فلزی تانتال به عنوان آند که در داخل الکترولیت اسیدی با رسانایی بالا قرار دارد بعضی از انواع ان می توانند در دماهای کاری تا 200 سانتی گراد عمل کنند

tantalum - slug electrolytic capacitor

خازن تانتال خازن الکترولیتی که آند آن از شکلی از تانتال ساخته می شود منند خازنهای تانتال جامد ، الکترولیتی وزقه تانتالی و الکترولیتی تکه تانتالی

tantalum capacitor

خازن تراشه ای تانتال خازن تانتال جامد مینیاتوری شده برای نصب روی بدهای مدار چاپی و مدار مجتمع هیبرید

tantalum chip capacitor

خازن اکسید - تانتال ، خازن تانتال خازنی که دی الکتریک ان پوسه ای از اکسید تانتال است که روی ماده ی زیر ساخت در مدارهی پوسه - نازک یا پوسه ضخیم رشد داده شده ، یا نشانده شده است

tantalum- oxide capacitor , tantalum capacitor

خازن تلفن خازن کوچک ثابتی که ه طور موازی گیرنده تلفن وصل می شود تا بسامدهای صوتی بالاتر را اتصال کوتاه کند و در نتیجه نویز را کاهش دهد

telephone capacitor

خازن جبران ساز دمایی خازنی که ظرفیت آن به صورت مشخصی با دما در مدارهای تشدید ، از این خازن برای جبران سازی تغییرات دمایی قطعات دیگر استفاده می شود

temperature compensating capacitor

خازن پوسه ضخیم خازنی با دو لایه همپوشانی شده پوسه ضخیم از ماده رسانا که با پوسه دی الکتزیک نشانده شده بین انها ، از یکدیگر جدا شده اند

thik - film capacitor

خازن پوسه نازک خازنی که با تبخیر متوالی مواد رسیانا و دی الکتریک به صورت لایه های پوسه نازکی بر روی زیر ساخت ساخته می شود معمولاً پوسه نازکی از مونوکسید سیلیسیم ( SIO ) به عنواندی الکتریک استفاده می شود

thin - film capacitor

خازن تنظیم دقیق خازن متغیر یا خازن قابل تنظیمی که اغلب در مدارهای RF به کار می رود تغییر ظرفیت خازن با تغییر مکانیکی فاصله بین دو صفحه فلزی یا تغییر موقعیت پیچی نسبت به سطح فلزی دیگحر ، انجام می شوند

trimmer capacitor

خازن لوله ای

tubular capacitor

خازن تنظیم خازن متغیری که برای تنظیم به کار می رود

tuning capacitor

ابرخازن

ultracapacitor

خازن متغیر خازنی که می توان ظرفیت آن را با حرکت دادن یکی از مجموعه صفحات فلزی آن نسبت به مجموعه ثابت ، تغییر داد خازن تنظیم نمونه ای از خازن متغیر است

variable capacitor

خازن ورنیه خازن متغیر کوچکی که به طور موازی با خازن تنظیم بزرگتر قرار می گیرد تا تنظیم دقیقتری را پس از تنظیم حدودی واحد بزرگتر در موقعیت مطلوب ایجاد کند

vernier capacitor

خازن کنترل شده با ولتاژ خازنی که ظرفیت آن را می توان با تغییر ولتاژ بایاس خارجی ، تغییر داد ، مانند دیود ورکتور

voltage-controlled capacitor

خازن الکترولیتی تر خازن الکترولیتی که دارای الکترولیت مایع است

wet electrolytic capacitor

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی خازن تفاضلی نوعی خزان متغیر دو قسمتی با یک روتور و دو استاتور که کاهش ظرفیت آن در یک قسمت منجر به

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی خازن تفاضلی نوعی خزان متغیر دو قسمتی با یک روتور و دو استاتور که کاهش ظرفیت آن در یک قسمت منجر به

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما